۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'كتاب' به 'کتاب') |
جز (جایگزینی متن - 'كرمان' به 'کرمان') |
||
خط ۴۹: | خط ۴۹: | ||
کتاب، با مقدمهاى از محقق کتاب آغاز شده است كه به اختصار روابط ايران و عثمانى را در دوره افشاريه مورد بررسى قرار داده است. به جهت اين كه خواننده بتواند از اسناد کتاب استفاده كند، لازم است كه از فضاى حاكم بر آنها مطلع باشد و لذا خلاصهاى از تاريخ آن مقطع زمانى در اين نوشتار ارائه مىگردد: همزمان با آخرين سالهاى سلطنت شاه سلطان حسين، شورش ايل غلجايى، بر ضد دولت مركزى به اوج خود رسيده بود. محمود افغان، پس از غلبه بر عموى خود عبدالعزيز، در اندك مدتى قلمرو خويش را تا سرحد سيستان گسترش داد و بر | کتاب، با مقدمهاى از محقق کتاب آغاز شده است كه به اختصار روابط ايران و عثمانى را در دوره افشاريه مورد بررسى قرار داده است. به جهت اين كه خواننده بتواند از اسناد کتاب استفاده كند، لازم است كه از فضاى حاكم بر آنها مطلع باشد و لذا خلاصهاى از تاريخ آن مقطع زمانى در اين نوشتار ارائه مىگردد: همزمان با آخرين سالهاى سلطنت شاه سلطان حسين، شورش ايل غلجايى، بر ضد دولت مركزى به اوج خود رسيده بود. محمود افغان، پس از غلبه بر عموى خود عبدالعزيز، در اندك مدتى قلمرو خويش را تا سرحد سيستان گسترش داد و بر کرمان دست يافت، سپس از راه کرمان و يزد رو به اصفهان آورد و در گلون آباد بر سپاه شاه سلطان حسين پيروز گرديد. به دنبال اين نبرد، اصفهان به محاصره محمود درآمد و سرانجام سقوط كرد. | ||
در اين سالهاى نكبتبار تاريخ ايران، دولتهاى روس و عثمانى اوضاع داخلى كشور ما را دقيقاً مورد مطالعه قرار مىدادند. روابط ايران و عثمانى، كه براساس معاهده زهاب 1049ق استوار شده بود، هنوز به قوت خود باقى بود. هر دو دولت، براى احتراز از هر گونه درگيرى، مفاد عهدنامه را محترم مىشمردند. شكست دولت عثمانى از اتريش و عقد معاهده پاسارو ويتز 1718 نقطه عطفى در تغيير سياست برون مرزى باب عالى به شمار مىرفت. | در اين سالهاى نكبتبار تاريخ ايران، دولتهاى روس و عثمانى اوضاع داخلى كشور ما را دقيقاً مورد مطالعه قرار مىدادند. روابط ايران و عثمانى، كه براساس معاهده زهاب 1049ق استوار شده بود، هنوز به قوت خود باقى بود. هر دو دولت، براى احتراز از هر گونه درگيرى، مفاد عهدنامه را محترم مىشمردند. شكست دولت عثمانى از اتريش و عقد معاهده پاسارو ويتز 1718 نقطه عطفى در تغيير سياست برون مرزى باب عالى به شمار مىرفت. | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
با ظهور نادر در صحنه سياسى ايران، نقشههاى دشمنان داخلى و خارجى برهم ريخت. نادر، كه پس از پيوستن به شاه تهماسب و غلبه بر ملك محمود سيستانى قدرتى به هم زده بود، در سال 1141ق مشهد و هرات را به تصرف خود درآورد. سپس اشرف را، كه با سى هزار سرباز به نبرد وى برخاسته بود، در مهماندوست دامغان و سوردهخوار تهران و سپس در مورچهخورت اصفهان شكست سختى داد و در بيستم ربيعالثانى 1142 وارد اصفهان گرديد، و رضاقلىخان شاملو را جهت اعلام خبر تصرف اصفهان و استرداد ايالات و اسراى ايرانى، به دربار سلطان عثمانى گسيل داشت. | با ظهور نادر در صحنه سياسى ايران، نقشههاى دشمنان داخلى و خارجى برهم ريخت. نادر، كه پس از پيوستن به شاه تهماسب و غلبه بر ملك محمود سيستانى قدرتى به هم زده بود، در سال 1141ق مشهد و هرات را به تصرف خود درآورد. سپس اشرف را، كه با سى هزار سرباز به نبرد وى برخاسته بود، در مهماندوست دامغان و سوردهخوار تهران و سپس در مورچهخورت اصفهان شكست سختى داد و در بيستم ربيعالثانى 1142 وارد اصفهان گرديد، و رضاقلىخان شاملو را جهت اعلام خبر تصرف اصفهان و استرداد ايالات و اسراى ايرانى، به دربار سلطان عثمانى گسيل داشت. | ||
حملات برقآساى نادر، «داماد ابراهيم پاشا» را در موقعيت بدى قرار داد. صدر اعظم عثمانى با رضاقلى خان به مذاكره نشست و در ذىالحجه /1142 ژوئن 1730 بين نمايندگان ايران و عثمانى موافقتنامهاى به امضاء رسيد. براساس اين موافقتنامه، | حملات برقآساى نادر، «داماد ابراهيم پاشا» را در موقعيت بدى قرار داد. صدر اعظم عثمانى با رضاقلى خان به مذاكره نشست و در ذىالحجه /1142 ژوئن 1730 بين نمايندگان ايران و عثمانى موافقتنامهاى به امضاء رسيد. براساس اين موافقتنامه، کرمانشاه، همدان، اردلان، هويزه با توابع، لرستان و تبريز به ايران واگذار شد و در مقابل، ايروان، كاخت، تفليس و مركز آن شماخى، و شيروان همچنان در اختيار دولت عثمانى ماند. | ||
هنوز نتيجه مذاكرات رضاقلى خان با دولت عثمانى، به ايران نرسيده بود كه نادر از راه نهاوند، به همدان تاخته و شهر را به تصرف خود درآورد و در اول محرم /1143 17 ژوئيه 1731 همدان را به قصد بيرون راندن عثمانىها ترك گفت. و به سرعت خود را به تبريز رسانيد. مصطفى پاشا، والى تبريز، شبانه شهر را تخليه نمود و نادر، پس از غلبه بر عثمانىها كه به مقابله برخاسته بودند، در 27 محرم /1143 دوازدهم اوت 1730 وارد تبريز شد. | هنوز نتيجه مذاكرات رضاقلى خان با دولت عثمانى، به ايران نرسيده بود كه نادر از راه نهاوند، به همدان تاخته و شهر را به تصرف خود درآورد و در اول محرم /1143 17 ژوئيه 1731 همدان را به قصد بيرون راندن عثمانىها ترك گفت. و به سرعت خود را به تبريز رسانيد. مصطفى پاشا، والى تبريز، شبانه شهر را تخليه نمود و نادر، پس از غلبه بر عثمانىها كه به مقابله برخاسته بودند، در 27 محرم /1143 دوازدهم اوت 1730 وارد تبريز شد. |
ویرایش