۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
(صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR111330J1.jpg | عنوان = دیوان شانی تکلو | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = نسف آقا، وجیه الدین (نويسنده) امیری فیروزکوهی، امیربانو ( مصفا ) (مصحح) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = | موضوع =شعر کهن فارسی |ناشر |...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''دیوان شانی تکلو'''، مجموعه اشعار وجیهالدین نسفآقا (953- 1023ق)، متخلص به «شانی» است که با تصحیح امیربانو کریمی، توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تهران منتشر شده است. | '''دیوان شانی تکلو'''، مجموعه اشعار [[وجیهالدین نسفآقا]] (953- 1023ق)، متخلص به «شانی» است که با تصحیح امیربانو کریمی، توسط انجمن آثار و مفاخر فرهنگی تهران منتشر شده است. | ||
شانی شاعری شیعیمذهب و خوشطبع بود که در پیروی و تقلید از بابافغانی، موفق بوده است. وی در مدح امیرالمؤمنین(ع) شعری سروده که شاه عباس صفوی او را با زر وزن کرد و آن زر را به او صله داد. خود وی در اینباره، چنین میگوید: | شانی شاعری شیعیمذهب و خوشطبع بود که در پیروی و تقلید از بابافغانی، موفق بوده است. وی در مدح [[امام علی علیهالسلام|امیرالمؤمنین(ع)]] شعری سروده که شاه عباس صفوی او را با زر وزن کرد و آن زر را به او صله داد. خود وی در اینباره، چنین میگوید: | ||
'''زنجیر عدل گشت ترازوی روزگار | '''زنجیر عدل گشت ترازوی روزگار | ||
تا دست جود شاه بسنجید با زرم | تا دست جود شاه بسنجید با زرم | ||
'''ایزد دعای کافر مضطر روا کند | '''ایزد دعای کافر مضطر روا کند | ||
نومید نیستم که مسلمان مضطرم'''<ref>ر.ک: پیشگفتار انجمن، صفحه نه</ref>. | نومید نیستم که مسلمان مضطرم'''<ref>ر.ک: پیشگفتار انجمن، صفحه نه</ref>. | ||
اشعار وی، قریب به نه هزار بیت، شامل غزل، مثنوی، قصیده، مدح و ذم است و هنر شاعری وی در غزلسرایی است، اما قصیده و مثنوی هم دارد. نیمی از قصایدش در تولای به امیر مؤمنان علی(ع) و امام رضا(ع) و امام غایب(عج) و چند قصیده نیز در حکمت و وعظ و زهد و عرفان و قسمی دیگر در مدح شاه عباس و وزرا و دیگر بزرگان دربار اوست<ref>ر.ک: همان، صفحه ده</ref>. | اشعار وی، قریب به نه هزار بیت، شامل غزل، مثنوی، قصیده، مدح و ذم است و هنر شاعری وی در غزلسرایی است، اما قصیده و مثنوی هم دارد. نیمی از قصایدش در تولای به [[امام علی علیهالسلام|امیر مؤمنان علی(ع]]) و [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] و امام غایب(عج) و چند قصیده نیز در حکمت و وعظ و زهد و عرفان و قسمی دیگر در مدح شاه عباس و وزرا و دیگر بزرگان دربار اوست<ref>ر.ک: همان، صفحه ده</ref>. | ||
غزلهای او ساده و روان، خالی از تکلف، سرشار از عاطفه و احساس و پرشور و حال است. غالب غزلها، بیان حال واقعی او در عاشقی و توصیف معشوقها و رفتار و معاملات آنان با عشاق و وصف جامعه و محیطی است که او دارد؛ مثلا قهوهخانه، میخانه، کوچه و بازار که او معشوق را در آن جاها میبیند و غالبا رقبای دیگر هم حضور دارند و آنچه بر عاشق بیچاره میگذرد، به زبان شعر در غزل میآید<ref>ر.ک: همان</ref>. | غزلهای او ساده و روان، خالی از تکلف، سرشار از عاطفه و احساس و پرشور و حال است. غالب غزلها، بیان حال واقعی او در عاشقی و توصیف معشوقها و رفتار و معاملات آنان با عشاق و وصف جامعه و محیطی است که او دارد؛ مثلا قهوهخانه، میخانه، کوچه و بازار که او معشوق را در آن جاها میبیند و غالبا رقبای دیگر هم حضور دارند و آنچه بر عاشق بیچاره میگذرد، به زبان شعر در غزل میآید<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
در مجموع شعر شانی ساده است و از این لحاظ، باید وی را پیرو مکتب وقوع بشمار آورد. شانی از چنین روشی پیروی میکند، منتها رگههایی از مضمونآفرینی و خیالبافی در غزل دارد که شعر او را در حد فاصل مکتب وقوع و سبک هندی، قرار میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | در مجموع شعر شانی ساده است و از این لحاظ، باید وی را پیرو مکتب وقوع بشمار آورد. شانی از چنین روشی پیروی میکند، منتها رگههایی از مضمونآفرینی و خیالبافی در غزل دارد که شعر او را در حد فاصل مکتب وقوع و سبک هندی، قرار میدهد<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
شانی شیفته شهر مشهد است و سالهای پیری را - به فرمان شاه عباس که میخواست او را در اصفهان نگه دارد، اما اجازه خواست که در مشهد مجاور باشد - در آنجا به سر برده است. وی این شهر را به سبب مرقد مطهر امام رضا(ع) دوست دارد و در مدایح متعددی که برای آن حضرت ساخته، اغلب از این شهر، سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>. | شانی شیفته شهر مشهد است و سالهای پیری را - به فرمان شاه عباس که میخواست او را در اصفهان نگه دارد، اما اجازه خواست که در مشهد مجاور باشد - در آنجا به سر برده است. وی این شهر را به سبب مرقد مطهر [[امام رضا علیهالسلام|امام رضا(ع)]] دوست دارد و در مدایح متعددی که برای آن حضرت ساخته، اغلب از این شهر، سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، صفحه یازده</ref>. | ||
==پانویس == | ==پانویس == |