۱۰۶٬۲۸۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'شته ایم' به 'شتهایم') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
||
خط ۵۶: | خط ۵۶: | ||
الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی. | الف)- تفاسیر سلف و گذشتگان، مانند تفسیرهای: ابن عباس، حسن بصری، شعبی، عکرمه، قتاده، ربیع و سدی. | ||
ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق '''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است. | ب)- منقولات عامه و مجهول: بهعنوان مثال، در تفسیر رازی، به نقل از [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، در تفسیر آیه مبارکه 43 سوره بقر که به پرداخت زکات امر میکند، عدم پرداخت زکات از طرف بنیاسرائیل، به نقل از برخی، مصداق'''و أكلهم السحت''' (المائدة: 62)، دانسته شده است. البته بهدرستی مشخص نیست که این مجهول آوردن مرویعنه (به نقل از برخی)، از طرف رازی است یا اصم، لکن بودن این امر از طرف [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]]، دارای ارجحیت است؛ زیرا در موارد دیگر از تفسیر اصم، دیده شده است که وی از بعضی از یهود، بدون توضیح اسم و لقب وی، حکایت کرده است که این امر، نشاندهنده عادت مفسرین معتزلی در مجهول آوردن راوی است؛ چنانکه ابوالقاسم کعبی بلخی نیز در تفسیر خویش، در موارد بسیاری، از شخص مجهول حکایت کرده است. | ||
ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوههای پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار بهعنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>. | ج)- مغازی: [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در موارد بسیاری، از سیره و غزوههای پیامبر(ص) در تفسیر خود، بهره برده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 172 سوره آل عمران، به تعریف وقایعی که در جنگ احد و بعد از آن اتفاق افتاده، پرداخته و به رغبت برخی مسلمین در مثله کردن اجساد کفار بهعنوان انتقام از مثله شدن حضرت حمزه، عموی پیامبر(ص) و نهی آن حضرت از این عمل، اشاره کرده است.<ref>ر.ک: مقدمه محقق، ص14-18</ref>. | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
برخلاف آنچه که گفته میشود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال میکنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | برخلاف آنچه که گفته میشود معتزله در استفاده از احادیث نبوی، اهمال میکنند، [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در مواردی از تفسیر خود، به روایت نبوی، استناد کرده است؛ از جمله در آیه 245 سوره بقره و 172 سوره آل عمران<ref>ر.ک: همان، ص22</ref>. | ||
از جمله ویژگیهای تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحةالكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان: '''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آبها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | از جمله ویژگیهای تفسیر حاضر، آن است که نویسنده در تفسیر برخی از آیات، از آرای کلامی و فقهی، استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، وی به این نکته اشاره دارد که قرائت در نماز واجب نبوده و در این رابطه، با ابن علیه موافقت کرده، اما با امام شافعی که قرائت فاتحةالكتاب را در هر رکعت واجب دانسته، مخالفت کرده است. وی در تفسیر آیه مبارکه 48 سوره فرقان:'''وَ أَنْزَلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً طَهُوراً''' (و از آسمان، آبى پاک فرود آوردیم)، نتیجه گرفته که وضو با تمام آبها، جایز بوده و در این حکم، با امام اوزاعی، موافقت نموده است.<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
[[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | [[ابن کيسان، عبدالرحمن بن کيسان|اصم]] در تفسیر خود، روایات زیادی را در فضیلت ابوبکر از پیامبر(ص) نقل نموده و منکر تأویل برخی از آیات، از جمله سوره «الإنسان» در شأن [[امام على(ع)|حضرت علی(ع)]] شده است.<ref>ر.ک: همان</ref>. | ||
مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشتهاند؛ بهطوریکه قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمیشود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ بهعنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره: '''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران: '''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره: '''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» میباشد، بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | مفسرین معتزلی، همواره تمرکز خاصی بر ضرورت آگاهی مفسر کتاب خدا بر علم لغت و نحو داشتهاند؛ بهطوریکه قاضی عبدالجبار (متوفی 413ق)، معتقد بود که مفسر، عالم به توحید الهی و صفات باری تعالی نمیشود، مگر آنکه عالم به احوال علم لغت، نحو و اصول فقه باشد، ولذا مفسرین معتزلی، همچون اصم، جبایی، بلخی، اصفهانی و رمانی، همگی اهتمام خاصی به علم لغت، صرف، نحو و معانی داشته و در این میان، اصم از اولین مفسرینی است که اهمیت خاصی به این علوم داده و در تفسیر خود، از آنها بهره برده است؛ بهعنوان مثال در آیه مبارکه 26 سوره بقره:'''إِنَّ اللَّهَ لاَ يسْتَحْيي أَنْ يضْرِبَ مَثَلاً مَا بَعُوضَةً'''، اصم «ما» را مانند مای موجود در آیه 159 سوره آل عمران:'''فبما رحمة من الله'''، زائده دانسته است و در آیه 45 سوره بقره:'''و إنها لكبيرة'''، معتقد است که ضمیر «إنها»، به محذوف که «الإجابة للنبي(ص)» میباشد، بازمیگردد<ref>ر.ک: همان، ص24-25</ref>. | ||
اصم پیش از آنکه یک مفسر باشد، یک متکلم است، ولذا در موارد بسیاری از تفسیر آیات، شیوه کلامی و جدلی وی، بهخوبی مشهود است، از جمله در تفسیر آیه مبارکه 145 سوره بقره<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | اصم پیش از آنکه یک مفسر باشد، یک متکلم است، ولذا در موارد بسیاری از تفسیر آیات، شیوه کلامی و جدلی وی، بهخوبی مشهود است، از جمله در تفسیر آیه مبارکه 145 سوره بقره<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. | ||
اصم از شیوه تفسیر قرآن به قرآن نیز استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 13 سوره توبه: '''أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ'''، از آیه مبارکه 216 سوره بقره: '''كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ'''، استفاده شده و چنین استنباط گردیده که ایشان از قتال و جهاد در راه خدا، کراهت داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | اصم از شیوه تفسیر قرآن به قرآن نیز استفاده کرده است؛ بهعنوان مثال، در تفسیر آیه مبارکه 13 سوره توبه:'''أَ لاَ تُقَاتِلُونَ قَوْماً نَكَثُوا أَيمَانَهُمْ وَ هَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَ هُمْ بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ أَ تَخْشَوْنَهُمْ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشَوْهُ إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ'''، از آیه مبارکه 216 سوره بقره:'''كُتِبَ عَلَیكُمُ الْقِتَالُ وَ هُوَ كُرْهٌ لَكُمْ'''، استفاده شده و چنین استنباط گردیده که ایشان از قتال و جهاد در راه خدا، کراهت داشتهاند<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
===بخش دوم (تفسير أبيمسلم)=== | ===بخش دوم (تفسير أبيمسلم)=== | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
# او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | # او در ارائه نظریات خود از ترکیبهاى نحوى خلاف آنچه معروف و مشهور است، بهره جسته تا مقصود خود را از آیه استفاده کند؛ چنانکه ذیل آیه شریفه 102 بقره با ترکیبى جدید، معنایى جدید از آیه شریفه استفاده کرده است. | ||
# مهمترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است. | # مهمترین اصلى که [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم اصفهانى]] در تقریب سخنان خود و استفاده از قرآن بهکار گرفته، این است که: «القرآن يفسّر بعضه بعضاً». این قانون، گرچه مستند به منبع حدیثى نیست، اما بهعنوان یکى از پایهها و اصول اساسى تفسیر تلقى شده است و از متأخرین، [[طباطبایی، سید محمدحسین|علامه طباطبایى]] در مقدمه «الميزان» به آن اشاره کرده است. | ||
# [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه '''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-276</ref>. | # [[ابومسلم اصفهانی، محمد بن بحر|ابومسلم]] به تقدیم و تأخیر جملهها توجه کرده و اکتفا بر ظاهر آن نمىکند. او ذیل آیه شریفه'''و لقد همّت به و همّ بها لولا أن رأى برهان ربّه'''، از همین نکته استفاده کرده و ظاهر قرآن را مقدم بر روایات بسیارى شمرده که در کتابهاى روایى ذکر شده است.<ref>ر.ک: همان، ص274-276</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |