۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیتالله') |
جز (جایگزینی متن - 'آیتالله' به 'آیتالله ') |
||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
«منتهى الاصول»، به زبان عربى، اثر | «منتهى الاصول»، به زبان عربى، اثر آیتالله ، سيد حسن بجنوردى و حاوى يك دوره عالى اصول فقه است. | ||
به گفته نويسنده، در ابتداى كتاب، عدهاى از ايشان درخواست كردهاند كه تحقيقاتى را كه از اساتيدشان آموختهاند، در كتابى به رشته تحرير درآورده و نظريات خود را نيز بيان كند و اين كتاب، در پاسخ به آن درخواست نگارش يافته است. | به گفته نويسنده، در ابتداى كتاب، عدهاى از ايشان درخواست كردهاند كه تحقيقاتى را كه از اساتيدشان آموختهاند، در كتابى به رشته تحرير درآورده و نظريات خود را نيز بيان كند و اين كتاب، در پاسخ به آن درخواست نگارش يافته است. | ||
خط ۶۹: | خط ۶۹: | ||
اين نظريه شيخ بهايى، ايجاد يك سرفصل جديد در علم اصول شده است كه ترتب نام دارد. عدهاى در پاسخ به اين كلام شيخ بهايى گفتهاند: در مورد عبادت فوق الذكر، امر ترتبى موجود است؛ به اين معنى كه در اين فرض دو امر داريم: يكى از اوامر، مطلق است كه همان امر مربوط به واجب اهم است و ديگرى، امرى است مشروط به تخلف از امر اول كه در صورت عدم انجام آن، معنا پيدا مىكند. اين دو امر در طول يكديگر و بر هم مترتب مىباشند؛ يعنى امر دوم، مترتب بر تخلف از امر اول است. | اين نظريه شيخ بهايى، ايجاد يك سرفصل جديد در علم اصول شده است كه ترتب نام دارد. عدهاى در پاسخ به اين كلام شيخ بهايى گفتهاند: در مورد عبادت فوق الذكر، امر ترتبى موجود است؛ به اين معنى كه در اين فرض دو امر داريم: يكى از اوامر، مطلق است كه همان امر مربوط به واجب اهم است و ديگرى، امرى است مشروط به تخلف از امر اول كه در صورت عدم انجام آن، معنا پيدا مىكند. اين دو امر در طول يكديگر و بر هم مترتب مىباشند؛ يعنى امر دوم، مترتب بر تخلف از امر اول است. | ||
امكان وجود چنين امرى، موردى بحثانگيز را در علم اصول رقم زده است. مشهور اصوليان، مثل [[شيخ انصارى]] و محقق خراسانى، آن را انكار نموده و دستهاى ديگر همچون ميرزاى شيرازى و محقق نايينى و عراقى آن را ممكن مىدانند. | امكان وجود چنين امرى، موردى بحثانگيز را در علم اصول رقم زده است. مشهور اصوليان، مثل [[شيخ انصارى]] و محقق خراسانى، آن را انكار نموده و دستهاى ديگر همچون ميرزاى شيرازى و محقق نايينى و عراقى آن را ممكن مىدانند. آیتالله بجنوردى در طى بحثى مفصل، مبانى نظريه ترتب را بر اساس آراى محقق نايينى طرح نموده و از اشكالات وارد بر آن پاسخ گفته است. | ||
نواهى، مفاهيم، عام و خاص، مطلق و مقيد و مجمل و مبيّن، ديگر عناوين مقاصد اين جلد هستند. | نواهى، مفاهيم، عام و خاص، مطلق و مقيد و مجمل و مبيّن، ديگر عناوين مقاصد اين جلد هستند. | ||
خط ۷۹: | خط ۷۹: | ||
ظن و مباحث مرتبط على القاعده بعد از قطع بررسى مىشوند. شهرت و كنكاش در حجيت آن، از فروع مسئله ظن است. شهرت به سه قسم تقسيم مىشود: شهرت روايى كه عبارت است از مشهور بودن روايتى در بين روات احاديث و كتابهاى آنان، شهرت عملى كه به عمل مشهور فقها به روايت و فتوا بر اساس آن گفته مىشود و شهرت فتوايى كه منظور از آن، فتواى مشهور فقها به حكم خاصى است. منظور از شهرت در اين بحث، شهرت نوع سوم است كه در حجيت آن اختلاف وجود دارد. به عقيده مؤلف، اگر شهرت فتوايى در بين فقهاى متقدم(فقهاى زمان معصومين(ع) و اوايل غيبت كبرى) حاصل شود، قطعا حجت است، اگر چه دليلى مطابق آن در دسترس نداشته باشيم، چون در اينگونه شهرت، ملاك اجماع محصّل كه همان كشف قطعى از قول معصوم(ع) است، وجود دارد. | ظن و مباحث مرتبط على القاعده بعد از قطع بررسى مىشوند. شهرت و كنكاش در حجيت آن، از فروع مسئله ظن است. شهرت به سه قسم تقسيم مىشود: شهرت روايى كه عبارت است از مشهور بودن روايتى در بين روات احاديث و كتابهاى آنان، شهرت عملى كه به عمل مشهور فقها به روايت و فتوا بر اساس آن گفته مىشود و شهرت فتوايى كه منظور از آن، فتواى مشهور فقها به حكم خاصى است. منظور از شهرت در اين بحث، شهرت نوع سوم است كه در حجيت آن اختلاف وجود دارد. به عقيده مؤلف، اگر شهرت فتوايى در بين فقهاى متقدم(فقهاى زمان معصومين(ع) و اوايل غيبت كبرى) حاصل شود، قطعا حجت است، اگر چه دليلى مطابق آن در دسترس نداشته باشيم، چون در اينگونه شهرت، ملاك اجماع محصّل كه همان كشف قطعى از قول معصوم(ع) است، وجود دارد. | ||
سومين بخش اين جلد، بحث اصول عمليه است كه شامل اصول برائت، احتياط، تخيير و استصحاب مىشود. مرحوم | سومين بخش اين جلد، بحث اصول عمليه است كه شامل اصول برائت، احتياط، تخيير و استصحاب مىشود. مرحوم آیتالله بجنوردى، مباحث اين بخش را كه كاربردىترين مسائل اصول فقه را تشكيل مىدهد، به تفصيل و با طرح نظريات انديشمندان بزرگ اصول فقه، بهخصوص محقق عراقى و نايينى به سامان رسانده است. | ||
تعادل و تراجيح و اجتهاد و تقليد كه موضوعات آنها به ترتيب بررسى راه حلهاى تعارض روايات و نيز احكام و شرايط اجتهاد و تقليد است، دو بحث پايانى كتاب را تشكيل مىدهند. | تعادل و تراجيح و اجتهاد و تقليد كه موضوعات آنها به ترتيب بررسى راه حلهاى تعارض روايات و نيز احكام و شرايط اجتهاد و تقليد است، دو بحث پايانى كتاب را تشكيل مىدهند. |
ویرایش