۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۳۱: | خط ۳۱: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''عرفان مولوی''' تألیف عبدالحکیم | '''عرفان مولوی''' تألیف دکتر [[عبدالحکيم، خليفه|عبدالحکیم خلیفه]]، ترجمه [[محمدي، احمد|احمد محمدی]] و [[ميرعلائي، احمد|احمد میرعلایی]]، این کتاب، یکی از تحقیقات بسیار عمیق و علمی و ترجمۀ کتاب ما بعدالطبیعه رومی، اثر [[عبدالحکيم، خليفه|خلیفه عبدالحکیم]] دانشمند و محقق هندی است که به عنوان رسالۀ دکتری فلسفه خود، نوشته و در سال 1925م. در دانشگاه هاید لبرگ آلما، از آن دفاع نموده است. | ||
او در این رساله نظریۀ مولانا را نسبت به خدا و انسان و ارتباطی که میان آن دو، بنا بر عقاید عرفانی وجود دارد، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار داده است. | او در این رساله نظریۀ [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را نسبت به خدا و انسان و ارتباطی که میان آن دو، بنا بر عقاید عرفانی وجود دارد، مورد تحقیق و بررسی دقیق قرار داده است. | ||
این اثر از منابع معتبر و دست اول عرفان مولانا محسوب میشود. | این اثر از منابع معتبر و دست اول عرفان [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] محسوب میشود. | ||
کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است. | کتاب مشتمل بر یک مقدمه و ده فصل است. | ||
در مقدمه، مترجمان دربارۀ ترجمۀ خود، ساختار، چاپها و نسخههای مختلف کتاب توضیحاتی داده و در ادامه یادداشتی نیز از ذبیحالله صفا درج شده که این تحقیق را فتح باب عرفان پژوهی مولانا دانسته است. | در مقدمه، مترجمان دربارۀ ترجمۀ خود، ساختار، چاپها و نسخههای مختلف کتاب توضیحاتی داده و در ادامه یادداشتی نیز از [[صفا، ذبیحالله|ذبیحالله صفا]] درج شده که این تحقیق را فتح باب عرفان پژوهی [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] دانسته است. | ||
فصل نخست، به عنوان درآمد کتاب است و در آن به طور خلاصه سیر تصوف را از نخستین صوفی جهان اسلام تا زمان مولانا تشریح کرده و تحول فکری عرفانی را در خلال این مدت تبیین میکند. آنگاه سخن را به بحث دربارۀ مثنوی معنوی میکشاند و آن را منعکس کنندۀ همه افکار و عقاید فلسفی و دینی و عرفانی میداند که تا عصر مولانا در میان ادیان و مذاهب شرق و غرب مورد بحث بوده است. | فصل نخست، به عنوان درآمد کتاب است و در آن به طور خلاصه سیر تصوف را از نخستین صوفی جهان اسلام تا زمان [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] تشریح کرده و تحول فکری عرفانی را در خلال این مدت تبیین میکند. آنگاه سخن را به بحث دربارۀ [[مثنوی معنوی]] میکشاند و آن را منعکس کنندۀ همه افکار و عقاید فلسفی و دینی و عرفانی میداند که تا عصر [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] در میان ادیان و مذاهب شرق و غرب مورد بحث بوده است. | ||
فصل دوم، با عنوان گوهر جان و نفس متعالیف به موضوع خلق و امر، و کثرت و وحدت اشاره دارد و دیدگاه مولانا را در این باره شرح میدهد و عقیدۀ او را در این باب با عقاید عرفا و فلاسفۀ جهان مقایسه نموده و در پایان، چنین نتیجه میگیرد که به نظر مولانا روح، جوهر و عالم ظاهر، اعراض است و بریدن از جهان جسمانی و جنبۀ عینی نفس تنها وسیلۀ رسیدن به جان پاک است. | فصل دوم، با عنوان گوهر جان و نفس متعالیف به موضوع خلق و امر، و کثرت و وحدت اشاره دارد و دیدگاه مولانا را در این باره شرح میدهد و عقیدۀ او را در این باب با عقاید عرفا و فلاسفۀ جهان مقایسه نموده و در پایان، چنین نتیجه میگیرد که به نظر مولانا روح، جوهر و عالم ظاهر، اعراض است و بریدن از جهان جسمانی و جنبۀ عینی نفس تنها وسیلۀ رسیدن به جان پاک است. | ||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
