۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'سيد جعفر مرتضى عاملى' به 'سيد جعفر مرتضى عاملى') |
جز (جایگزینی متن - 'سيد محمدحسين فضلالله' به 'سيد محمدحسين فضلالله') |
||
خط ۵۱: | خط ۵۱: | ||
موضوع اصلى كتاب، بحث عصمت پيامبران الهى و چگونگى نظر قرآن كريم به معصوميت حضرت آدم و يونس و يوسف و موسى و... است و اينكه آيا نظر علامه فضلالله در اين مورد صحيح است يا نه. به نظر استاد عبدالسلام زينالعابدين، اكثر قريب به اتفاق اشكالات و انتقادهاى مطرحشده نسبت به علامه فضلالله، ناوارد و ناشى از عجله و سوء تفاهم است. او در مقدمه بر اين نكته تأكيد كرده است كه نفرت يا عشق، مانع از واقعبينى مىشود و بهعنوان مثال يكى از كسانى كه گرفتار عشق شده، استاد [[عاملی، جعفر مرتضی|سيد جعفر مرتضى عاملى]] است كه در سال 1400ق و سالها قبل از نگارش كتاب انتقادى «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)»، خوانندگانش را در كتاب «الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ص)» دعوت كرده كه كتاب «الإسلام و منطق القوة»، نوشته علامه سيد محمدحسين فضلالله را مطالعه كنند؛ درحالىكه خودش تصريح كرده كه آن كتاب را نخوانده است، ولى گفته كه اطمينان دارد كه كتاب مفيدى است و حقّ مطلب را ادا مىكند! <ref>مراجعات في عصمة الأنبياء من منظور قرآني، ص 4 - 5</ref>. | موضوع اصلى كتاب، بحث عصمت پيامبران الهى و چگونگى نظر قرآن كريم به معصوميت حضرت آدم و يونس و يوسف و موسى و... است و اينكه آيا نظر علامه فضلالله در اين مورد صحيح است يا نه. به نظر استاد عبدالسلام زينالعابدين، اكثر قريب به اتفاق اشكالات و انتقادهاى مطرحشده نسبت به علامه فضلالله، ناوارد و ناشى از عجله و سوء تفاهم است. او در مقدمه بر اين نكته تأكيد كرده است كه نفرت يا عشق، مانع از واقعبينى مىشود و بهعنوان مثال يكى از كسانى كه گرفتار عشق شده، استاد [[عاملی، جعفر مرتضی|سيد جعفر مرتضى عاملى]] است كه در سال 1400ق و سالها قبل از نگارش كتاب انتقادى «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)»، خوانندگانش را در كتاب «الصحيح من سيرة النبي الأعظم(ص)» دعوت كرده كه كتاب «الإسلام و منطق القوة»، نوشته علامه [[فضلالله، محمدحسین|سيد محمدحسين فضلالله]] را مطالعه كنند؛ درحالىكه خودش تصريح كرده كه آن كتاب را نخوانده است، ولى گفته كه اطمينان دارد كه كتاب مفيدى است و حقّ مطلب را ادا مىكند! <ref>مراجعات في عصمة الأنبياء من منظور قرآني، ص 4 - 5</ref>. | ||
جالب است كه نويسنده منتقد در اينجا انصاف داده و خودشكنى كرده و نوشته است كه من هرچند سخت كوشيدم كه خودم را از اين آفت در امان بدارم، ولى گاهى موفق نبودم و تحت تأثير احساسات قرار گرفتم و متوجه كلام آشكار [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] در باره داستان «داوود(ع) و آن دو نفرى كه با هم نزاع داشتند» نشدم و نقل به معناى ناروايى كه استاد جعفر مرتضى در كتاب «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» انجام داده در پيدايش اين اشتباه تأثير داشت. او افزوده است كه البته در اين چاپ (چاپ چهارم) آن اشتباه را تصحيح كردهام <ref>همان، ص 4، پاورقى 1</ref>. | جالب است كه نويسنده منتقد در اينجا انصاف داده و خودشكنى كرده و نوشته است كه من هرچند سخت كوشيدم كه خودم را از اين آفت در امان بدارم، ولى گاهى موفق نبودم و تحت تأثير احساسات قرار گرفتم و متوجه كلام آشكار [[طباطبایی، محمدحسین|علامه طباطبايى]] در باره داستان «داوود(ع) و آن دو نفرى كه با هم نزاع داشتند» نشدم و نقل به معناى ناروايى كه استاد جعفر مرتضى در كتاب «خلفيات كتاب مأساة الزهراء(س)» انجام داده در پيدايش اين اشتباه تأثير داشت. او افزوده است كه البته در اين چاپ (چاپ چهارم) آن اشتباه را تصحيح كردهام <ref>همان، ص 4، پاورقى 1</ref>. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
نويسنده منتقد در اين كتاب بر سه نكته اساسى تأكيد كرده است: | نويسنده منتقد در اين كتاب بر سه نكته اساسى تأكيد كرده است: | ||
1. آنچه علامه سيد محمدحسين فضلالله گفته، مطلب جديدى در عالَم تفسير نيست، بلكه اجماعى بين مفسران شيعى است و حتى بسيارى از آنچه استاد سيد جعفر مرتضى مىگويد، برداشتهايى شخصى و خارج از معانى لغات و روايات و اجماع مفسرين است. | 1. آنچه علامه [[فضلالله، محمدحسین|سيد محمدحسين فضلالله]] گفته، مطلب جديدى در عالَم تفسير نيست، بلكه اجماعى بين مفسران شيعى است و حتى بسيارى از آنچه استاد سيد جعفر مرتضى مىگويد، برداشتهايى شخصى و خارج از معانى لغات و روايات و اجماع مفسرين است. | ||
2. استاد سيد جعفر مرتضى برخلاف روش علمىاش در تأليف كتابهاى تاريخى، در اين مباحث خودش را به زحمت نيفكنده و به درياى منابع تفسيرى مراجعه نكرده و به همين جهت مطالب علامه فضلالله را غريب و نادر پنداشته است. | 2. استاد سيد جعفر مرتضى برخلاف روش علمىاش در تأليف كتابهاى تاريخى، در اين مباحث خودش را به زحمت نيفكنده و به درياى منابع تفسيرى مراجعه نكرده و به همين جهت مطالب علامه فضلالله را غريب و نادر پنداشته است. |
ویرایش