پرش به محتوا

قیسی، احمد بن ابراهیم بن احمد بن صفوان: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' ؛' به '؛')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۴۶: خط ۴۶:


وی از اهالى‌ مالقه‌ بود و به‌ همين‌ سبب‌ به‌ مالقى‌ نيز معروف‌ شده‌ است‌.
وی از اهالى‌ مالقه‌ بود و به‌ همين‌ سبب‌ به‌ مالقى‌ نيز معروف‌ شده‌ است‌.
==تولد==
==ولادت==
ابن‌ خطيب‌ و ابن‌ قاضى‌ سال‌ تولد وی را 695ق‌، ولى‌ بن‌ فرحون‌ و به‌ پيروی از او برخى‌ از منابع‌ معاصر، 675ق‌ را سال‌ تولد او دانسته‌اند. به‌ نظر مى‌رسد «تسعين»‌ که‌ در الاحاطه ابن‌ خطيب‌ آمده‌ است‌، مصحّف‌ «سبعين‌» بوده‌ باشد.
[[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] و ابن‌ قاضى‌ سال‌ تولد وی را 695ق‌، ولى‌ بن‌ فرحون‌ و به‌ پيروی از او برخى‌ از منابع‌ معاصر، 675ق‌ را سال‌ تولد او دانسته‌اند. به‌ نظر مى‌رسد «تسعين»‌ که‌ در الاحاطه ابن‌ خطيب‌ آمده‌ است‌، مصحّف‌ «سبعين‌» بوده‌ باشد.


==تحصیلات و مناصب==
==تحصیلات و مناصب==
ابن‌ صفوان‌ نخست‌ در مالقه‌ نزد ابومحمد باهلى‌ دانش‌ آموخت‌، سپس‌ به‌ مراکش‌ رفت‌ و در آنجا از دانشمندانى‌ چون‌ ابوعبدالله‌ بن‌ عبدالملک‌ مراکشى‌ و ابوعباس‌ ابن‌ بنا به‌ تکميل‌ آموخته‌های خود پرداخت‌.
ابن‌ صفوان‌ نخست‌ در مالقه‌ نزد ابومحمد باهلى‌ دانش‌ آموخت‌، سپس‌ به‌ مراکش‌ رفت‌ و در آنجا از دانشمندانى‌ چون‌ ابوعبدالله‌ بن‌ عبدالملک‌ مراکشى‌ و ابوعباس‌ ابن‌ بنا به‌ تکميل‌ آموخته‌های خود پرداخت‌.


در اين‌ هنگام‌ امير غرناطه‌ سلطان‌ ابوعبدالله‌ محمد ملقب‌ به‌ فقيه‌ او را به‌ دربار خود خواند و به‌ وی مقام‌ دبيری داد. اقامت‌ ابن‌ صفوان‌ در دربار غرناطه‌ مايه کاميابى‌ و شهرت‌ او شد، اما وی پس‌ از مدتى‌ از خدمت‌ ديوانى‌ کناره‌ گرفت‌ و به‌ مالقه‌ بازگشت‌ و چندی در عزلت‌ و سختى‌ روزگار گذرانيد تا آنکه‌ ابن‌ خطيب‌ به‌ ياری وی شتافت‌ و با تعيين‌ مقرری به‌ زندگيش‌ سامان‌ بخشيد.
در اين‌ هنگام‌ امير غرناطه‌ سلطان‌ ابوعبدالله‌ محمد ملقب‌ به‌ فقيه‌ او را به‌ دربار خود خواند و به‌ وی مقام‌ دبيری داد. اقامت‌ ابن‌ صفوان‌ در دربار غرناطه‌ مايه کاميابى‌ و شهرت‌ او شد، اما وی پس‌ از مدتى‌ از خدمت‌ ديوانى‌ کناره‌ گرفت‌ و به‌ مالقه‌ بازگشت‌ و چندی در عزلت‌ و سختى‌ روزگار گذرانيد تا آنکه‌ [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] به‌ ياری وی شتافت‌ و با تعيين‌ مقرری به‌ زندگيش‌ سامان‌ بخشيد.


ابن‌ صفوان‌ در زمان‌ خود از لحاظ علمى‌ شخصيتى‌ برجسته‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ و گذشته‌ از شعر و ادب‌ در علوم‌ مختلفى‌ چون‌ رياضيات‌ و تاريخ‌ و فلسفه‌ صاحب‌ نظر بود.
ابن‌ صفوان‌ در زمان‌ خود از لحاظ علمى‌ شخصيتى‌ برجسته‌ به‌ شمار مى‌رفت‌ و گذشته‌ از شعر و ادب‌ در علوم‌ مختلفى‌ چون‌ رياضيات‌ و تاريخ‌ و فلسفه‌ صاحب‌ نظر بود.


ابن‌ خطيب‌ او را مردی تيزهوش‌ و ژرف‌نگر خوانده‌ است‌.
[[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] او را مردی تيزهوش‌ و ژرف‌نگر خوانده‌ است‌.


