پرش به محتوا

مفاتيح الإعجاز: شرح گلشن راز: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' :' به ': '
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - ' :' به ': ')
 
خط ۳۲: خط ۳۲:
}}
}}
   
   
'''مفاتيح الإعجاز : شرح گلشن راز،''' عنوان اثری است یک جلدی به زبان فارسی از [[لاهیجی، محمد بن یحیی|محمد بن یحیی بن علی جیلانی لاهیجی]] با موضوع عرفان اسلامی. [[لاهیجی، محمد بن یحیی|لاهیجی]] این اثر را در شرح گلشن راز [[شبستری، محمود|شیخ محمود شبستری]] نوشته است. گلشن راز به نظم و مفاتیح الاعجاز در شرح آن به نثر است. این نسخه خطی در 1312ق به خط میرزا محمد ملک‌الکتاب نوشته شده است.
'''مفاتيح الإعجاز: شرح گلشن راز،''' عنوان اثری است یک جلدی به زبان فارسی از [[لاهیجی، محمد بن یحیی|محمد بن یحیی بن علی جیلانی لاهیجی]] با موضوع عرفان اسلامی. [[لاهیجی، محمد بن یحیی|لاهیجی]] این اثر را در شرح گلشن راز [[شبستری، محمود|شیخ محمود شبستری]] نوشته است. گلشن راز به نظم و مفاتیح الاعجاز در شرح آن به نثر است. این نسخه خطی در 1312ق به خط میرزا محمد ملک‌الکتاب نوشته شده است.


منظومه گلشن راز شبستری را به‌حق می‌توان یک دوره کامل عرفان نظری و حتی شناسنامه عرفان نظری دانست. این کتاب به‌رغم اختصار در حجم و تعداد ابیات، مضامین بلند و عمیق عرفانی را به‌شایستگی تبیین کرده و همین امر، فهم دقیق محتوای آن را حتی برای اهل فن نیز بسیار دشوار نموده است؛ لذا شرح‌های بسیار زیادی بر آن نوشته شده. می‌توان گفت در میان مهم‌ترین شرح‌هایی که بر گلشن راز نوشته شده، شرح مفاتیح الاعجاز، هم به‌لحاظ پرداختن به تمام ابیات گلشن و هم به‌لحاظ عمق مطالب، برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین شرح بشمار می‌آید که شروح پس از آن کمابیش وام‌دار آن هستند.<ref>ر.ک: لطیفی، عبدالحسین، ص297</ref>
منظومه گلشن راز شبستری را به‌حق می‌توان یک دوره کامل عرفان نظری و حتی شناسنامه عرفان نظری دانست. این کتاب به‌رغم اختصار در حجم و تعداد ابیات، مضامین بلند و عمیق عرفانی را به‌شایستگی تبیین کرده و همین امر، فهم دقیق محتوای آن را حتی برای اهل فن نیز بسیار دشوار نموده است؛ لذا شرح‌های بسیار زیادی بر آن نوشته شده. می‌توان گفت در میان مهم‌ترین شرح‌هایی که بر گلشن راز نوشته شده، شرح مفاتیح الاعجاز، هم به‌لحاظ پرداختن به تمام ابیات گلشن و هم به‌لحاظ عمق مطالب، برجسته‌ترین و تأثیرگذارترین شرح بشمار می‌آید که شروح پس از آن کمابیش وام‌دار آن هستند.<ref>ر.ک: لطیفی، عبدالحسین، ص297</ref>