۱۰۴٬۶۸۸
ویرایش
Wikinoor.ir (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '}}↵↵↵'''' به '}} '''') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۳۵: | خط ۳۵: | ||
امتياز اين كتاب در اين است كه مباحث آن با استفاده فراوان از آيات و روايات چينش پيدا كرده است و مباحثى مفصل را درباره تقوى، آثار، راه كسب آن و صفات متقين در بر گرفته است. | امتياز اين كتاب در اين است كه مباحث آن با استفاده فراوان از آيات و روايات چينش پيدا كرده است و مباحثى مفصل را درباره تقوى، آثار، راه كسب آن و صفات متقين در بر گرفته است. | ||
مؤلف، در بخش اول كه پيرامون اهميت تقوى از منظر قرآن است، تقوى در لغت، نقش تقوى و سه مرتبه براى تقوى را بررسى كرده است. همچنين از نقش تقوى و موقعيت آن سخن گفته و بيان مىدارد كه سفر بهسوى خدا و قرب الهى محقق نخواهد شد، مگر با تبعيت از قرآن و عترت پيامبر كه اين دو، ريسمان صعود بهسوى خداوند متعال هستند و قرآن به آن اشاره كرده است؛ در آنجا كه مىفرمايد: '''«وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبابِ»'''، سپس مطلبى را از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] ذيل اين آيه نقل مىكند و مىگويد: براى انسان دو سفر وجود دارد: يك سفر در دنيا و يك سفر از دنيا. سفر در دنيا، زاد و توشهاش طعام و شراب و مركب و مال است و سفر از دنيا نيز زادى دارد و آن معرفت خدا و محبت او و اعراض از دنياست و اين زاد بهتر از زاد اول است، به چند دليل: | مؤلف، در بخش اول كه پيرامون اهميت تقوى از منظر قرآن است، تقوى در لغت، نقش تقوى و سه مرتبه براى تقوى را بررسى كرده است. همچنين از نقش تقوى و موقعيت آن سخن گفته و بيان مىدارد كه سفر بهسوى خدا و قرب الهى محقق نخواهد شد، مگر با تبعيت از قرآن و عترت پيامبر كه اين دو، ريسمان صعود بهسوى خداوند متعال هستند و قرآن به آن اشاره كرده است؛ در آنجا كه مىفرمايد:'''«وَ تَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَيْرَ الزَّادِ التَّقْوى وَ اتَّقُونِ يا أُولِى الْأَلْبابِ»'''، سپس مطلبى را از [[فخر رازی، محمد بن عمر|فخر رازى]] ذيل اين آيه نقل مىكند و مىگويد: براى انسان دو سفر وجود دارد: يك سفر در دنيا و يك سفر از دنيا. سفر در دنيا، زاد و توشهاش طعام و شراب و مركب و مال است و سفر از دنيا نيز زادى دارد و آن معرفت خدا و محبت او و اعراض از دنياست و اين زاد بهتر از زاد اول است، به چند دليل: | ||
#زاد دنيا تو را از عذاب موهوم خلاص مىكند، ولى زاد آخرت از عذاب متيقن؛ | #زاد دنيا تو را از عذاب موهوم خلاص مىكند، ولى زاد آخرت از عذاب متيقن؛ | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
در ادامه، وقتى به اهميت تقوى در قرآن مىپردازد، با تعريف لغوى تقوى كه از راغب آورده بيان مىكند كه تقوى، قرار دادن نفس در حفظ و نگهدارى است از آنچه كه مورد ترس است. | در ادامه، وقتى به اهميت تقوى در قرآن مىپردازد، با تعريف لغوى تقوى كه از راغب آورده بيان مىكند كه تقوى، قرار دادن نفس در حفظ و نگهدارى است از آنچه كه مورد ترس است. | ||
ايشان در اين كتاب خاطرنشان مىكنند كه تقوى، هدف عبادت است، زيرا خداوند متعال مىفرمايد: '''«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»'''، لذا قرآن بر اين نكته تأكيد دارد كه اهم اهداف بعثت انبياء، دعوت به عبادت واحد و احد است، لذا خداوند متعال مىفرمايد: '''«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»'''؛ «ما در هر قومى، رسولى را مبعوث كرديم كه به آنها مىگفت: خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب نماييد». | ايشان در اين كتاب خاطرنشان مىكنند كه تقوى، هدف عبادت است، زيرا خداوند متعال مىفرمايد:'''«وَ ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُون»'''، لذا قرآن بر اين نكته تأكيد دارد كه اهم اهداف بعثت انبياء، دعوت به عبادت واحد و احد است، لذا خداوند متعال مىفرمايد:'''«وَ لَقَدْ بَعَثْنا في كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولاً أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَ اجْتَنِبُوا الطَّاغُوت»'''؛ «ما در هر قومى، رسولى را مبعوث كرديم كه به آنها مىگفت: خدا را عبادت كنيد و از طاغوت اجتناب نماييد». | ||
