۱٬۱۲۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علیها السلام' به 'علیهاالسلام') |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''شرح خطبه حضرت زهرا(ع)'''، نوشته [[حسینی زنجانی، سید عزالدین|سید عزالدین حسینی زنجانی]] (1300- 1392ش)، | '''شرح خطبه حضرت زهرا(ع)'''، نوشته [[حسینی زنجانی، سید عزالدین|سید عزالدین حسینی زنجانی]] (1300- 1392ش)، شرح و تفسیر علمی و مبسوط خطبه حضرت زهرا(س)، معروف به خطبه فدک است که بههمراه شرح سخنان حضرت(س) با زنان مدینه، چاپ شده است. نویسنده با بهرهگیری از آیات، منابع تاریخی، تفسیری و روایی شیعه و سنی به تفسیر این خطبه پرداخته، و آن را فراتر از یک سخنرانی حماسی و یا اظهار مصیبت و شکایت دانسته است. وی، بر این باور است که این خطبه و ماجرای فدک، رمز قیام تاریخی برای پایهریزی حکومت جهانی است، و این موضوع با سیر اجمالی در مضامین خطبه، روشن میشود؛ چه اینکه قسمت عمده مطالب این خطبه در معرفی امام علی(ع) و فداکاریها و مقاومتهایی است که وی در دفاع از اسلام به عمل آورده است.<ref> ر.ک: معاونت فرهنگی مجمع جهانی اهلبیت(ع)، ص242</ref> | ||
نویسنده در آغاز، بحث سندی درباره | نویسنده در آغاز، بحث سندی درباره خطبه، انجام داده است، آنگاه قضیه باغ فدک را که زمینهساز سخن حضرت است، دنبال میکند. وی مفردات خطبه، بهویژه حمد و شکر را توضیح میدهد و مفهوم نعمت و بازتاب آن در کلام [[غزالی، محمد بن محمد|غزالی]] و [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازی]] و... را دنبال میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص97-25</ref>. | ||
نویسنده از رویکرد فلسفی در توضیح مفهوم توحید و صفتهای الهی بهره گرفته است، | نویسنده از رویکرد فلسفی در توضیح مفهوم توحید و صفتهای الهی بهره گرفته است، آنگاه بحث تاریخی شرک را در جهان عرب پیش از اسلام ارائه داده و مرتبتهای توحید را بههمراه فطرت و گونههای آن و نظم در آفرینش تشریح کرده است<ref>ر.ک: همان، ص218-125</ref>. | ||
قدرت و اراده در پروردگار و انسان در کنار بینیازی خداوند و رازی که در | قدرت و اراده در پروردگار و انسان در کنار بینیازی خداوند و رازی که در آفرینش، پنهان است و هدفی که از آن در نظر ربوبی بوده است، بحث بعدی نویسنده را شکل داده است<ref>ر.ک: همان، ص251-218</ref>. | ||
وی پس از بحث توحید، به نبوت – بهویژه پیامبری حضرت محمد(ص) - پرداخته است و سر خاتمیت را بههمراه میزانهای سهگانه تعادل، تلازم و تعاند در انبیا توضیح داده است. در ادامه از حقیقت آدمی و بعدهای متضاد او و مسئله هبوط وی بر زمین و پیمودن راه تکامل با کمک عبودیت و التزام به شریعت و مفهوم شرک سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص348-251</ref>. | وی پس از بحث توحید، به نبوت – بهویژه پیامبری حضرت محمد(ص) - پرداخته است و سر خاتمیت را بههمراه میزانهای سهگانه تعادل، تلازم و تعاند در انبیا توضیح داده است. در ادامه از حقیقت آدمی و بعدهای متضاد او و مسئله هبوط وی بر زمین و پیمودن راه تکامل با کمک عبودیت و التزام به شریعت و مفهوم شرک سخن گفته است<ref>ر.ک: همان، ص348-251</ref>. | ||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
نویسنده، مفهومهای نماز، روزه و صبر و یاریجستن از آنها، اشاعه معروف، پیشهکردن خوی و رفتار نیکو، صله رحم، وفای به نذر، دوریجستن از ستمپیشگی، عدالتورزی و حکمرانی دینی را که در خطبه حضرت فاطمه(س) آمده است، شرح داده است<ref>ر.ک: همان، ص407-348</ref>. | نویسنده، مفهومهای نماز، روزه و صبر و یاریجستن از آنها، اشاعه معروف، پیشهکردن خوی و رفتار نیکو، صله رحم، وفای به نذر، دوریجستن از ستمپیشگی، عدالتورزی و حکمرانی دینی را که در خطبه حضرت فاطمه(س) آمده است، شرح داده است<ref>ر.ک: همان، ص407-348</ref>. | ||
او بحث را با خطاب حضرت فاطمه(س) به مردم مدینه ادامه میدهد و نگاهی به بعثت پیامبر(ص)، جغرافیای جزیرةالعرب، تعصبهای قبیلهای و خصلتهای دیگر عرب جاهلی افکنده، | او بحث را با خطاب حضرت فاطمه(س) به مردم مدینه ادامه میدهد و نگاهی به بعثت پیامبر(ص)، جغرافیای جزیرةالعرب، تعصبهای قبیلهای و خصلتهای دیگر عرب جاهلی افکنده، آنگاه رادمردیهای امیر مؤمنان(ع) را در تحکیم پایههای اسلام گوشزد کرده و بازگشت عرب را همچون بنیاسرائیل به سنتهای جاهلیت توضیح داده است<ref>ر.ک: همان، ص495-407</ref>. | ||
در ادامه به توصیف چهرههای شناختهشده صدر اسلام و داوری درباره آنان پرداخته است و گفتگوی حضرت فاطمه(س) را با خلیفه اول توصیف کرده است. او بحث خود را در سه محور فاطمه در کنار علی، فاطمه در برابر مردم و گفتگوی او با زنان مدینه پی میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص651-495</ref>. | در ادامه به توصیف چهرههای شناختهشده صدر اسلام و داوری درباره آنان پرداخته است و گفتگوی حضرت فاطمه(س) را با خلیفه اول توصیف کرده است. او بحث خود را در سه محور فاطمه در کنار علی، فاطمه در برابر مردم و گفتگوی او با زنان مدینه پی میگیرد<ref>ر.ک: همان، ص651-495</ref>. |