۱٬۵۹۲
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۳۶: | خط ۳۶: | ||
}} | }} | ||
'''مجموع رسائل الیواقیت فی علوم الحدیث'''، این مجموعه نُهگانه به همراه پنج رساله دیگری که در «المجموع اللطیف فی بیان الحدیث الضعیف» گردآوری شدهاند، برگرفتهشده از رسالههای کمیابی است که لا به لای آثار عالمان بزرگ اهل سنت در موضوع «حدیث ضعیف و جایگاه آن در کتابهای روایی» یافت میشوند. ابو عاصم بشیر ضیف بن ابو بکر مالکی جزایری این رسالهها را از میان کتابها بیرون آورده است و خود بر این رسالهها عنوانی نهاده است. | '''مجموع رسائل الیواقیت فی علوم الحدیث'''، این مجموعه نُهگانه به همراه پنج رساله دیگری که در «المجموع اللطیف فی بیان الحدیث الضعیف» گردآوری شدهاند، برگرفتهشده از رسالههای کمیابی است که لا به لای آثار عالمان بزرگ اهل سنت در موضوع «حدیث ضعیف و جایگاه آن در کتابهای روایی» یافت میشوند. ابو عاصم بشیر ضیف بن ابو بکر مالکی جزایری این رسالهها را از میان کتابها بیرون آورده است و خود بر این رسالهها عنوانی نهاده است. | ||
او همچنین، به همراه تحقیق متن و درج پاورقی، شرححالی از نویسندگان را در آغاز هر رساله آورده است. | |||
رسالههایی که در مجموعه نخست فراهم آمدهاند، عبارتند از: رسالة أبی داود سجستانی إلی أهل مکة؛ رسالة الحافظ الإمام البیهقی (458-384ق) إلی أبی محمد الجوینی؛ «درة العارفین فی کشف العلل التی تعرض للمحدثین» از ابو محمد عبدالله بن محمد بن سید بطلیوسی (521-444ق)؛ «النهج السدید فی أقوی و أصح و أثبت الأسانید» و «الروض الباسم فی الکلام عن مستدرک أبی عبد الله الحاکم» و «توضیح المدرک فی تصحیح المستدرک» از جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر سیوطی (911-849)؛ «التحفة المرضیة فی حل بعض المشکلات الحدیثیة» از حسین بن محسن انصاری (1327-1225ق)؛ «نفع العباد فی نظم الروایة و الإسناد» از عبد القادر بن محمد بن عبد القادر سوری مالکی فاسی؛ «منح المنة فی سلسلة بعض کتب السنة» از أبو الإسعاد محمد عبد الحی کتانی (1382-1302). | رسالههایی که در مجموعه نخست فراهم آمدهاند، عبارتند از: رسالة أبی داود سجستانی إلی أهل مکة؛ رسالة الحافظ الإمام البیهقی (458-384ق) إلی أبی محمد الجوینی؛ «درة العارفین فی کشف العلل التی تعرض للمحدثین» از ابو محمد عبدالله بن محمد بن سید بطلیوسی (521-444ق)؛ «النهج السدید فی أقوی و أصح و أثبت الأسانید» و «الروض الباسم فی الکلام عن مستدرک أبی عبد الله الحاکم» و «توضیح المدرک فی تصحیح المستدرک» از جلال الدین عبد الرحمن بن أبی بکر سیوطی (911-849)؛ «التحفة المرضیة فی حل بعض المشکلات الحدیثیة» از حسین بن محسن انصاری (1327-1225ق)؛ «نفع العباد فی نظم الروایة و الإسناد» از عبد القادر بن محمد بن عبد القادر سوری مالکی فاسی؛ «منح المنة فی سلسلة بعض کتب السنة» از أبو الإسعاد محمد عبد الحی کتانی (1382-1302). | ||
خط ۶۱: | خط ۶۲: | ||
سیوطی سپس، اصح أسانید اهل بیت (ع)، ابوبکر، عمر، ابو هریرة، ابن عمر، عایشه، زهری، ابن مسعود، انس بن مالک، مکیّین، اهل مدینه، یمانیّین، شامیّین، مصریّین و خراسانیّین را برمیشمرد و داوری برخی از عالمان را در باره صحیحترین اسنادها ذکر میکند.<ref>ر.ک: همان، ص88-79</ref>او از برخی دیگر از اسانید با عنوان «أوهَی الأسانید» یاد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص92-88</ref>سیوطی در ادامه، اصح أسانیدی را که برخی از عالمان و محدثان بزرگی مانند ذهبی، ابن حجر و دیگران اختیار کردهاند، ارائه مینماید.<ref>ر.