۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'هها' به 'هها') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۷۷: | خط ۷۷: | ||
این سخت گیری در سماع و آن را به عنوان دارو مطرح کردن چیزی است که از زمان شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] مطرح بوده است، دیگر مشایخ این مکتب نیز یکایک نسبت به آن سخت گرفته و سماع را از رقص نفسانی خلاصی دادهاند. هر چند که در عبارت دوّم اشاره میشود که تمییز حق از باطل در سماع به غلیت دشوار است <ref>متن، ص 31</ref>. ولی با این حال محکهایی هم وجود دارد که بتوان بین حق و باطل بودن آن فرق گذاشت. | این سخت گیری در سماع و آن را به عنوان دارو مطرح کردن چیزی است که از زمان شیخ [[نجمالدین کبری، احمد بن عمر|نجمالدین کبری]] مطرح بوده است، دیگر مشایخ این مکتب نیز یکایک نسبت به آن سخت گرفته و سماع را از رقص نفسانی خلاصی دادهاند. هر چند که در عبارت دوّم اشاره میشود که تمییز حق از باطل در سماع به غلیت دشوار است <ref>متن، ص 31</ref>. ولی با این حال محکهایی هم وجود دارد که بتوان بین حق و باطل بودن آن فرق گذاشت. | ||
در عبارت شماره 3 به سماع حیوانی اشاره میکند که مثلاً شتران با استماع حداء مستغرق سماع میشوند که از خوردن و آشامیدن باز میمانند و با وجود بار سنگین | در عبارت شماره 3 به سماع حیوانی اشاره میکند که مثلاً شتران با استماع حداء مستغرق سماع میشوند که از خوردن و آشامیدن باز میمانند و با وجود بار سنگین راههای طولانی را بدون توقّف و خستگی و گرسنگی و تشنگی به سهولت میپیمایند <ref>متن، ص 31</ref>. در این خصوص در عبارت شماره 4 حکایتی نغز و شنیدنی را میآورد که از قدرت سماع و موسیقی در این حیوان یاد میکند<ref>متن، صص 35-33</ref>. و لذا در نتیجه میگوید: چون تصرف سماع در حیوانی به مثابتی است که جان عزیز را بذل میکند، اگر در انسان تغیّری بادید آید چه عجب باشد! و به سبب آن تغیّر آنرا حُداء و «وجد رحمانی» نام باید نهادن، چون در فوت حیوانی از آن غالبتر میباید، چنانکه بیان کردیم<ref>متن، ص 35</ref>. | ||
ذیل شماره 6 از سماع شهوانی سخن میگوید و آن را از نوع موسیقی عاشقانه و خراباتی تلقّی میکند<ref>متن، صص 36-35</ref>. و در شماره 7 توضیح میدهد که آن منعی که در شریعت در این باره وجود دارد مربوط به این نوع از سماع است، یعنی سماع حیوانی و آن هم از بابت آفتهایی است که در ذیل آن وجود دارد. <ref>متن، ص 36</ref>. شیخ در ذیل شماره 8 هم از آراء ائمّهی اهل سنّت به مانند: [[ابوحنیفه]]، [[مالک]]، [[سفیان ثوری]]، [[احمد حنبل]] و [[شافعی]] یاد میکند که هر یک در مقولهی سماع چیزی گفتهاند که البتّه با هم چندان موافق نیست، و شارح محترم هم در توضیح اشارت میدهد که قبل از شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]]، شیخ کامل [[نجمالدین رازی]] در کتاب [[منارات السائلین و مقامات الطائرین|المنارات السّائرین]] نظریات فقهی این پنج امام مشهور اهل سنّت را در این باره آورده است و نهایتاً هم رأی خویش را در خصوص سماع اعلام نموده<ref>متن، ص 5</ref>. | ذیل شماره 6 از سماع شهوانی سخن میگوید و آن را از نوع موسیقی عاشقانه و خراباتی تلقّی میکند<ref>متن، صص 36-35</ref>. و در شماره 7 توضیح میدهد که آن منعی که در شریعت در این باره وجود دارد مربوط به این نوع از سماع است، یعنی سماع حیوانی و آن هم از بابت آفتهایی است که در ذیل آن وجود دارد. <ref>متن، ص 36</ref>. شیخ در ذیل شماره 8 هم از آراء ائمّهی اهل سنّت به مانند: [[ابوحنیفه]]، [[مالک]]، [[سفیان ثوری]]، [[احمد حنبل]] و [[شافعی]] یاد میکند که هر یک در مقولهی سماع چیزی گفتهاند که البتّه با هم چندان موافق نیست، و شارح محترم هم در توضیح اشارت میدهد که قبل از شیخ [[علاءالدوله سمنانی، احمد بن محمد|شیخ علاءالدوله سمنانی]]، شیخ کامل [[نجمالدین رازی]] در کتاب [[منارات السائلین و مقامات الطائرین|المنارات السّائرین]] نظریات فقهی این پنج امام مشهور اهل سنّت را در این باره آورده است و نهایتاً هم رأی خویش را در خصوص سماع اعلام نموده<ref>متن، ص 5</ref>. |