۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' '''' به ''''') |
||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
ما اگر بخواهیم در این دنیا باشیم، نمیشود ترس از دشمن نباشد و ترس از کمبودها نداشته باشیم، انسان از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج نمىتواند صددرصد در رفاه باشد. بالاخره کسى که کسرى مال و ثروت در این دنیا نداشته باشد، پیدا نمیشود. مطالبى که قرآن مىگوید، از باب مثال است و شما باید بر آن قیاس کنید. بدانید انسان نمىتواند در این دنیا، مشکل نداشته باشد و جزر و مد در زندگیاش نباشد. نمیشود اختلاف بین زن و شوهر و بین انسانها نباشد و همه سلیقهها یکى باشند؛ معنا ندارد. اگر بین یک زن و شوهر هفتاد درصد توافق اخلاقى باشد، این زن و شوهر از آن زن و شوهرهاى خیلى خوب هستند. اگر بخواهیم اختلاف در خانه نباشد، آن سى درصد اختلاف را باید با صبر و گذشت و ایثار حل کرد. بین دو رفیق، صددرصد توافق اخلاقى محال است. بین یک شاگرد و استاد حتى در سیر و سلوک، صددرصد توافق اخلاقى محال است. | ما اگر بخواهیم در این دنیا باشیم، نمیشود ترس از دشمن نباشد و ترس از کمبودها نداشته باشیم، انسان از نظر خوراک و پوشاک و مسکن و ازدواج نمىتواند صددرصد در رفاه باشد. بالاخره کسى که کسرى مال و ثروت در این دنیا نداشته باشد، پیدا نمیشود. مطالبى که قرآن مىگوید، از باب مثال است و شما باید بر آن قیاس کنید. بدانید انسان نمىتواند در این دنیا، مشکل نداشته باشد و جزر و مد در زندگیاش نباشد. نمیشود اختلاف بین زن و شوهر و بین انسانها نباشد و همه سلیقهها یکى باشند؛ معنا ندارد. اگر بین یک زن و شوهر هفتاد درصد توافق اخلاقى باشد، این زن و شوهر از آن زن و شوهرهاى خیلى خوب هستند. اگر بخواهیم اختلاف در خانه نباشد، آن سى درصد اختلاف را باید با صبر و گذشت و ایثار حل کرد. بین دو رفیق، صددرصد توافق اخلاقى محال است. بین یک شاگرد و استاد حتى در سیر و سلوک، صددرصد توافق اخلاقى محال است. | ||
فقط یک توافق اخلاقى بین انسانها سراغ داریم و آنهم توافق چهارده معصوم با همدیگر است. براى اینکه «كلُّهُمْ نُورٌ واحِدٌ»؛ چون یک نور هستند و الا معقول نیست حتى اولیاى خدا در آن بالا بالاها صددرصد توافق اخلاقى با هم داشته باشند، یا با همسرشان و یا با پسرها و دخترها و مریدهایشان و یا با مردم صددرصد نمیشود تفاهم داشت و مشکلها هم از اینجا پیدا میشود. لذا این جهان دار مشکل است و گره روى گره و باید گرههارا با حوصله و استقامت باز کرد و الا نمیشود گره و کمبود و مصیبت نباشد. انسان باید از این مصیبتها و بلاها در جهت خوب استفاده کند. قرآن مىگوید: اینها امتحان است و بعد از آنکه این گوشزد را به انسانها مىکند، مىگوید: '''وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ'''»؛ «اى پیغمبر! بشارت بده به افرادى که صبر دارند». براى اینکه صبر است که مىتواند آدمى را بسازد و اگر صبر نباشد، این مشکلات از انسان حیوانى مىسازد درنده و مشکل و عقده برایش پیدا میشود. | فقط یک توافق اخلاقى بین انسانها سراغ داریم و آنهم توافق چهارده معصوم با همدیگر است. براى اینکه «كلُّهُمْ نُورٌ واحِدٌ»؛ چون یک نور هستند و الا معقول نیست حتى اولیاى خدا در آن بالا بالاها صددرصد توافق اخلاقى با هم داشته باشند، یا با همسرشان و یا با پسرها و دخترها و مریدهایشان و یا با مردم صددرصد نمیشود تفاهم داشت و مشکلها هم از اینجا پیدا میشود. لذا این جهان دار