۱۰۶٬۵۷۴
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '[[ ' به '[[') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
در نقل اسرائيليات و قصص قرآنى به حداقل اكتفا نموده، هنگام ضرورت نقل، به نقد آنها مىپردازد و بر مفسرينى كه كتب خود را مملوّ از اينگونه قصص و اسرائيليات نمودهاند، خرده مىگيرد. ديدگاه كلى ايشان اين است كه اينگونه روايات (اسرائيليات) با قواعد عقلى و نقلى سازگارى ندارد؛ مانند: قصه هاروت و ماروت و زهره. | در نقل اسرائيليات و قصص قرآنى به حداقل اكتفا نموده، هنگام ضرورت نقل، به نقد آنها مىپردازد و بر مفسرينى كه كتب خود را مملوّ از اينگونه قصص و اسرائيليات نمودهاند، خرده مىگيرد. ديدگاه كلى ايشان اين است كه اينگونه روايات (اسرائيليات) با قواعد عقلى و نقلى سازگارى ندارد؛ مانند: قصه هاروت و ماروت و زهره. | ||
در مسائل كلامى اشعرى مسلك بوده و با معتزله به مجادله برمىخيزد؛ مانند: آيه 164 سوره نساء ''' «و كلّم الله موسى تكليما» ''' در معناى كلام، ج 2، صفحه 137. همچنين در صفحات ديگر مانند استهزاء، غضب، حياء، استواء، محبت و وجه و يا مانند مسئله رؤيت خداوند در آخرت و تأويل ''' «لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار» ''' در سوره انعام، آيه 103،.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2403/1/330 ج 2، صفحه 330]</ref> | در مسائل كلامى اشعرى مسلك بوده و با معتزله به مجادله برمىخيزد؛ مانند: آيه 164 سوره نساء''' «و كلّم الله موسى تكليما»''' در معناى كلام، ج 2، صفحه 137. همچنين در صفحات ديگر مانند استهزاء، غضب، حياء، استواء، محبت و وجه و يا مانند مسئله رؤيت خداوند در آخرت و تأويل''' «لا تدركه الابصار و هو يدرك الابصار»''' در سوره انعام، آيه 103،.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2403/1/330 ج 2، صفحه 330]</ref> | ||
البته ايشان در پارهاى مباحث بهگونهاى ديدگاه معتزله را ترجيح داده، به آن تمايل نشان مىدهد؛ مانند: آيه 26 سوره يونس ''' «للذين احسنوا الحسنى و زيادة» '''. | البته ايشان در پارهاى مباحث بهگونهاى ديدگاه معتزله را ترجيح داده، به آن تمايل نشان مىدهد؛ مانند: آيه 26 سوره يونس''' «للذين احسنوا الحسنى و زيادة»'''. | ||
روش كلى وى در بيان مطالب به اين ترتيب است كه ابتداى سورهها، اطلاعات كلى درباره سوره، شامل مكى و مدنى بودن، فضل، عدد آيات و القاب آن را بيان مىدارد و در آيات پس از ذكر آنها مستقيماً وارد تفسير مىشود و ضمن آن به نقل اقوال مفسرين و نقد آنها، بحثهاى لغوى، معانى، نحوى، قرائت، بيان شواهد شعرى و ادبى، نقل روايات و اسباب نزول مىپردازد. | روش كلى وى در بيان مطالب به اين ترتيب است كه ابتداى سورهها، اطلاعات كلى درباره سوره، شامل مكى و مدنى بودن، فضل، عدد آيات و القاب آن را بيان مىدارد و در آيات پس از ذكر آنها مستقيماً وارد تفسير مىشود و ضمن آن به نقل اقوال مفسرين و نقد آنها، بحثهاى لغوى، معانى، نحوى، قرائت، بيان شواهد شعرى و ادبى، نقل روايات و اسباب نزول مىپردازد. | ||
خط ۸۷: | خط ۸۷: | ||
در نقل روايات، گاهى از گفتار ائمه اهلبيت(ع) آغاز مىكند. معمولاً هنگامىكه اظهار نظر مىكند، آن را با عنوان قال القاضى ابومحمد مطرح مىكند. اين روش، به تفسير املائى مىماند تا انشايى و مىرساند كه وى تفسير خود را بر جمع شاگردان املا مىكرده و آنان مىنوشتهاند؛ مانند: فرّاء در «معانى القرآن». | در نقل روايات، گاهى از گفتار ائمه اهلبيت(ع) آغاز مىكند. معمولاً هنگامىكه اظهار نظر مىكند، آن را با عنوان قال القاضى ابومحمد مطرح مىكند. اين روش، به تفسير املائى مىماند تا انشايى و مىرساند كه وى تفسير خود را بر جمع شاگردان املا مىكرده و آنان مىنوشتهاند؛ مانند: فرّاء در «معانى القرآن». | ||
ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظهكارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه ''' «و انذر عشيرتك الاقربين» '''.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2405/1/245 شعراء 214،ج 4، ص245]</ref>، روايت وارده را بهطور سربسته و ابهامگونه نقل كرده است. | ابن عطيه در جهتى از تفسير خود محافظهكارانه عمل كرده است؛ مثلاً در تفسير آيه''' «و انذر عشيرتك الاقربين»'''.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2405/1/245 شعراء 214،ج 4، ص245]</ref>، روايت وارده را بهطور سربسته و ابهامگونه نقل كرده است. | ||
همچنين ذيل آيه تطهير.احزاب، آيه 33<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2405/1/384 جلد 4، ص384]</ref>، شأن نزول آن را درباره اهلبيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر(ص) خطاب به امسلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است. | همچنين ذيل آيه تطهير.احزاب، آيه 33<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/2405/1/384 جلد 4، ص384]</ref>، شأن نزول آن را درباره اهلبيت(ع) (5 تن آل عبا) دانسته و روايات مربوط به آن را به عنوان رأى مشهور آورده است، ولى احتمال مىدهد شامل زوجات نيز بشود با اين وصف سخن پيامبر(ص) خطاب به امسلمه (انت الى خير) را نيز در پى آن آورده و مسأله را مبهم رها كرده است. |