۱۴۶٬۵۳۱
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
| خط ۴۲: | خط ۴۲: | ||
نویسنده در جزء اول کتاب، تصویری بیحرکت مانند تصویر عکاسی برای شهرهای اسلامی، آنگونه که مسلمانان پیشین از شهرهای اسلامی تصور و مشاهده و وصف کردهاند، به دست داده است. وی اصرار بر گفتهها و نوشتههای مسلمانان داشته و بهگونهای خاص، شهرهایی را که جمیع مسلمین ایجاد کرده و تصورات فکری آنها برای شهرسازی را ارائه کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص21</ref>. | نویسنده در جزء اول کتاب، تصویری بیحرکت مانند تصویر عکاسی برای شهرهای اسلامی، آنگونه که مسلمانان پیشین از شهرهای اسلامی تصور و مشاهده و وصف کردهاند، به دست داده است. وی اصرار بر گفتهها و نوشتههای مسلمانان داشته و بهگونهای خاص، شهرهایی را که جمیع مسلمین ایجاد کرده و تصورات فکری آنها برای شهرسازی را ارائه کرده است<ref>ر.ک: متن کتاب، ج1، ص21</ref>. | ||
سپس در ابتدای فصل اول، ریشههای اندیشه عمرانی در اسلام را با استناد به آیات قرآن کریم به زمان ابراهیم(ع) بازگردانده است: '''و إذ قال إبراهيم رب اجعل هذا بلدا آمنا''' (بقره: 126)، '''و إذ يرفع إبراهيم القواعد من البيت و إسماعيل''' (بقره: 127). در واقع اسلام در عمق روح و در جوهره دین، مدنی و مرتبط با تمدن است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | سپس در ابتدای فصل اول، ریشههای اندیشه عمرانی در اسلام را با استناد به آیات قرآن کریم به زمان ابراهیم(ع) بازگردانده است:'''و إذ قال إبراهيم رب اجعل هذا بلدا آمنا''' (بقره: 126)،'''و إذ يرفع إبراهيم القواعد من البيت و إسماعيل''' (بقره: 127). در واقع اسلام در عمق روح و در جوهره دین، مدنی و مرتبط با تمدن است<ref>ر.ک: همان، ص23</ref>. | ||
عرب برای مقوله شهرسازی، یک واژه را بهکار نگرفته، بلکه کلمات فراوانی همچون: مصر، قصبه، حاضره، مدینه، بلد، حوز، کوره، قریه، عمل و مدره را استعمال کرده است. کثرت استعمال دلیل بر گستردگی مفهوم آن نزد مردم و آشنایی با آن و نیاز فراوان به ابراز آن با انواع مختلف تعبیر است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. در آیات قرآن کریم نیز کلمه مدینه و جمع آن مدائن هفده بار بهکار رفته است؛ آیات قرآن کریم پنج بار از اهل مدینه خبر داده است: '''و جاء أهل المدينة يستبشرون''' (حجر: 17) و سیزده بار از جمعیت و کثرت اهل مدینه خبر داده است: '''فأرسل فرعون في المدائن حاشدين''' (شعراء: 53)<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | عرب برای مقوله شهرسازی، یک واژه را بهکار نگرفته، بلکه کلمات فراوانی همچون: مصر، قصبه، حاضره، مدینه، بلد، حوز، کوره، قریه، عمل و مدره را استعمال کرده است. کثرت استعمال دلیل بر گستردگی مفهوم آن نزد مردم و آشنایی با آن و نیاز فراوان به ابراز آن با انواع مختلف تعبیر است<ref>ر.ک: همان، ص25</ref>. در آیات قرآن کریم نیز کلمه مدینه و جمع آن مدائن هفده بار بهکار رفته است؛ آیات قرآن کریم پنج بار از اهل مدینه خبر داده است:'''و جاء أهل المدينة يستبشرون''' (حجر: 17) و سیزده بار از جمعیت و کثرت اهل مدینه خبر داده است:'''فأرسل فرعون في المدائن حاشدين''' (شعراء: 53)<ref>ر.ک: همان، ص27</ref>. | ||
در رابطه با تاریخ مدن، ابتدا آثاری درباره شهرهای بصره و کوفه و سپس کتب تاریخی دیگری نوشته شد. خطیب بغدادی (متوفی 463ق) کتاب تاریخ بغداد را در 15 مجلد نوشت که در کتابت دیگر تواریخ مدن در اسلام الگو شد<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. تنها در رابطه با شهرهای مشرق، یعنی مابین عراق و دورترین نقطه صغد، بین قرون سوم تا هفتم بیش از 130 کتاب نوشته شد. البته این جدای از تواریخ محلی برای مناطق عراق و خراسان و تواریخ فارسی است که بسیارند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | در رابطه با تاریخ مدن، ابتدا آثاری درباره شهرهای بصره و کوفه و سپس کتب تاریخی دیگری نوشته شد. خطیب بغدادی (متوفی 463ق) کتاب تاریخ بغداد را در 15 مجلد نوشت که در کتابت دیگر تواریخ مدن در اسلام الگو شد<ref>ر.ک: همان، ص38</ref>. تنها در رابطه با شهرهای مشرق، یعنی مابین عراق و دورترین نقطه صغد، بین قرون سوم تا هفتم بیش از 130 کتاب نوشته شد. البته این جدای از تواریخ محلی برای مناطق عراق و خراسان و تواریخ فارسی است که بسیارند<ref>ر.ک: همان، ص39</ref>. | ||