۱۴۶٬۳۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'دائرهالمعارف بزرگ اسلامی' به 'دائرةالمعارف بزرگ اسلامی') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'علمالهدی، علی بن حسین' به 'سید مرتضی، علی بن حسین') |
||
| (۵ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد) | |||
| خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
| وبگاه = | | وبگاه = | ||
| امضا = | | امضا = | ||
| کد مؤلف = AUTHORCODE93843AUTHORCODE | | کد مؤلف =AUTHORCODE93843AUTHORCODE | ||
}} | }} | ||
''' ابن مُنیر، ابوالحسین احمد بن منیرطرابلسى، ملقب به مهذبالدین و عینالزمان ''' (473- 548ق/1080-1153م)، شاعر هجوسرای شیعى. | ''' ابن مُنیر، ابوالحسین احمد بن منیرطرابلسى، ملقب به مهذبالدین و عینالزمان''' (473- 548ق/1080-1153م)، شاعر هجوسرای شیعى. | ||
== ولادت == | == ولادت == | ||
وی در طرابلس شام به دنیا آمد. | وی در طرابلس شام به دنیا آمد. | ||
پدرش که به رفوگری اشتغال داشت، چندان به خاندان اهلبیت(ع) عشق مىورزید که اشعار عونى شاعر شیعى را در ستایش خاندان پیامبر (ص) در بازارهای طرابلس به صدایى خوش مىخواند. | پدرش که به رفوگری اشتغال داشت، چندان به خاندان اهلبیت(ع) عشق مىورزید که اشعار عونى شاعر شیعى را در ستایش خاندان پیامبر(ص) در بازارهای طرابلس به صدایى خوش مىخواند. | ||
| خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
==دوستی با بزرگان علم و سیاست== | ==دوستی با بزرگان علم و سیاست== | ||
ابن منیر در بغداد با بسیاری از بزرگان علم و سیاست، از جمله شریف موسوی، نقیب علویان که برخى وی را با [[ | ابن منیر در بغداد با بسیاری از بزرگان علم و سیاست، از جمله شریف موسوی، نقیب علویان که برخى وی را با [[شریف رضی، محمد بن حسین|شریف رضى]] و نیز [[سید مرتضی، علی بن حسین|شریف مرتضى]] اشتباه کردهاند، فقیه عبدالوهاب بن عبدالواحد، شیخ حنبلیان و معروف به شرفالسلام و نیز ابن صدقه وزیر المسترشد بالله دوستى و پیوند یافت و در قصیدهای ابن صدقه را ستود. دوستى وی با نقیب علویان سپس موجب پدید آمدن ماجرایى گردید که تذکرهنویسان را به برداشتهای گوناگون کشانید. | ||
==زندان و قطع زبان، سرگردانی== | ==زندان و قطع زبان، سرگردانی== | ||
پس از مرگ طغتکین (522ق/1128م) ابن منیر بار دیگر به دمشق بازگشت و ظاهراً کوشید تا ضمن تقرب به تاجالملوک بوری بن | پس از مرگ طغتکین (522ق/1128م) ابن منیر بار دیگر به دمشق بازگشت و ظاهراً کوشید تا ضمن تقرب به تاجالملوک بوری بن طغتکین، با رشیخند و هجا از دشمنان خویش انتقام کشد، اما بخت با وی یار نشد و سلطان به جرم هجو بزرگان دمشق او را به زندان افکند و فرمان به قطع زبان وی داد. این بار نیز یوسف بن فیروز در برابر سلطان به شفاعت برخاست و سلطان از وی درگذشت، اما فرمان داد که دمشق را ترک گوید. | ||
پس از این تبعید ابن منیر به حلب رفت و گویا در همین روزگار بود که با ابن قیسرانى شاعر همروزگار خویش آشنایى یافت و بین آن دو پیوندی رقابتآمیز پدید آمد که تا پایان عمرِ آنان استوار بود. | پس از این تبعید ابن منیر به حلب رفت و گویا در همین روزگار بود که با ابن قیسرانى شاعر همروزگار خویش آشنایى یافت و بین آن دو پیوندی رقابتآمیز پدید آمد که تا پایان عمرِ آنان استوار بود. | ||