ک: همان، ص97-92</ref> | سیوطی سپس، اصح أسانید اهل بیت (ع)، ابوبکر، عمر، ابو هریرة، ابن عمر، عایشه، زهری، ابن مسعود، انس بن مالک، مکیّین، اهل مدینه، یمانیّین، شامیّین، مصریّین و خراسانیّین را برمیشمرد و داوری برخی از عالمان را در باره صحیحترین اسنادها ذکر میکند.<ref>ر.ک: همان، ص88-79</ref>او از برخی دیگر از اسانید با عنوان «أوهَی الأسانید» یاد میکند.<ref>ر.ک: همان، ص92-88</ref>سیوطی در ادامه، اصح أسانیدی را که برخی از عالمان و محدثان بزرگی مانند ذهبی، ابن حجر و دیگران اختیار کردهاند، ارائه مینماید.<ref>ر.ک: همان، ص97-92</ref> | ||
==الروض الباسم فی الکلام عن مستدرک أبی عبد الله | ==الروض الباسم فی الکلام عن مستدرک أبی عبد الله الحاکم== | ||
این اثر برگرفتهشده از کتاب «البحر الذی زخر بشرح ألفیة الأثر» سیوطی (911-849) است که ابو عاصم (پژوهشگر) بر آن عنوان الروض الباسم نهاده است. او این رساله را از نوشتههای نادر دانش حدیث برمیشمرد.<ref>ر.ک: همان، ص101،99</ref> | این اثر برگرفتهشده از کتاب «البحر الذی زخر بشرح ألفیة الأثر» سیوطی (911-849) است که ابو عاصم (پژوهشگر) بر آن عنوان الروض الباسم نهاده است. او این رساله را از نوشتههای نادر دانش حدیث برمیشمرد.<ref>ر.ک: همان، ص101،99</ref> | ||
خط ۷۱: | خط ۷۲: | ||
سیوطی میگوید: حاکم نیشابوری که در بسیاری از مواردی به او نسبت «تساهل» میدهند، مظلوم است. او برای دفاع از حاکم، سخنش را هنگام دستهبندی احادیث به موضوعهای گوناگونِ دعا و ذکر، احکام، فضایل و مباحات و تاریخ گواه میگیرد و اینکه، حاکم از ملاک واحدی برای پذیرش احادیث پیروی نکرده است بلکه برای هر دستهای ملاک جداگانهای را در نظر گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص118-117</ref>سیوطی همچنین برخی احادیثی را که حاکم در مستدرک آورده است و عالمان دیگر به آنها توجه کردهاند، در پایان رسالهاش میآورد.<ref>ر.ک: همان، ص123-121</ref> | سیوطی میگوید: حاکم نیشابوری که در بسیاری از مواردی به او نسبت «تساهل» میدهند، مظلوم است. او برای دفاع از حاکم، سخنش را هنگام دستهبندی احادیث به موضوعهای گوناگونِ دعا و ذکر، احکام، فضایل و مباحات و تاریخ گواه میگیرد و اینکه، حاکم از ملاک واحدی برای پذیرش احادیث پیروی نکرده است بلکه برای هر دستهای ملاک جداگانهای را در نظر گرفته است.<ref>ر.ک: همان، ص118-117</ref>سیوطی همچنین برخی احادیثی را که حاکم در مستدرک آورده است و عالمان دیگر به آنها توجه کردهاند، در پایان رسالهاش میآورد.<ref>ر.ک: همان، ص123-121</ref> | ||
==التحفة المرضیة فی حل بعض المشکلات الحدیثیة== | |||
این رساله از حسین بن محسن انصاری (1327-1225ق) است که در باره چگونگی عمل به حدیث ضعیف نوشته است. او پرسشی را که از ترمذی در این باره شده است، میآورد و از زبان او و عالمان دیگر به آن پاسخ میدهد. | این رساله از حسین بن محسن انصاری (1327-1225ق) است که در باره چگونگی عمل به حدیث ضعیف نوشته است. او پرسشی را که از ترمذی در این باره شده است، میآورد و از زبان او و عالمان دیگر به آن پاسخ میدهد. | ||
خط ۹۳: | خط ۹۴: | ||
