۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ]]' به ']]') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ابنع' به 'ابن ع') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است. | كتاب با مقدمه مؤلف آغاز و مطالب در سه بخش ارائه شده است. | ||
نویسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدویت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنانكه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاههاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانههايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه | نویسنده به دنبال تحقيق موضوع منجى موعود و اعتقاد به مهدویت در ميان همه مكاتب عرفانى و فرق و مذاهب گوناگون نبوده؛ چنانكه به دنبال تبيين نظرات و ديدگاههاى عرفاى شيعه هم نيست، بلكه قصد دارد نگاهى به ديگاه [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]] و برخى شارحان و شاگردان او در اين عرصه انداخته و برخى قرائن و نشانههايى را كه نشانگر قرابت ميان ديدگاه ابن عربى و ديدگاه شيعه اماميه تلقى شده است را حكايت نمايد. | ||
از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاحشناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه | از اين رو ابتدا به واژه و اصطلاحشناسى «ولى» و «ولايت» در عرفان اسلامى پرداخته و سپس به پيشينه مباحث اشاره كرده و بعد از آن، به بررسى ديدگاه ابن عربى و برخى شارحان او پرداخته است. | ||
اشاره به برخى كاركردهاى مهدویت و جمعبندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مىدهد. | اشاره به برخى كاركردهاى مهدویت و جمعبندى مطالب، مباحث پايانى را تشكيل مىدهد. | ||
خط ۶۱: | خط ۶۱: | ||
نویسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجمالدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.» | نویسنده علت اين امر را ذو مراتب بودن اين واژه دانسته است و ضمن بررسى اقوال بزرگانى؛ چون نجمالدين كبرى، [[جامی، عبدالرحمن|جامى]]، مولانا، [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، قيصرى، نيفى، هجويرى، ترمذى، [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربى]]، [[امام خمينى(ره)|امام خمينى]](ره) و [[قاشی، حیدر بن علی|سيد حيدر آملى]] در اين رابطه، به تعريف جامعى از آن اشاره كرده است: «ولايت، حقيقت كليه و صفت الهيه و شأنى از شئون ذاتيه است كه اقتضاى ظهور دارد و منشأ بروز تعينات و علت ظهور حقايق خلقيه، بلكه مبدأ تعيين اسماء الهيه در حضرت علميه است.» | ||
دوم، به بررسى مهدویت و ختم ولايت در آراء و نظريات | دوم، به بررسى مهدویت و ختم ولايت در آراء و نظريات ابن عربى پرداخته است. به نظر نویسنده، اين موضوع، از جمله مباحثى است كه عبارات ابن عربى در آن سخت مضطرب بوده و دامنه اين اضطراب و تضاد، به گونهاى است كه بر اساس برخى عبارات، وى هم از مشهور عامه و هم از تشيع فاصله مىگيرد؛ اما بر اساس پارهاى عبارات ديگر، كاملا با تشيع هم نظر است. | ||
در اين رابطه، نویسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پارهاى از آنها، چنين استفاده مىشود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد. | در اين رابطه، نویسنده برخى عبارات وى را عينا نقل كرده است كه از پارهاى از آنها، چنين استفاده مىشود كه او مدعى بوده خودش ختم ولايت است، همچنين از وى رؤيايى نقل شده كه دلالت بر ولايت و خاتميت خودش دارد. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
نویسنده معتقد است علىرغم اين كه پس از وى، بسيارى از مشايخ، علما، فلاسفه و عرفا، از آراء او متأثر بوده و ملاحظاتش را فصلالخطاب و مشاهداتش را كشفالحجاب مستورات خويش مىدانستهاند، ليكن نظرات وى در باب ختم ولايت مورد قبول آنان واقع نشده و لذا گاهى نظريات او درباره اين موضوع را بالاصاله منكر شده و يا آن را تحريف دانستهاند. | نویسنده معتقد است علىرغم اين كه پس از وى، بسيارى از مشايخ، علما، فلاسفه و عرفا، از آراء او متأثر بوده و ملاحظاتش را فصلالخطاب و مشاهداتش را كشفالحجاب مستورات خويش مىدانستهاند، ليكن نظرات وى در باب ختم ولايت مورد قبول آنان واقع نشده و لذا گاهى نظريات او درباره اين موضوع را بالاصاله منكر شده و يا آن را تحريف دانستهاند. | ||
از اين رو در ادامه مباحث، نظريه ختم ولايت | از اين رو در ادامه مباحث، نظريه ختم ولايت ابن عربى از نظر شارحان مكتب او را بررسى نموده است. | ||
از گروه اول، از شارح قيصرى، از شاگردان به نام و شارحان سنى مكتب وى و عفيفى و از گروه دوم، از شيخ محمد خاکى، عبدالرزاق قاسانى، جندى و بسيارى از ديگر شارحان شيعى وى؛ از جمله آقا [[قمشهای، محمدرضا|محمدرضا قمشهاى]] و [[آشتیانی، سید جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] نام برده و نظرات برخى از آنان را مفصلاً بررسى كرده است. | از گروه اول، از شارح قيصرى، از شاگردان به نام و شارحان سنى مكتب وى و عفيفى و از گروه دوم، از شيخ محمد خاکى، عبدالرزاق قاسانى، جندى و بسيارى از ديگر شارحان شيعى وى؛ از جمله آقا [[قمشهای، محمدرضا|محمدرضا قمشهاى]] و [[آشتیانی، سید جلالالدین|سيد جلالالدين آشتيانى]] نام برده و نظرات برخى از آنان را مفصلاً بررسى كرده است. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
#ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است. | #ولايتى كه حقيقتش فقط تصرف در معنى است. | ||
در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] كه در واقع شرحى بر ديدگاهها | در سوم، به طور جداگانه و مشخص، موضوعات مربوط به آثار وجودى و كاركرد ظهور حضرت مهدى(عج) با تأكيد بر نظرات شبسترى و [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]] كه در واقع شرحى بر ديدگاهها ابن عربى مىباشد، پىگيرى شده است. | ||
به نظر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كههادى و راهنماى دين الهى است. | به نظر [[عطار، محمد بن ابراهیم|عطار]]، همان طور كه نبوت انبياء بر نبوت احمد مصطفى(ص) ختم شده است، ولايت نيز به على مرتضى(ع) ختم شده و بعد از او بر حضرت مهدى(عج) كههادى و راهنماى دين الهى است. |