مشکل است و گره روى گره و باید گرههارا با حوصله و استقامت باز کرد و الا نمیشود گره و کمبود و مصیبت نباشد. انسان باید از این مصیبتها و بلاها در جهت خوب استفاده کند. قرآن مىگوید: اینها امتحان است و بعد از آنکه این گوشزد را به انسانها مىکند، مىگوید:'''وَ بَشِّرِ الصّابِرينَ'''»؛ «اى پیغمبر! بشارت بده به افرادى که صبر دارند». براى اینکه صبر است که مىتواند آدمى را بسازد و اگر صبر نباشد، این مشکلات از انسان حیوانى مىسازد درنده و مشکل و عقده برایش پیدا میشود. | ||
صابرین کسانى هستند که وقتى مصیبتى یا بلایى یا مشکلى برایشان پیش میآید، با صبر مىگویند: در عالم هستى باید چنین باشد و ما باید از این استفاده کنیم و قرآن به آنها پاداش مىدهد؛ پاداش آن را قرآن ذکر کرده است: '''اُولئِك عَلَيهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اولئِك هُمُ المُهْتَدُونَ'''؛ درود خدا بر اینها و دست عنایت خدا روى سر اینهاست. صابر با عنایت خدا پیش مىرود و با لطف خاص خدا به کمال مىرسد. بعد هم قرآن شریف بیش از صد آیه راجع به صبر و اینکه اگر بخواهى به مقصود برسى، باید صبر پیشه کنى و نمیشود کسى بدون صبر به مطلوب برسد، دارد. | صابرین کسانى هستند که وقتى مصیبتى یا بلایى یا مشکلى برایشان پیش میآید، با صبر مىگویند: در عالم هستى باید چنین باشد و ما باید از این استفاده کنیم و قرآن به آنها پاداش مىدهد؛ پاداش آن را قرآن ذکر کرده است:'''اُولئِك عَلَيهِمْ صَلَواتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَ رَحْمَةٌ وَ اولئِك هُمُ المُهْتَدُونَ'''؛ درود خدا بر اینها و دست عنایت خدا روى سر اینهاست. صابر با عنایت خدا پیش مىرود و با لطف خاص خدا به کمال مىرسد. بعد هم قرآن شریف بیش از صد آیه راجع به صبر و اینکه اگر بخواهى به مقصود برسى، باید صبر پیشه کنى و نمیشود کسى بدون صبر به مطلوب برسد، دارد. | ||
آیهاى است در قرآن که براى افراد صابر خیلى باارزش است و براى افرادى که صبر نداشته باشند، ترغیب و تحریص است و باعث میشود که آنها صبر پیدا کنند. قرآن مىفرماید: '''اِنَّما يوَفَّی الصّابِروُنَ أجْرَهُمْ بِغَيرِ حِسابٍ'''؛ یعنى اگر کسى نماز بخواند، پاداش مخصوصى دارد و اگر روزه بگیرد، پاداش محدودى دارد و اگر مکه برود یا جهاد کند یا صدقه بدهد و بالاخره هر کار خیرى حدى دارد و پاداش معینى هم دارد؛ بهغیر از جزاى صابر که بهغیر حساب به او پاداش مىدهند. خدا غیر متناهى است و پاداش صابر هم غیر متناهى است و این پاداش نزد اهل دل معناى خاصى دارد و آن این است که براى صابر، بهشت، کوچک است؛ حتى بهشت عدن و بهشت رضوان. پس جاى انسان صابر کجاست؟ نزد خداست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/242 ر.ک: همان، ص242-245]</ref>. | آیهاى است در قرآن که براى افراد صابر خیلى باارزش است و براى افرادى که صبر نداشته باشند، ترغیب و تحریص است و باعث میشود که آنها صبر پیدا کنند. قرآن مىفرماید:'''اِنَّما يوَفَّی الصّابِروُنَ أجْرَهُمْ بِغَيرِ حِسابٍ'''؛ یعنى اگر کسى نماز بخواند، پاداش مخصوصى دارد و اگر روزه بگیرد، پاداش محدودى دارد و اگر مکه برود یا جهاد کند یا صدقه بدهد و بالاخره هر کار خیرى حدى دارد و پاداش معینى هم دارد؛ بهغیر از جزاى صابر که بهغیر حساب به او پاداش مىدهند. خدا غیر متناهى است و پاداش صابر هم غیر متناهى است و این پاداش نزد اهل دل معناى خاصى دارد و آن این است که براى صابر، بهشت، کوچک است؛ حتى بهشت عدن و بهشت رضوان. پس جاى انسان صابر کجاست؟ نزد خداست<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/242 ر.ک: همان، ص242-245]</ref>. | ||
