پرش به محتوا

التربية الإسلامية بين القديم و الحديث: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Hbaghizadeh صفحهٔ التربية الإسلامية بين القديم والحديث را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به التربية الإسلامية بين القديم و الحديث منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''التربية الإسلامية بين القديم والحديث'''<ref>تربیت اسلامی میان گذشته و حال</ref> تألیف محمد مختار ولد اباه؛ نگارنده کتاب یادشده بر این باور است که در فصول شش‌گانه این اثر توانسته است مشکلاتى‌از حوزه تربیت اسلامى را مطرح سازد و نظرها را به ضرورت حل آن‌ها معطوف داردتا راه‌حل‌هایى پیدا شود. وى تلاش کرده است مشکلات را به‌روشنى بر کاغذ آورد وگوشزد سازد که راه‌حل تربیتى، یگانه راهکارى است که امت اسلامى را به عزت و کرامت‌مى‌رساند.
'''التربية الإسلامية بين القديم والحديث'''<ref>تربیت اسلامی میان گذشته و حال</ref> تألیف [[ولد اباه، محمد مختار|محمد مختار ولد اباه]]؛ نگارنده کتاب یادشده بر این باور است که در فصول شش‌گانه این اثر توانسته است مشکلاتى‌از حوزه تربیت اسلامى را مطرح سازد و نظرها را به ضرورت حل آن‌ها معطوف داردتا راه‌حل‌هایى پیدا شود. وى تلاش کرده است مشکلات را به‌روشنى بر کاغذ آورد وگوشزد سازد که راه‌حل تربیتى، یگانه راهکارى است که امت اسلامى را به عزت و کرامت‌مى‌رساند.


در فصل یکم که تربیت اسلامى میان گذشته و حال عنوان گرفته است در نهایت اختصارازآموزش در زمان رسول خدا(ص) تا اصطلاحات آموزشى در الازهر در دوران معاصریاد و ازجمله به این نکات اشاره شده است: اقدامات تربیتى خلفاى راشد، فعالیت‌هاى‌تربیتى امامان چهار مذهب فقهى اهل سنت و برخى از خلفا، نقش آموزشى مساجدجامع بزرگى چون جامع منصور در بغداد، جامع اموى در دمشق، جامع قرطبه دراندلس، جامع قرویین در فاس، جامع عقبه‌بن نافع در قیروان، تأسیس مدارس نظامیه ومکتب‌هاى دولتى، تأسیس الازهر و دارالعلم در مصر، آغاز انحطاط در جهان اسلام ازقرن‌هفتم، انحصار علوم به علوم گذشتگان، نقش مستشرقان در گسترش اندیشه و باورانحطاط.
در فصل یکم که تربیت اسلامى میان گذشته و حال عنوان گرفته است در نهایت اختصارازآموزش در زمان رسول خدا(ص) تا اصطلاحات آموزشى در الازهر در دوران معاصریاد و ازجمله به این نکات اشاره شده است: اقدامات تربیتى خلفاى راشد، فعالیت‌هاى‌تربیتى امامان چهار مذهب فقهى اهل سنت و برخى از خلفا، نقش آموزشى مساجدجامع بزرگى چون جامع منصور در بغداد، جامع اموى در دمشق، جامع قرطبه دراندلس، جامع قرویین در فاس، جامع عقبه‌بن نافع در قیروان، تأسیس مدارس نظامیه ومکتب‌هاى دولتى، تأسیس الازهر و دارالعلم در مصر، آغاز انحطاط در جهان اسلام ازقرن‌هفتم، انحصار علوم به علوم گذشتگان، نقش مستشرقان در گسترش اندیشه و باورانحطاط.


عنوان فصل دوم، آراى تربیتى متفکران اسلامى است و در آن از آراى مسکویه، بوعلى، غزالى، ابن‌خلدون در حد دو صفحه یاد و سپس به اندیشه‌هاى تربیتى ابن‌عبدالبر در کتاب جامع بیان العلم و فضله پرداخته شده است. تقسیم‌بندى علوم، فضیلت طلب علم، زمان مناسب آموزش، مکان مناسب آموزش، کیفیت کسب دانش، حقوق و وظایف عالم و معلم بحث‌هاى بررسى‌شده از نگاه ابن‌عبدالبر است.
عنوان فصل دوم، آراى تربیتى متفکران اسلامى است و در آن از آراى [[مسکویه، احمد بن محمد|مسکویه]]، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|بوعلى]]، [[غزالی، محمد بن محمد|غزالى]]، [[ابن خلدون، عبدالرحمن بن محمد|ابن‌ خلدون]] در حد دو صفحه یاد و سپس به اندیشه‌هاى تربیتى [[ابن عبدالبر، یوسف بن عبدالله|ابن‌ عبدالبر]] در کتاب جامع بیان العلم و فضله پرداخته شده است. تقسیم‌بندى علوم، فضیلت طلب علم، زمان مناسب آموزش، مکان مناسب آموزش، کیفیت کسب دانش، حقوق و وظایف عالم و معلم بحث‌هاى بررسى‌شده از نگاه ابن‌عبدالبر است.


در فصل سوم که هدف‌هاى تربیت اسلامى عنوان گرفته، نخست اشاره شده است که عالمان مسلمان در فعالیت‌ها و پژوهش‌هاى تربیتى خود براى تربیت اسلامى هدفى واحد ترسیم نکرده‌اند و هر فرد و گروهى، هدف‌ها را سازوار با امیال مذهبى یا سیاسى خود تعیین و تعریف کرده است. در ادامه از وحدت امت، وظایف فرد مسلمان نسبت به خود و خانواده و امت، پیشرفت روابط بشرى میان ملت‌هاى مسلمان بحث شده است.
در فصل سوم که هدف‌هاى تربیت اسلامى عنوان گرفته، نخست اشاره شده است که عالمان مسلمان در فعالیت‌ها و پژوهش‌هاى تربیتى خود براى تربیت اسلامى هدفى واحد ترسیم نکرده‌اند و هر فرد و گروهى، هدف‌ها را سازوار با امیال مذهبى یا سیاسى خود تعیین و تعریف کرده است. در ادامه از وحدت امت، وظایف فرد مسلمان نسبت به خود و خانواده و امت، پیشرفت روابط بشرى میان ملت‌هاى مسلمان بحث شده است.