لکنوی در این رساله، پس از درج آرای علی حلبی، محمد ابن سید الناس، علی قاری، سیوطی، نووی، سخاوی، ابن حزم و احمد خغاجی، دیدگاه جلال الدین دوانی در کتابش «نموذج العلوم» را میپسندد. در بخشی از آن چنین آمده است: هرگاه حدیث ضعیف در فضیلت عمل آمده بود و حرمت و کراهتی را در پی نداشت، عمل به این حدیث روا است. اما اگر کار، میان حرمت و استحباب دوَران داشت، وجهی برای استحباب آن عمل نیست چرا که در این کار، دغدغه افتادن در مکروه وجود دارد و در ترک آن، به ترک مستحب گمان میرود. نویسنده کلام دوانی را در خطر کراهت و استحباب احتیاط در کار دین نقل میکند و آگاهی بیشتر از مسأله حدیث ضعیف را به خواندن رساله دیگری از خود به نام «ظفر الأمانی بشرح المختصر المنسوب إلی الجرجانی» واگذار میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237-229</ref> | لکنوی در این رساله، پس از درج آرای علی حلبی، محمد ابن سید الناس، علی قاری، سیوطی، نووی، سخاوی، ابن حزم و احمد خغاجی، دیدگاه جلال الدین دوانی در کتابش «نموذج العلوم» را میپسندد. در بخشی از آن چنین آمده است: هرگاه حدیث ضعیف در فضیلت عمل آمده بود و حرمت و کراهتی را در پی نداشت، عمل به این حدیث روا است. اما اگر کار، میان حرمت و استحباب دوَران داشت، وجهی برای استحباب آن عمل نیست چرا که در این کار، دغدغه افتادن در مکروه وجود دارد و در ترک آن، به ترک مستحب گمان میرود. نویسنده کلام دوانی را در خطر کراهت و استحباب احتیاط در کار دین نقل میکند و آگاهی بیشتر از مسأله حدیث ضعیف را به خواندن رساله دیگری از خود به نام «ظفر الأمانی بشرح المختصر المنسوب إلی الجرجانی» واگذار میکند.<ref>ر.ک: متن کتاب، ص237-229</ref> | ||
رسالة الحافظ الحجة الشیخ ظافر أحمد العثمانی (1304-1264ق) | ==رسالة الحافظ الحجة الشیخ ظافر أحمد العثمانی (1304-1264ق)== | ||
عثمانی این رساله را در باب مناقشه در عمل به حدیث ضعیف و شرایط نوشته است. | عثمانی این رساله را در باب مناقشه در عمل به حدیث ضعیف و شرایط نوشته است. | ||
نویسنده مناقشه را در جایی میبیند که آن حدیث فقط به یک وجه روایت شده باشد وگرنه، ملحق به حدیث صحیح میشود. عثمانی در آغاز، آرای برخی عالمان برجسته اهل سنت (مانند سیوطی، ابن حزم، ابن تیمیه، ابن حجر، بیهقی و ابن جوزی) را در مسأله حدیث ضعیف نقل میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص246-240</ref>و در آخر میگوید: ما در کتابهای فقهی قولی را میبینیم که حدیث بزرگان فن نیز آن را تایید میکند در حالی که سند آن برای ما ناشناخته است. باید گفت که ندانستن ما دلیلی برای ضعف آن حدیث نمیشود چرا که در این زمانه، به جز نام، اثری از بسیاری از کتابهای حدیثی و رجال باقی نمانده است. از سوی دیگر، اگر هم ضعف یک حدیث، مسلّم گرفته شود، موافقتش با قیاس فقیهان، خود، قرینهای بر ترجیح پذیرش آن خواهد بود.<ref>ر.ک: همان، ص247-246</ref> | نویسنده مناقشه را در جایی میبیند که آن حدیث فقط به یک وجه روایت شده باشد وگرنه، ملحق به حدیث صحیح میشود. عثمانی در آغاز، آرای برخی عالمان برجسته اهل سنت (مانند سیوطی، ابن حزم، ابن تیمیه، ابن حجر، بیهقی و ابن جوزی) را در مسأله حدیث ضعیف نقل میکند<ref>ر.ک: متن کتاب، ص246-240</ref>و در آخر میگوید: ما در کتابهای فقهی قولی را میبینیم که حدیث بزرگان فن نیز آن را تایید میکند در حالی که سند آن برای ما ناشناخته است. باید گفت که ندانستن ما دلیلی برای ضعف آن حدیث نمیشود چرا که در این زمانه، به جز نام، اثری از بسیاری از کتابهای حدیثی و رجال باقی نمانده است. از سوی دیگر، اگر هم ضعف یک حدیث، مسلّم گرفته شود، موافقتش با قیاس فقیهان، خود، قرینهای بر ترجیح پذیرش آن خواهد بود.<ref>ر.ک: همان، ص247-246</ref> | ||
رسالة الشیخ العلامة المحدّث زاهد الکوثری (درگذشته 1371ق) | ==رسالة الشیخ العلامة المحدّث زاهد الکوثری (درگذشته 1371ق)== | ||
کوثری، این رساله را در نقد یکی از معاصران نوشته است. نقد او در باره موضوع و ضعیف بودن دو حدیث « تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُم» و « إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ» است. کوثری دلایل نُهگانهای را برای اثبات وضع و ضعف آن دو حدیث میآورد و در ضمن آن، دیدگاه خود را در باره حدیث ضعیف و موضوع بیان میکند. <ref>ر.ک: همان، ص257-250</ref> | کوثری، این رساله را در نقد یکی از معاصران نوشته است. نقد او در باره موضوع و ضعیف بودن دو حدیث « تَخَيَّرُوا لِنُطَفِكُم» و « إِیَّاکُمْ وَ خَضْرَاءَ الدِّمَنِ» است. کوثری دلایل نُهگانهای را برای اثبات وضع و ضعف آن دو حدیث میآورد و در ضمن آن، دیدگاه خود را در باره حدیث ضعیف و موضوع بیان میکند. <ref>ر.ک: همان، ص257-250</ref> | ||
رسالة العالم المطالع الشیخ طاهر الجزائری (درگذشته 1338ق) | ==رسالة العالم المطالع الشیخ طاهر الجزائری (درگذشته 1338ق)== | ||
جزایری در آغاز این رساله، حدیث ضعیف را (با اقسام آن) میشناساند.<ref>ر.ک: همان، ص264-260</ref>سپس، سه مسأله را در این باره بیان میکند؛ مسأله نخست این است که محدثان بر سر حدیثی که علت دیگری به جز «موضوعبودن» برای ضعف آن وجود داشته باشد، اختلاف دارند: برخی در پذیرش آن تساهل میورزند، برخی به هیچ وجه پذیرای آن نیستند و برخی در باب احکام میگویند: اگر حدیثی غیر حدیث ضعیف نباشد، آن را میپذیرند؛ دومین مسأله در زیانبار بودن حدیث ضعیفی است که علت ضعف آن بیان نشود؛ سومین مسأله، پرسش از رویه عالمانی است که حدیث ضعیف را با علت ضعفی که در آن است، نقل میکنند. آنان چه سودی در این کار میبینند؟ <ref>ر.ک: همان، ص268-264</ref> | جزایری در آغاز این رساله، حدیث ضعیف را (با اقسام آن) میشناساند.<ref>ر.ک: همان، ص264-260</ref>سپس، سه مسأله را در این باره بیان میکند؛ مسأله نخست این است که محدثان بر سر حدیثی که علت دیگری به جز «موضوعبودن» برای ضعف آن وجود داشته باشد، اختلاف دارند: برخی در پذیرش آن تساهل میورزند، برخی به هیچ وجه پذیرای آن نیستند و برخی در باب احکام میگویند: اگر حدیثی غیر حدیث ضعیف نباشد، آن را میپذیرند؛ دومین مسأله در زیانبار بودن حدیث ضعیفی است که علت ضعف آن بیان نشود؛ سومین مسأله، پرسش از رویه عالمانی است که حدیث ضعیف را با علت ضعفی که در آن است، نقل میکنند. آنان چه سودی در این کار میبینند؟ <ref>ر.ک: همان، ص268-264</ref> | ||
رسالة العلامة المحدّث شبیرا أحمد العثمانی (درگذشته 1369ق) | ==رسالة العلامة المحدّث شبیرا أحمد العثمانی (درگذشته 1369ق)== | ||
نویسنده در آغاز، حدیث ضعیف و انواع آن را میشناساند.<ref>ر.ک: همان، ص277-270</ref> سپس، از مسلم سخنی را در باب صفت نماز رسول خدا (ص) نقل میکند. او گفته است: «هر حدیثی را که در اینجا آوردهام، از نگاه من صحیح نیست. همانا من حدیثهایی را نقل کردهام که در باره آنها اجماع وجود دارد». آنگاه عثمانی به این گفته مسلم اشکال میگیرد به اینکه در صحت بسیاری از احادیثی که او در این باره نقل کرده است، اختلاف وجود دارد. عثمانی سپس، آرای عالمان بزرگ و داوریهایشان را در این باره ارائه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص277-277</ref> | نویسنده در آغاز، حدیث ضعیف و انواع آن را میشناساند.<ref>ر.ک: همان، ص277-270</ref> سپس، از مسلم سخنی را در باب صفت نماز رسول خدا (ص) نقل میکند. او گفته است: «هر حدیثی را که در اینجا آوردهام، از نگاه من صحیح نیست. همانا من حدیثهایی را نقل کردهام که در باره آنها اجماع وجود دارد». آنگاه عثمانی به این گفته مسلم اشکال میگیرد به اینکه در صحت بسیاری از احادیثی که او در این باره نقل کرده است، اختلاف وجود دارد. عثمانی سپس، آرای عالمان بزرگ و داوریهایشان را در این باره ارائه میکند.<ref>ر.ک: همان، ص277-277</ref> | ||