فصل سوم، دربارۀ مسأله خلقت بحث میکند و پس از بحث دربارۀ عقاید سهگانه خلق، حلول و صدور که دربارۀ آفرینش آمده، توضیح میدهد که چگونه مولانا با تأویل آیات قرآن دربارۀ آفریده شدن آدم، میان انسان و خدا از آن جهت که جوهر وجودی او روح الهی است، رابطهای نزدیک برقرار نموده است. | فصل سوم، دربارۀ مسأله خلقت بحث میکند و پس از بحث دربارۀ عقاید سهگانه خلق، حلول و صدور که دربارۀ آفرینش آمده، توضیح میدهد که چگونه مولانا با تأویل آیات قرآن دربارۀ آفریده شدن آدم، میان انسان و خدا از آن جهت که جوهر وجودی او روح الهی است، رابطهای نزدیک برقرار نموده است. | ||
فصل چهارم دربارۀ تطور و تکامل است؛ ابتدا اندیشه مولانا را در باب تکامل و ارتقای جیاتی با نظریه تکاملی فلاسفه، به خصوص داروین مقایسه نموده و مولانا را در این زمینه متقدم و پیشرو میداند؛ اما پس از بحث و بررسی، سرانجام به این نتیجه میرسد که دیدگاه مولانا با داروین از چند جهت تفاوت دارد و به بیان اختلاف آرا میپردازد. | فصل چهارم دربارۀ تطور و تکامل است؛ ابتدا اندیشه مولانا را در باب تکامل و ارتقای جیاتی با نظریه تکاملی فلاسفه، به خصوص داروین مقایسه نموده و [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را در این زمینه متقدم و پیشرو میداند؛ اما پس از بحث و بررسی، سرانجام به این نتیجه میرسد که دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] با داروین از چند جهت تفاوت دارد و به بیان اختلاف آرا میپردازد. | ||
فصل پنجم و ششم، از عشق و جبر سخن میگوید، در بحث عشق، میان نظریه مولانا و افلاطون مقایسهای برقرار میسازد و وجوه اشتراک و اختلاف آنها را تعیین میکند و چون عشق موجب نوعی جبر است، در فصل ششم از جبر و اختیار، توکل، زهد و رضا بحث میکند و دیدگاه مولانا را در هر مورد با مهارتی خاص تحلیل و تشریح میکند. | فصل پنجم و ششم، از عشق و جبر سخن میگوید، در بحث عشق، میان نظریه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] و [[افلاطون]] مقایسهای برقرار میسازد و وجوه اشتراک و اختلاف آنها را تعیین میکند و چون عشق موجب نوعی جبر است، در فصل ششم از جبر و اختیار، توکل، زهد و رضا بحث میکند و دیدگاه [[مولوی، جلالالدین محمد|مولانا]] را در هر مورد با مهارتی خاص تحلیل و تشریح میکند. | ||
فصل هفتم، دربارۀ انسان کامل و خصوصیتهای آن بحث میکند و میان انسان کامل و امام، و ولی و نبی مقایسهای انجام میدهد. | فصل هفتم، دربارۀ انسان کامل و خصوصیتهای آن بحث میکند و میان انسان کامل و امام، و ولی و نبی مقایسهای انجام میدهد. | ||
خط ۵۷: | خط ۵۷: | ||
در فصل دهم، بحث خود را به وحدت وجود صوفی میرساند و تفاوت وجدت وجود صوفی را با سایر عقاید وحدت وجودی بررسی و فرقهای آن را توضیح میدهد. | در فصل دهم، بحث خود را به وحدت وجود صوفی میرساند و تفاوت وجدت وجود صوفی را با سایر عقاید وحدت وجودی بررسی و فرقهای آن را توضیح میدهد. | ||
در چاپ | در چاپ حاضر مترجمان توضیحاتی دربارۀ برخی مفاهیم، اصطلاحات و تعبیرات عرفانی که در کتاب مطرح گردیده، افزوده و فلاسفه و بزرگانی که نام آنها در کتاب آمده نیز به تفصیل معرفی شدهاند. | ||
در پایان فهرستهای منابع و مآخذ، کتابها، رسالهها و نام کسان درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص71-73</ref> | در پایان فهرستهای منابع و مآخذ، کتابها، رسالهها و نام کسان درج است.<ref> ر.ک: عالمی، محمدعلم، ص71-73</ref> |