پرش به محتوا

معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۶: خط ۲۶:
| پیش از =
| پیش از =
}}
}}
'''معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال''' تألیف نذیر قیصر، ترجمه محمد بقایی(ماکان)؛ این کتاب، در یک مقدمه و پنج بخش، به تحلیل و بررسی تأثیر اندیشه‌های دینی مولانا براقبال می‌پردازد؛ نام اصلی کتاب نیز «تأثیر اندیشه‌های دینی مولانا بر اقبال» بوده، اما مترجم در برگردان آن به فارسی، عنوان معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال را برای آن مناسب دیده است. به گفته مؤلف تأثیر اندیشه مولانا بر اقبال به دو صورت بوده، یکی مستقیم و صریح که شامل نقل قول‌ها و ستایش‌های اقبال از مولاناست و دیگری غیر مستقیم یا تلویحی که افکار مولانا در کُنه اندیشه اقبال مستغرق گردیده و سپس در گفتارش به نحوی تجلّی یافته است. دراین تحقیق، وی به تحلیل و بررسی هر دو صورت پرداخته و سعی کرده است که تأثیر اندیشه مولانا بر اقبال را از منظرهای مختلف و هر یک را تحت عنوانی مورد بحث قرار دهد. همچنین می‌کوشد تا تفاوت بارز میان اندیشه‌های مولانا با دیدگاه‌های دیگر متفکران غربی و شرقی را در صورت لزوم نشان دهد. وی در این بررسی بیشتراز همه به کتاب مثنوی متکی بوده است.
'''معنای زندگی از نگاه مولانا و اقبال''' تألیف پروفسور [[قیصر، نذیر|نذیر قیصر]]، ترجمه [[بقایی، محمد|محمد بقایی(ماکان)]]؛ این کتاب، در یک مقدمه و پنج بخش، به تحلیل و بررسی تأثیر اندیشه‌های دینی [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بر [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] می‌پردازد؛ نام اصلی کتاب نیز «تأثیر اندیشه‌های دینی مولانا بر اقبال» بوده، اما مترجم در برگردان آن به فارسی، عنوان معنای زندگی از نگاه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] و [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] را برای آن مناسب دیده است. به گفته مؤلف تأثیر اندیشه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بر [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] به دو صورت بوده، یکی مستقیم و صریح که شامل نقل قول‌ها و ستایش‌های اقبال از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]]<nowiki/>ست و دیگری غیر مستقیم یا تلویحی که افکار [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] در کُنه اندیشه [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] مستغرق گردیده و سپس در گفتارش به نحوی تجلّی یافته است. دراین تحقیق، وی به تحلیل و بررسی هر دو صورت پرداخته و سعی کرده است که تأثیر اندیشه [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بر [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] را از منظرهای مختلف و هر یک را تحت عنوانی مورد بحث قرار دهد. همچنین می‌کوشد تا تفاوت بارز میان اندیشه‌های [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] با دیدگاه‌های دیگر متفکران غربی و شرقی را در صورت لزوم نشان دهد. وی در این بررسی بیشتر از همه به کتاب [[مثنوی معنوی|مثنوی]] متکی بوده است.


در مقدمه، منابع اندیشه اقبال، علاقه‌مندی شدید اقبال به مولانا، و ویژگی‌ها و روش‌های به کار رفته در این تحقیق تشریح می‌شود.
در مقدمه، منابع اندیشه [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]]، علاقه‌مندی شدید [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] به مولانا، و ویژگی‌ها و روش‌های به کار رفته در این تحقیق تشریح می‌شود.