==وفات==
==وفات==
خط ۶۳: خط ۶۳:
==آثار==
==آثار==


تقريباً تمامى‌ آثار منثور وی از ميان‌ رفته‌ است‌. تنها اثر منثوری که‌ از او به‌ جای مانده‌، نامه‌ای است‌ که‌ وی در آن‌ به‌ ابن‌ خطيب‌ اجازه نقل‌ آثار خود را داده‌ است‌. آنچه‌ از اشعار او به‌ جای مانده‌، عمدتاً رنگ‌ صوفيانه‌ دارد و در آن‌ها ناخرسندی از روزگار و توجه‌ به‌ آخرت‌ مشهود است‌. از جمله‌ سروده‌های او قصيده‌ای است‌ در معارضه‌ با قصيده عينيه معروف‌ ابن‌ سينا. ظاهراً ابن‌ صفوان‌ ديوانى‌ از سروده‌های خود فراهم‌ نياورده‌ بوده‌ و اشعار باقى‌ مانده‌ از وی نيز به‌ نقل‌ از مجموعه‌ای است‌ که‌ ابن‌ خطيب‌ گردآورده‌ بوده‌ است‌.
تقريباً تمامى‌ آثار منثور وی از ميان‌ رفته‌ است‌. تنها اثر منثوری که‌ از او به‌ جای مانده‌، نامه‌ای است‌ که‌ وی در آن‌ به‌ [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] اجازه نقل‌ آثار خود را داده‌ است‌. آنچه‌ از اشعار او به‌ جای مانده‌، عمدتاً رنگ‌ صوفيانه‌ دارد و در آن‌ها ناخرسندی از روزگار و توجه‌ به‌ آخرت‌ مشهود است‌. از جمله‌ سروده‌های او قصيده‌ای است‌ در معارضه‌ با قصيده عينيه معروف‌ [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن‌ سينا]]. ظاهراً ابن‌ صفوان‌ ديوانى‌ از سروده‌های خود فراهم‌ نياورده‌ بوده‌ و اشعار باقى‌ مانده‌ از وی نيز به‌ نقل‌ از مجموعه‌ای است‌ که‌ ابن‌ خطيب‌ گردآورده‌ بوده‌ است‌.


ابن‌ خطيب‌ خود در اين‌ باره‌ مى‌گويد که‌ وی ديوان‌ شعر ابن‌ صفوان‌ را در 744ق‌/1343م‌ هنگامى‌ که‌ سلطان‌ ابوالحجاج‌ امير غرناطه‌ را در لشکرکشى‌ به‌ جزيره الخضراء همراهى‌ مى‌کرده‌، در حين‌ توقف‌ در مالقه‌، گردآوری کرده‌ و بر آن‌ مقدمه‌ای نوشته‌ و آن‌ را '''الدرر الفاخره و اللجج‌ الزاخره''' ناميده‌ و سپس‌ از ابن‌ صفوان‌ خواسته‌ است‌ که‌ اجازه نقل‌ آن‌ را به‌ وی و فرزندش‌ عبدالله‌ بدهد و او نيز، چنانکه‌ گذشت‌، طى‌ نامه‌ای، به‌ خط خود، اجازه نقل‌ همه آثار منظوم‌ و منثور خويش‌ را به‌ وی و فرزندش‌ اعطا کرده‌ است‌.
[[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] خود در اين‌ باره‌ مى‌گويد که‌ وی ديوان‌ شعر ابن‌ صفوان‌ را در 744ق‌/1343م‌ هنگامى‌ که‌ سلطان‌ ابوالحجاج‌ امير غرناطه‌ را در لشکرکشى‌ به‌ جزيره الخضراء همراهى‌ مى‌کرده‌، در حين‌ توقف‌ در مالقه‌، گردآوری کرده‌ و بر آن‌ مقدمه‌ای نوشته‌ و آن‌ را الدرر الفاخره و اللجج‌ الزاخره ناميده‌ و سپس‌ از ابن‌ صفوان‌ خواسته‌ است‌ که‌ اجازه نقل‌ آن‌ را به‌ وی و فرزندش‌ عبدالله‌ بدهد و او نيز، چنانکه‌ گذشت‌، طى‌ نامه‌ای، به‌ خط خود، اجازه نقل‌ همه آثار منظوم‌ و منثور خويش‌ را به‌ وی و فرزندش‌ اعطا کرده‌ است‌.


البته‌ به‌ درستى‌ روشن‌ نيست‌ که‌ آنچه‌ ابن‌ خطيب‌ ديوان‌ ابن‌ صفوان‌ خوانده‌، مجموعه کامل‌ اشعار وی بوده‌ است‌ يا گزيده‌ای از آن‌ها. اين‌ کتاب‌ اکنون‌ در دست‌ نيست‌.
البته‌ به‌ درستى‌ روشن‌ نيست‌ که‌ آنچه‌ [[ابن خطیب، محمد بن عبدالله|ابن‌ خطيب‌]] ديوان‌ ابن‌ صفوان‌ خوانده‌، مجموعه کامل‌ اشعار وی بوده‌ است‌ يا گزيده‌ای از آن‌ها. اين‌ کتاب‌ اکنون‌ در دست‌ نيست‌.


ساير تأليفات‌ منسوب‌ به‌ ابن‌ صفوان‌ اين‌هاست‌:
ساير تأليفات‌ منسوب‌ به‌ ابن‌ صفوان‌ اين‌هاست‌: