پرش به محتوا

صهبای صفا: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' '''' به '''''
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
خط ۳۹: خط ۳۹:
#حج، همانند ديگر عبادت‌ها، آداب، سنن و فرايضى دارد كه بعضى از آنها ارشادى است، برخى مستحبى و دسته‌اى نيز واجب. همه اين آداب و سنن و فرايض براى تحصيل صفات ثبوتيه و پرهيز از صفات سلبيه است. انسان از آن جهت كه مظهر ذات اقدس اله و خليفة الرحمان است، داراى صفات ثبوتى و سلبى است. صفات نفسانى، صفات سلبى انسان است و صفات كمالى، صفات ثبوتى اوست. انسان موظف است كه هر صفت كمالى را تحصيل و هر آنچه از صفات نقصى است را از خود دفع كند. صفات سلبى و ثبوتى به‌صورت «تخليه» و «تحليه» ظهور مى‌كند؛ يعنى انسان، ابتدا بايد خود را از رذايل اخلاقى خالى كند و سپس به فضايل اخلاقى مزين سازد و جلوه جمال و جلال حق شود و حج يكى از بهترين اعمالى است كه اين امور را براى انسان تأمين مى‌كند. اگر كسى به اسرار حج آشنا نباشد و به حج برود، حج كامل انجام نداده و آن حجى كه ضيافت اللَّه است نصيب او نشده است. ممكن است صحيح باشد، ولى مقبول حق نباشد؛ زيرا روحِ شخص حج‌گزار به‌خاطر عدم آگاهى به اسرار حج، تعالى پيدا نكرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/39 ر.ک: متن كتاب، ص39-40]</ref>
#حج، همانند ديگر عبادت‌ها، آداب، سنن و فرايضى دارد كه بعضى از آنها ارشادى است، برخى مستحبى و دسته‌اى نيز واجب. همه اين آداب و سنن و فرايض براى تحصيل صفات ثبوتيه و پرهيز از صفات سلبيه است. انسان از آن جهت كه مظهر ذات اقدس اله و خليفة الرحمان است، داراى صفات ثبوتى و سلبى است. صفات نفسانى، صفات سلبى انسان است و صفات كمالى، صفات ثبوتى اوست. انسان موظف است كه هر صفت كمالى را تحصيل و هر آنچه از صفات نقصى است را از خود دفع كند. صفات سلبى و ثبوتى به‌صورت «تخليه» و «تحليه» ظهور مى‌كند؛ يعنى انسان، ابتدا بايد خود را از رذايل اخلاقى خالى كند و سپس به فضايل اخلاقى مزين سازد و جلوه جمال و جلال حق شود و حج يكى از بهترين اعمالى است كه اين امور را براى انسان تأمين مى‌كند. اگر كسى به اسرار حج آشنا نباشد و به حج برود، حج كامل انجام نداده و آن حجى كه ضيافت اللَّه است نصيب او نشده است. ممكن است صحيح باشد، ولى مقبول حق نباشد؛ زيرا روحِ شخص حج‌گزار به‌خاطر عدم آگاهى به اسرار حج، تعالى پيدا نكرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/39 ر.ک: متن كتاب، ص39-40]</ref>
#خاندان سالار شهيدان(س) از همان آغاز حركت خود از مدينه به مكه، قصد عمره مفرده داشتند و قصد حج تمتع نكردند؛ يعنى چنين نيست كه حسين بن على بن ابى‌طالب(س) به قصد حج تمتع عازم مكه گرديده و سپس در اثر فشار حكومت ننگين اموى، تمتع را به افراد تبديل كرده باشد؛ نه در روايات از اين بحث سخنى است و نه در فقه ما. فقط در مقاتل به اين مطلب اشاره شده است. بزرگان فقه ما نيز به اين نكته عنايت كرده‌اند كه: اين سخن نه ريشه حديثى دارد و نه ريشه فقهى. حسين بن على بن ابى‌طالب(ع) از ابتدا قصد عمره مفرده داشت. او به منى نرفت، ولى قربانى داد. فرزندش [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم|امام سجاد]](س) در شام خود را چنين معرفى مى‌كند: «أنا ابن مكة و منى»؛ «من فرزند مكه و مِنايم». ما جان داديم. منى مال ماست. عرفات مال ماست. مكه از آنِ ماست. من فرزند زمزمم. زمزم و منى ارث من است. من وارث مكه‌ام. من وارث سرزمين عرفات و مشعر و منايم. بنابراین آمدن به سرزمين مِنى با جسم، خيلى مهم نيست. كسى كه پيشاپيش، جانش را فداى دوست كرد، او از منى و عرفات و... ارث مى‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/83 ر.ک: همان، ص83-84]</ref>
#خاندان سالار شهيدان(س) از همان آغاز حركت خود از مدينه به مكه، قصد عمره مفرده داشتند و قصد حج تمتع نكردند؛ يعنى چنين نيست كه حسين بن على بن ابى‌طالب(س) به قصد حج تمتع عازم مكه گرديده و سپس در اثر فشار حكومت ننگين اموى، تمتع را به افراد تبديل كرده باشد؛ نه در روايات از اين بحث سخنى است و نه در فقه ما. فقط در مقاتل به اين مطلب اشاره شده است. بزرگان فقه ما نيز به اين نكته عنايت كرده‌اند كه: اين سخن نه ريشه حديثى دارد و نه ريشه فقهى. حسين بن على بن ابى‌طالب(ع) از ابتدا قصد عمره مفرده داشت. او به منى نرفت، ولى قربانى داد. فرزندش [[علی بن حسین(ع)، امام چهارم|امام سجاد]](س) در شام خود را چنين معرفى مى‌كند: «أنا ابن مكة و منى»؛ «من فرزند مكه و مِنايم». ما جان داديم. منى مال ماست. عرفات مال ماست. مكه از آنِ ماست. من فرزند زمزمم. زمزم و منى ارث من است. من وارث مكه‌ام. من وارث سرزمين عرفات و مشعر و منايم. بنابراین آمدن به سرزمين مِنى با جسم، خيلى مهم نيست. كسى كه پيشاپيش، جانش را فداى دوست كرد، او از منى و عرفات و... ارث مى‌برد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/83 ر.ک: همان، ص83-84]</ref>
#يكى از مناسك حج، مسئله لبيك گفتن است كه احرام، با اين تلبيه بسته مى‌شود. بعد از احرام، مستحب است انسان اين لبيك‌ها را ادامه دهد تا آن محدوده‌هايى كه خانه‌هاى مكه پيدا شود. اين «لبيك» كه انسان در هر فراز و نشيبى و در هر اوج و حضيضى آن را زمزمه مى‌كند، براى آن است كه در هر لحظه و آنى، آن عهد را تجديد كند. از وجود مبارك پيغمبر(ص) نقل شده است كه: «اگر در امت‌هاى گذشته رهبانيتى راه يافت، رهبانيت امت من جهاد در راه خداست و تكبير در هر بلندى و مانند آن». «تكبير بر هر بلندى»، ناظر به همين تلبيه (لبيك اللهمَّ لبيك) است كه زائران بيتِ خدا، به هر جاى بلندى كه مى‌رسند مى‌گويند. اين به‌صورت يك رهبانيت است. راهب كسى است كه از خدا بهراسد و ذات اقدس اله ما را به رهبانيت ممدوح و پسنديده فراخواند، فرمود: ''' «إياىَ فارهبون» '''<ref>بقره: 40</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/113 ر.ک: همان، ص113]</ref>
#يكى از مناسك حج، مسئله لبيك گفتن است كه احرام، با اين تلبيه بسته مى‌شود. بعد از احرام، مستحب است انسان اين لبيك‌ها را ادامه دهد تا آن محدوده‌هايى كه خانه‌هاى مكه پيدا شود. اين «لبيك» كه انسان در هر فراز و نشيبى و در هر اوج و حضيضى آن را زمزمه مى‌كند، براى آن است كه در هر لحظه و آنى، آن عهد را تجديد كند. از وجود مبارك پيغمبر(ص) نقل شده است كه: «اگر در امت‌هاى گذشته رهبانيتى راه يافت، رهبانيت امت من جهاد در راه خداست و تكبير در هر بلندى و مانند آن». «تكبير بر هر بلندى»، ناظر به همين تلبيه (لبيك اللهمَّ لبيك) است كه زائران بيتِ خدا، به هر جاى بلندى كه مى‌رسند مى‌گويند. اين به‌صورت يك رهبانيت است. راهب كسى است كه از خدا بهراسد و ذات اقدس اله ما را به رهبانيت ممدوح و پسنديده فراخواند، فرمود:''' «إياىَ فارهبون»'''<ref>بقره: 40</ref><ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/113 ر.ک: همان، ص113]</ref>
#انسان‌هاى متعهد و متعبد، همواره با تعقيب هدف، به مقصد نهايى خود نائل مى‌گردند. خداى سبحان كه انسان را براى كمال عبادى آفريد و همه جوامع انسانى را به يك سمت و هدف فراخواند و كعبه و مسجد الحرام را با همان مزاياى يادشده بنيان‌گذارى كرد، براى هدفى برتر و مقصودى والاتر از آنچه در اذهان ساده‌انديشان خطور مى‌كند، بود و چون هيچ كمالى بالاتر از نيل به توحيد ناب نيست و وصول به آن بدون نزاهت از هرگونه شرك ميسر نخواهد بود، لذا كعبه را كه مركز گردهمايى مسلمانان سراسر عالم است و بيت توحيد بشمار مى‌آيد، محور تبرى از هر تباهى دانست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/211 ر.ک: همان، ص211-212]</ref>
#انسان‌هاى متعهد و متعبد، همواره با تعقيب هدف، به مقصد نهايى خود نائل مى‌گردند. خداى سبحان كه انسان را براى كمال عبادى آفريد و همه جوامع انسانى را به يك سمت و هدف فراخواند و كعبه و مسجد الحرام را با همان مزاياى يادشده بنيان‌گذارى كرد، براى هدفى برتر و مقصودى والاتر از آنچه در اذهان ساده‌انديشان خطور مى‌كند، بود و چون هيچ كمالى بالاتر از نيل به توحيد ناب نيست و وصول به آن بدون نزاهت از هرگونه شرك ميسر نخواهد بود، لذا كعبه را كه مركز گردهمايى مسلمانان سراسر عالم است و بيت توحيد بشمار مى‌آيد، محور تبرى از هر تباهى دانست و..<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/14754/1/211 ر.ک: همان، ص211-212]</ref>