هر یک از بخش‌های اول تا چهارم، به صورت تحلیلی، مبیّن تأثیر مولانا بر اندیشه اقبال است. بخش نخست، به بررسی جنبه روان‌شناختی زندگی دینی اختصاص دارد. مؤلف در این بخش از ماهیت، تکامل، آزادی و جاودانگی خودی آدمی سخن می‌گوید؛ عوامل تقویت کننده خودی از نگاه این تحقیق عبارت است از: عقل، عشق، عمل، و فقر و عوامل تضعیف کننده آن، مشتمل است: بر ترس، اندوه، ناامیدی، تقلید، بندگی و جدایی از جامعه.
هر یک از بخش‌های اول تا چهارم، به صورت تحلیلی، مبیّن تأثیر [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولانا]] بر اندیشه اقبال است. بخش نخست، به بررسی جنبه روان‌شناختی زندگی دینی اختصاص دارد. مؤلف در این بخش از ماهیت، تکامل، آزادی و جاودانگی خودی آدمی سخن می‌گوید؛ عوامل تقویت کننده خودی از نگاه این تحقیق عبارت است از: عقل، عشق، عمل، و فقر و عوامل تضعیف کننده آن، مشتمل است: بر ترس، اندوه، ناامیدی، تقلید، بندگی و جدایی از جامعه.


در بخش دوم، زندگی دینی از منظر مابعد طبیعی مورد بررسی قرار می‌گیرد. مراحل زندگی دینی با سه عنوان: ایمان عقل و کشف شرح می‌شود. همچنین ضمن بحثی در باب جهان مادی از دو مسأله عالم و تکامل سخن به میان می‌آید و در قسمتی که صحبت از خداوند است از جایگاه، مفهوم، صفات و رابطه‌اش با آدم و عالم بحث می‌شود. در اینجا بار دیگر از طریق تجزیه و تحلیل تطبیقی دانسته می‌شود که اقبال اساسا به شیوۀ تفکر مولوی پای‌بند بوده است.
در بخش دوم، زندگی دینی از منظر مابعد طبیعی مورد بررسی قرار می‌گیرد. مراحل زندگی دینی با سه عنوان: ایمان عقل و کشف شرح می‌شود. همچنین ضمن بحثی در باب جهان مادی از دو مسأله عالم و تکامل سخن به میان می‌آید و در قسمتی که صحبت از خداوند است از جایگاه، مفهوم، صفات و رابطه‌اش با آدم و عالم بحث می‌شود. در اینجا بار دیگر از طریق تجزیه و تحلیل تطبیقی دانسته می‌شود که [[اقبال لاهوری، محمد|اقبال]] اساسا به شیوۀ تفکر مولوی پای‌بند بوده است.


در بخش سوم، با عنوان زندگی و معنای واقعی دین، روح راستین زندگی دینی نشان داده می‌شود که در دینی برتر تجلّی می‌یابد. در اینجا اقبال نه تنها نکته‌های بسیار از مولوی می‌آموزد، بلکه نشان می‌دهد که این روح تمام فکر او را تسخیر کرده است.
در بخش سوم، با عنوان زندگی و معنای واقعی دین، روح راستین زندگی دینی نشان داده می‌شود که در دینی برتر تجلّی می‌یابد. در اینجا اقبال نه تنها نکته‌های بسیار از [[مولوی، جلال‌الدین محمد|مولوی]] می‌آموزد، بلکه نشان می‌دهد که این روح تمام فکر او را تسخیر کرده است.


در بخش چهارم، زندگی دینی به اوج خود می‌رسد و ویژگی‌های انسان کامل یکایک شمارش و طرحی کلی از ارزش عملی او ارائه می‌شود. خصوصیات حضرت محمد(ص) که کامل‌ترین انسان دانسته می‌شود تأییدی بر این معیارهاست. این بخش با بحثی دلپذیر در باب خاتمیت پیامبری پایان می‌گیرد.
در بخش چهارم، زندگی دینی به اوج خود می‌رسد و ویژگی‌های انسان کامل یکایک شمارش و طرحی کلی از ارزش عملی او ارائه می‌شود. خصوصیات حضرت محمد(ص) که کامل‌ترین انسان دانسته می‌شود تأییدی بر این معیارهاست. این بخش با بحثی دلپذیر در باب خاتمیت پیامبری پایان می‌گیرد.