۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۵: | خط ۲۵: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''حدیث بندگی و دلبردگی''' تألیف عبدالکریم | '''حدیث بندگی و دلبردگی''' تألیف [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]]؛ این نوشتار، متن مجموعه سخنرانیهایی است که در بعضی از مساجد تهران برگزار شده است. موضوع مشترک تمام اين متنها، نيایش و ستایش حضرت حق تعالی و شرح ادعیه ائمه معصومین(ع) است. | ||
بخش اول این کتاب - که بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده - شرحی است بر دعای ابوحمزه ثمالی. در این متن کوشیده شده نکتههای لطیف عرفانی و معرفتشناسی و گاه اجتماعیِ این دعای شریف تشریح و تبیین شود. | بخش اول این کتاب - که بیشترین صفحات کتاب را به خود اختصاص داده - شرحی است بر دعای ابوحمزه ثمالی. در این متن کوشیده شده نکتههای لطیف عرفانی و معرفتشناسی و گاه اجتماعیِ این دعای شریف تشریح و تبیین شود. | ||
خط ۳۳: | خط ۳۳: | ||
مؤلف، پس از آوردن مقدمهای به بیان تفاوت میان دعای ابو حمزه ثمالی با دیگر دعاهایی میپر دازد که در اسحار ماه مبارک رمضان خوانده میشود و سپس فقراتِ برگزیدهای از اين دعا را مورد بررسی قرار میدهد: | مؤلف، پس از آوردن مقدمهای به بیان تفاوت میان دعای ابو حمزه ثمالی با دیگر دعاهایی میپر دازد که در اسحار ماه مبارک رمضان خوانده میشود و سپس فقراتِ برگزیدهای از اين دعا را مورد بررسی قرار میدهد: | ||
«دعای ابوحمزه که متضمن تضرع به درگاه باری و القاکنندۀ انديشه بندگی و یادآورنده مرگ و عوالم بعد از آن است، پارهای فقراتِ فوقالعاده بلند فلسفی و عرفانی نیز در خود دارد. خواستههایی که در این دعا مطرح است، گاه معنوی و گاه دنیایی و مربوط به زندگی و معیشت مادی است ....»(ص 19) | |||
بخش دوم کتاب، متنی است با عنوان دیالوگ انسان و خدا. در این متن زمینههای فلسفی و روانشناسی دعا و نیایش مورد بحت قرار میگیرد و | بخش دوم کتاب، متنی است با عنوان دیالوگ انسان و خدا. در این متن زمینههای فلسفی و روانشناسی دعا و نیایش مورد بحت قرار میگیرد و | ||
دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفتوگوی انسان با خدا طرح میشود: | دیدگاه اندیشوران و فیلسوفانی در مورد گفتوگوی انسان با خدا طرح میشود: | ||
«ما هنگامی که با خدا سخن میگوییم وارد همین دیالوگ و ارتباط زبان میشویم؛ یعنی علاوه بر رابطه علّی - معلولی و خالقی - مخلوقی، رابطه دیگری با خداوند برقرار میکنیم و خداوند را به نحوی مطبوعتر و دلپذیرتر در خانه عقل و ضمیر و وجدان خود میيابیم و با او احساس نزدیکی میکنیم و از طريقٍ زبان که انسانیترین و اعتباریترین ساختهها و دستاوردهای خودِ ماست, خود را به او پیوند میدهیم. او را ثنا میگوييم، ازاو خواهش میکنیم...» (ص ۱۱۶) | |||
بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است: | بخش دیگر کتاب، متنی است با عنوان معشوق محتشم که در آن برخی از مضامین بلند عارفانه دعای امام حسین(ع) در روز عرفه بیان شده است: | ||
«دعایی که ما در اینجا دربارهاش سخن میگوييم؛ دعایی است که عین همنشینی و عين حضور در محضر خداوند محبوب است، نه چون طلبی از | |||
بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمیاز طولانی شدنش ملول نمیگردد.... (ص ۱۵۷) | بدهکاری، بل چون مصاحبتی با معشوقی؛ از این روآدمیاز طولانی شدنش ملول نمیگردد.... »(ص ۱۵۷) | ||
فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین میشود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهانبینیای را به وجود میآورد و چه تفکری را نفی و طرد میکند: | فلسفه دعا بخش دیگری از این اثر است که در آن، فلسفه و حکمتِ نيایش و مناجات به درگاه حضرت حق تبیین میشود، تا در پرتو آن آشکار شود که امر یا دعوت به دعا چه جهانبینیای را به وجود میآورد و چه تفکری را نفی و طرد میکند: | ||
«خواندنِ خدا برای ما ابزاری برای زندگی نیست. بلکه ابراز بندگی است. همچنین دعا جای تلاش و تصرف در نیروهای جهان را نمیگیرد و | |||
به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد. (ص ۱۸۵) | به منزله رقیبی برای طبیعت و عقل نیامده است؛ همه زندگيِ ما باید مقرون به روحیه دعایی باشد.» (ص ۱۸۵) | ||
توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقالهای دیگر است که در آن درباره مهمترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است: | توفیق دیدار و طلبِ یقین، عنوانِ مقالهای دیگر است که در آن درباره مهمترین خواسته و هدفی که آدمی در مناجات و نیایش دارد؛ یعنی توفیق دیدار حضرت حق بحث شده است: | ||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پارهای از دعاهای مثنوی آمده است: | کمند لطف، عنوان مقاله دیگر کتاب است که در آن دیدگاه مولوی در خصوص دعا و نیایش در کتاب مثنوی بیان شده است و در پایان پارهای از دعاهای مثنوی آمده است: | ||
مثنوی بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشهای و مقالهوار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی میپردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام مثنوی جاری است.(ص ۲۱۹) | [[مثنوی معنوی|مثنوی]] بدون ذکر خدا و نعت پیامبر(ص) شروع شده است. برخلاف رسم شاعران و نویسندگان دیگرکه به طور کلیشهای و مقالهوار ابندا به دعا و ثنایِ باری و سپس به مدح اولیا و پیشوایان دینی میپردازند. با این همه، نام و یاد حدا و دوستان و اولیای الهی در تمام [[مثنوی معنوی|مثنوی]] جاری است.(ص ۲۱۹) | ||
دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخشهای پایانی این اثر میباشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسشهای زیر | دعای عارفان و پرتوی از دعای عرفه، بخشهای پایانی این اثر میباشد که محصول یک پرسش و پاسخ دانشجویی بوده و در آن به پرسشهای زیر |