۱۰۷٬۰۹۶
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۸۵: | خط ۸۵: | ||
==ابراز مخالفت علنى با اصوليان== | ==ابراز مخالفت علنى با اصوليان و فرمان قتل او== | ||
ميرزا محمد پس از ترك تهران در كاظمين رحل اقامت افكند و باز از ابراز مخالفت علنى با اصوليان - چه در گفتار و چه در نوشتار - خودداری نكرد و همين امر سبب شد كه حكم قتل او توسط علما و مجتهدان بنام آن زمان، همچون [[طباطبایی، سید محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]]، شيخ موسى، [[شبر، سید عبدالله|سيد عبدالله شبر]] و [[کاظمی، اسدالله|شيخ اسدالله كاظمينى]] صادر شود. | ميرزا محمد پس از ترك تهران در كاظمين رحل اقامت افكند و باز از ابراز مخالفت علنى با اصوليان - چه در گفتار و چه در نوشتار - خودداری نكرد و همين امر سبب شد كه حكم قتل او توسط علما و مجتهدان بنام آن زمان، همچون [[طباطبایی، سید محمد بن علی|سيد محمد مجاهد]]، شيخ موسى، [[شبر، سید عبدالله|سيد عبدالله شبر]] و [[کاظمی، اسدالله|شيخ اسدالله كاظمينى]] صادر شود. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۳: | ||
== | ==قتل میرزا محمد== | ||
در پى صدور حكم قتل ميرزامحمد، گروهى به خانه او هجوم بردند و او را به همراه فرزندش احمد و يكى از شاگردانش به قتل رساندند. | در پى صدور حكم قتل ميرزامحمد، گروهى به خانه او هجوم بردند و او را به همراه فرزندش احمد و يكى از شاگردانش به قتل رساندند. | ||
پيكر ميرزا محمد را با بستن ريسمان به پای وی، در كوچه و بازار. بر زبانها چنان بود كه ميرزا محمد چند سالى پيش از كشته شدنش در رسالهای تاريخ كشته شدن خود را | پيكر ميرزا محمد را با بستن ريسمان به پای وی، در كوچه و بازار. بر زبانها چنان بود كه ميرزا محمد چند سالى پيش از كشته شدنش در رسالهای تاريخ كشته شدن خود را اينگونه پيش بينى كرده بود: «صدوق غلب، صار تاريخنا» كه عبارت «صدوق غلب» به حساب ابجد 1232ق را نشان مىدهد. حتى برخى مدعيند كه او شب قبل از حادثه، به صراحت گفته بود كه چند ساعتى بيش، از زندگانى وی باقى نمانده است. | ||