۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''خداشناسی'''، اثر محمدرضا کاشفی و حمیدرضا | '''خداشناسی'''، اثر [[کاشفی، محمدرضا|محمدرضا کاشفی]] و [[شاکرین، حمیدرضا|حمیدرضا شاکرین]]، بخشی از پرسشهای دانشجویی پیرامون خداشناسی و پاسخ به آنهاست. | ||
کتاب، دربردارنده مجموعا 45 پرسش و پاسخ به آنهاست که بهمنظور آشنایی با نوع سؤالات و پاسخ به آنها، به برخی از آنها، بهصورت خلاصه، اشاره میشود: | کتاب، دربردارنده مجموعا 45 پرسش و پاسخ به آنهاست که بهمنظور آشنایی با نوع سؤالات و پاسخ به آنها، به برخی از آنها، بهصورت خلاصه، اشاره میشود: | ||
در یکی از پرسشها که مربوط به برهان نظم میباشد، چنین پرسیده شده است که: «بر اساس برهان نظم چگونه مىتوان سحابیان سرگردان و دیگر پدیدههاى نابسامان را توجیه کرد؟ آیا وجود بىنظمى در جهان دلیل بر نبود خالق نظمآفرین نیست»؟ | در یکی از پرسشها که مربوط به برهان نظم میباشد، چنین پرسیده شده است که: «بر اساس برهان نظم چگونه مىتوان سحابیان سرگردان و دیگر پدیدههاى نابسامان را توجیه کرد؟ آیا وجود بىنظمى در جهان دلیل بر نبود خالق نظمآفرین نیست»؟ | ||
پاسخ: «پدیدههاى طبیعى دوگونهاند: | پاسخ: «پدیدههاى طبیعى دوگونهاند: | ||
الف)- پدیدههایى که سامانمندى آنها روشن است و کسى در نظاموار بودن آنها تردید ندارد، مانند گردش شب و روز. | الف)- پدیدههایى که سامانمندى آنها روشن است و کسى در نظاموار بودن آنها تردید ندارد، مانند گردش شب و روز. | ||
ب)- پدیدههایى که یا نسبت به اصل نظاموارگى آنها تردید داریم و یا اگر اجمالاً آنها را سامانمند مىدانیم بهتفصیل نمىتوانیم هدف از آنها و چگونگى تأمین آن هدف را مشخص سازیم. براى مثال سحابىهاى سرگردان، که هدف از آنها و اینکه چرا چنینند و چه سرانجامى دارند یا چه تأثیر هدفمندى بر دیگر موجودات مانند انسان خواهند داشت، بىخبریم. لیکن قسم سومى وجود ندارد؛ یعنى پدیدههایى که دلیل بر بىنظمى، نابسامانى یا ناهدفمندى آنها داشته باشیم. بنابراین تطبیق نظم جهان بر پارهاى از موارد دچار دشوارى است. این دشوارى ناشى از ناآگاهى انسان نسبت به چرایى وجود آنهاست، نه آگاهى به بیهودگى و ناهدفمندى آنها»<ref>ر.ک متن کتاب، ص17</ref>. | ب)- پدیدههایى که یا نسبت به اصل نظاموارگى آنها تردید داریم و یا اگر اجمالاً آنها را سامانمند مىدانیم بهتفصیل نمىتوانیم هدف از آنها و چگونگى تأمین آن هدف را مشخص سازیم. براى مثال سحابىهاى سرگردان، که هدف از آنها و اینکه چرا چنینند و چه سرانجامى دارند یا چه تأثیر هدفمندى بر دیگر موجودات مانند انسان خواهند داشت، بىخبریم. لیکن قسم سومى وجود ندارد؛ یعنى پدیدههایى که دلیل بر بىنظمى، نابسامانى یا ناهدفمندى آنها داشته باشیم. بنابراین تطبیق نظم جهان بر پارهاى از موارد دچار دشوارى است. این دشوارى ناشى از ناآگاهى انسان نسبت به چرایى وجود آنهاست، نه آگاهى به بیهودگى و ناهدفمندى آنها»<ref>ر.ک متن کتاب، ص17</ref>. | ||