در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مىفرماید: «الْمُؤمِنُ كالْجَبَلِ الرّاسِخِ»؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمىتواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است. | در روایت داریم: «الْمُؤمِنُ كسُنْبُلَة»؛ مؤمن در مقابل مشکلات، مثل خوشه گندم است. جاى دیگر هم مىفرماید: «الْمُؤمِنُ كالْجَبَلِ الرّاسِخِ»؛ مؤمن مثل کوه است؛ یعنى در مقابل بلا، استقامت دارد و هیچ طوفانى نمىتواند به او اذیت برساند. معناى دیگرش این است که در مقابل دشمن، مثل کوه است. در مقابل دشمن و نفس اماره و شیطان و رفیق بد و استثمار، مثل کوه پابرجاست. اما در مقابل حوادث و بلا و مصیبت، مثل سنبله است. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
اگر بخواهید صفت حسد را ریشهکن کنید، خیلى خون جگر خوردن مىخواهد. اگر بخواهید بهجاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مىخواهد. هر فضیلتى استقامت مىخواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمىتوانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مىگویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکههاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید بهمرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوانها. | اگر بخواهید صفت حسد را ریشهکن کنید، خیلى خون جگر خوردن مىخواهد. اگر بخواهید بهجاى حسد، رأفت اسلامى را جایگزین کنید، صبر و فعالیت و استقامت مىخواهد. هر فضیلتى استقامت مىخواهد. تا صبر نداشته باشید، حتى ملکه صبر هم نمىتوانید پیدا کنید؛ لذا علماى علم اخلاق مىگویند: صبر ام الفضایل است. این ملکه، مادر همه ملکههاست. این حالت، مادر همه حالات است. لذا باید بهمرور زمان و با حوصله، این حالت صبر در همه پیدا شود؛ مخصوصاًً در جوانها. | ||
رابطه با خدا به شما خیلى کمک مىکند؛ براى اینکه همه حالات خوب را خدا باید بدهد و مقدماتش دست ماست. همه حالات بد را هم خدا باید رفع کند و مقدماتش دست ماست. لذا قرآن مىفرماید که معلم اخلاق واقعاً خداست: '''وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيكمْ و رَحْمَتُهُ ما زَكی مِنْكمْ مِنْ أحَدٍ أبَداً وَ لكنَّ اللهَ يزَكي مَنْ يشاءُ'''؛ اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمىتواند خودسازى کند؛ براى اینکه مزکى، یعنى معلم اخلاق خداست. براى کسب هر ملکهاى از جمله ملکه صبر، رابطه با خدا لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/245 ر.ک: همان، ص245-247]</ref>. | رابطه با خدا به شما خیلى کمک مىکند؛ براى اینکه همه حالات خوب را خدا باید بدهد و مقدماتش دست ماست. همه حالات بد را هم خدا باید رفع کند و مقدماتش دست ماست. لذا قرآن مىفرماید که معلم اخلاق واقعاً خداست:'''وَ لَوْ لا فَضْلُ اللهِ عَلَيكمْ و رَحْمَتُهُ ما زَكی مِنْكمْ مِنْ أحَدٍ أبَداً وَ لكنَّ اللهَ يزَكي مَنْ يشاءُ'''؛ اگر فضل و رحمت خدا نباشد، هیچکس نمىتواند خودسازى کند؛ براى اینکه مزکى، یعنى معلم اخلاق خداست. براى کسب هر ملکهاى از جمله ملکه صبر، رابطه با خدا لازم است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/20707/1/245 ر.ک: همان، ص245-247]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== |