۱۰۹٬۰۲۵
ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۴۸: | خط ۴۸: | ||
نیاکان وی از انصار بودند که از مدینه به کوفه کوچ کردند و در محلى موسوم به مسجد بنى نجار ساکن شدند، اما خود وی در دمشق زاده شد. | نیاکان وی از انصار بودند که از مدینه به کوفه کوچ کردند و در محلى موسوم به مسجد بنى نجار ساکن شدند، اما خود وی در دمشق زاده شد. | ||
یاقوت که از همروزگاران اوست، شرح مفصلى درباره وی نوشته است. | [[یاقوت حموی، یاقوت بن عبدالله|یاقوت]] که از همروزگاران اوست، شرح مفصلى درباره وی نوشته است. | ||
==تحصیلات== | ==تحصیلات== | ||
وی در زادگاهش از محضر ابن عساکر بهره گرفت و نحو و لغت را از ابوالثناء محمود بن ارسلان (رسلان) شیزری آموخت. | وی در زادگاهش از محضر ابن عساکر بهره گرفت و نحو و لغت را از ابوالثناء محمود بن ارسلان (رسلان) شیزری آموخت. | ||
همچنین نزد قطبالدین نیشابوری که در آن زمان ریاست شافعیه را به عهده داشت و در جامع اموی دمشق مجلس تشکیل مىداد و نیز کمالالدین شهرزوری قاضى القضاه دمشق اندکى فقه آموخت. در بغداد از محضر منوچهر بن ترکانشاه، راوی مقامات حریری، بهرهمند شد. | |||
همچنین نزد [[قطبالدین نیشابوری]] که در آن زمان ریاست شافعیه را به عهده داشت و در جامع اموی دمشق مجلس تشکیل مىداد و نیز کمالالدین شهرزوری قاضى القضاه دمشق اندکى فقه آموخت. در بغداد از محضر منوچهر بن ترکانشاه، راوی مقامات حریری، بهرهمند شد. | |||
== شاعری== | == شاعری== | ||
خط ۱۱۱: | خط ۱۱۲: | ||
بىسبب نیست که سبط ابن جوزی، او را بد زبان، فاسق و هرزه خوانده است. | بىسبب نیست که سبط ابن جوزی، او را بد زبان، فاسق و هرزه خوانده است. | ||
طرفه آنکه در میان کسانى که هجو شدهاند، برخى از استادان او و از آن جمله کمالالدین شهرزوری و نیز پدر خودش به چشم مىخورند. | طرفه آنکه در میان کسانى که هجو شدهاند، برخى از استادان او و از آن جمله [[کمالالدین شهرزوری]] و نیز پدر خودش به چشم مىخورند. | ||
این رفتار و نیز میل به بادهنوشى و فرو نهادن فریضه دینى، موجب گردید که وی به بددینى و کفر متهم شود، چنانکه سبط ابن جوزی همنشینى با ابن عنین را یکى از گناهان بزرگ الملک المعظم شمرده است و گوید: آنگاه که ابن عنین مدتى گوشهنشینى اختیار کرد و به عبادت مشغول شد، رفتار وی را به جد نگرفتند و الملک المعظم با ارسال اسباب لهو و لعب پیام داده که با آنها به عبادت پردازد. | این رفتار و نیز میل به بادهنوشى و فرو نهادن فریضه دینى، موجب گردید که وی به بددینى و کفر متهم شود، چنانکه سبط ابن جوزی همنشینى با ابن عنین را یکى از گناهان بزرگ الملک المعظم شمرده است و گوید: آنگاه که ابن عنین مدتى گوشهنشینى اختیار کرد و به عبادت مشغول شد، رفتار وی را به جد نگرفتند و الملک المعظم با ارسال اسباب لهو و لعب پیام داده که با آنها به عبادت پردازد. | ||
خط ۱۱۸: | خط ۱۱۹: | ||
شرفالدین در سرودههای هجوآمیز خویش رو به سوی مردم عادی داشت. اقبال مردم و ستایش بسیار از شعر او از همین جا سرچشمه مىگرفت، چنانکه قطعههایى از شعر او را برخى از مردم گردآورده بودند. | شرفالدین در سرودههای هجوآمیز خویش رو به سوی مردم عادی داشت. اقبال مردم و ستایش بسیار از شعر او از همین جا سرچشمه مىگرفت، چنانکه قطعههایى از شعر او را برخى از مردم گردآورده بودند. | ||
استفاده از واژههای عامیانه در این سرودهها نیز گرایش او را به عامه مردم تأیید مىکند. برخى از سرودههای وی یادآور زجلهای شاعران سدههای بعدی است. | استفاده از واژههای عامیانه در این سرودهها نیز گرایش او را به عامه مردم تأیید مىکند. برخى از سرودههای وی یادآور زجلهای شاعران سدههای بعدی است. | ||