ايشان ذكر مىكنند كه واضح است اين عبادت جز استكمال انسان نيست و الا خداوند متعال، نقص و نيازى ندارد تا با عبادت بندگانش كامل گردد و نيازش رفع شود. | ايشان ذكر مىكنند كه واضح است اين عبادت جز استكمال انسان نيست و الا خداوند متعال، نقص و نيازى ندارد تا با عبادت بندگانش كامل گردد و نيازش رفع شود. | ||
وى خاطرنشان مىكند كه قرآن، عبادت را هدف نهایى براى خلق انسان نمىداند، بلكه هدف متوسط است. اهداف ديگر و بالاتر از آن وجود دارند؛ همانطور كه در قرآن آمده: '''«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»'''؛ «اى مردم، خدا را عبادت كنيد كه شما را خلق كرده و كسانى كه قبل از شما بودند را نيز خلق نموده، تا باتقوى شويد». | وى خاطرنشان مىكند كه قرآن، عبادت را هدف نهایى براى خلق انسان نمىداند، بلكه هدف متوسط است. اهداف ديگر و بالاتر از آن وجود دارند؛ همانطور كه در قرآن آمده:'''«يا أَيُّهَا النَّاسُ اعْبُدُوا رَبَّكُمُ الَّذى خَلَقَكُمْ وَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُون»'''؛ «اى مردم، خدا را عبادت كنيد كه شما را خلق كرده و كسانى كه قبل از شما بودند را نيز خلق نموده، تا باتقوى شويد». | ||
در اين آيه، تقوى، هدف از عبادتى قرار گرفته كه انسان به خاطر آن خلق شده؛ ازاينرو، تقوى، غايت مطلوب براى انسان است و عبادت زمينه آمادگى براى وصول به اين كمال را ايجاد مىكند. | در اين آيه، تقوى، هدف از عبادتى قرار گرفته كه انسان به خاطر آن خلق شده؛ ازاينرو، تقوى، غايت مطلوب براى انسان است و عبادت زمينه آمادگى براى وصول به اين كمال را ايجاد مىكند. | ||
خط ۵۹: | خط ۵۹: | ||
در بخشى از كتاب، بهطور مفصل راههاى كسب ملكه تقوى را از آيات و روايات مورد بررسى قرار داده است. در اين راستا دو طريق ذكر شده: يكى اهداف اخروى، دوم حب الهى. | در بخشى از كتاب، بهطور مفصل راههاى كسب ملكه تقوى را از آيات و روايات مورد بررسى قرار داده است. در اين راستا دو طريق ذكر شده: يكى اهداف اخروى، دوم حب الهى. | ||
راه رسيدن به حب الهى را شناخت و معرفت آفاقى و انفسى ذكر مىكند. وى، مراد از آيات آفاقى، آيات فلكى و كوكبى و آيات شب و روز، آيات نور و ظلمت در قرآن مىشمرد كه از آن جمله آيات190 تا 191 سوره آل عمران است: '''«إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِى الْأَلْبابِ...»'''. | راه رسيدن به حب الهى را شناخت و معرفت آفاقى و انفسى ذكر مىكند. وى، مراد از آيات آفاقى، آيات فلكى و كوكبى و آيات شب و روز، آيات نور و ظلمت در قرآن مىشمرد كه از آن جمله آيات190 تا 191 سوره آل عمران است:'''«إِنَّ في خَلْقِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ وَ اخْتِلافِ اللَّيْلِ وَ النَّهارِ لَآياتٍ لِأُولِى الْأَلْبابِ...»'''. | ||
اما آيات انفسى، آياتى است كه درباره نفس انسان هستند و مربوط به تركيب بدن از اعضاء، از عجائب افعال و آثار متحده در عين تكثر و احوال مختلفى كه بر آن عارض مىشود، مىباشند. | اما آيات انفسى، آياتى است كه درباره نفس انسان هستند و مربوط به تركيب بدن از اعضاء، از عجائب افعال و آثار متحده در عين تكثر و احوال مختلفى كه بر آن عارض مىشود، مىباشند. |