۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
==زادگاه== | ==زادگاه== | ||
وی در دمیره از توابع دمیاط متولد شد. هنوز کودک بود که پدرش مُرد و مادرش به عقد ازدواج برادرزادۀ شوهر خود فخرالدین مقدام بن قاضى ابوالعباس احمد بن شُکر درآمد که تربیت او را برعهده گرفت. | وی به سال 548ق در دمیره از توابع دمیاط متولد شد. هنوز کودک بود که پدرش مُرد و مادرش به عقد ازدواج برادرزادۀ شوهر خود فخرالدین مقدام بن قاضى ابوالعباس احمد بن شُکر درآمد که تربیت او را برعهده گرفت. | ||
==مشایخ و شاگردان== | ==مشایخ و شاگردان== | ||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
پس از آن مدتى در دمشق و قاهره و شهرهای دیگر به روایت حدیث اشتغال داشت. زکىالدین ابومحمد منذری و شهاب قوصى از او روایت کرده و او را ستودهاند. | پس از آن مدتى در دمشق و قاهره و شهرهای دیگر به روایت حدیث اشتغال داشت. زکىالدین ابومحمد منذری و شهاب قوصى از او روایت کرده و او را ستودهاند. | ||
==مناصب== | ==مناصب== | ||
به درستى دانسته نیست که ابن شکر در چه سالى به خدمت دیوان درآمده است. مقریزی نوشته است وی در دهم صفر 580 در قاهره دیوان [استیفاء] را از ابن عثمان گرفت و حساب او را تسویه کرد. همین مورخ در کتاب دیگر خود این تاریخ را 587ق نوشته است. و نیز همو در وقایع سال 610ق از او با عنوان صاحب نام مىبرد. | به درستى دانسته نیست که ابن شکر در چه سالى به خدمت دیوان درآمده است. [[مقریزی، احمد بن علی|مقریزی]] نوشته است وی در دهم صفر 580 در قاهره دیوان [استیفاء] را از ابن عثمان گرفت و حساب او را تسویه کرد. همین مورخ در کتاب دیگر خود این تاریخ را 587ق نوشته است. و نیز همو در وقایع سال 610ق از او با عنوان صاحب نام مىبرد. | ||
او تا 606ق در وزارت باقى بود و هر روز بر احترامش افزوده مىشد، چنانکه در 604ق خلیفه الناصرلدین الله از بغداد و به دست شیخ شهابالدین ابوعمر [صحیح: ابوحفص عمر بن محمد است] محمد بن عمویة سهروردی برای ملک عادل و وزیرش خلعتهایى به دمشق فرستاد. در 606ق ملک عادل بر او خشم گرفت و از وزارت برکنارش ساخت. | او تا 606ق در وزارت باقى بود و هر روز بر احترامش افزوده مىشد، چنانکه در 604ق خلیفه الناصرلدین الله از بغداد و به دست شیخ شهابالدین ابوعمر [صحیح: ابوحفص عمر بن محمد است] محمد بن عمویة سهروردی برای ملک عادل و وزیرش خلعتهایى به دمشق فرستاد. در 606ق ملک عادل بر او خشم گرفت و از وزارت برکنارش ساخت. |