۱۱۲٬۳۲۹
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' .' به '.') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ') |
||
خط ۳۸: | خط ۳۸: | ||
'''مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند''' | '''مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند''' | ||
[[ پرونده: وصیت نامه امام خمینی سلام الله علیه.png|بندانگشتی|265px| [[ نرمافزار وصیتنامه امام خمینی سلاماللهعلیه]] ]] | [[ پرونده: وصیت نامه امام خمینی سلام الله علیه.png|بندانگشتی|265px| [[ نرمافزار وصیتنامه امام خمینی سلاماللهعلیه]] ]] | ||
[[خامنهای، سید علی|آیتالله سید علی خامنهای]] می فرمایند: روزی که با جمعی از فضلا و علما در خدمت امام بودیم به ما فرمودند: «دو چیز باید در | [[خامنهای، سید علی|آیتالله سید علی خامنهای]] می فرمایند: روزی که با جمعی از فضلا و علما در خدمت امام بودیم به ما فرمودند: «دو چیز باید در حوزهها باقی بماند، یکی فقاهت و دوم تهذیب.» و مطلبی قریب به این مضمون فرمودند که: «مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند». | ||
'''تاریخ اجتهادشان را نمی گفتند''' | '''تاریخ اجتهادشان را نمی گفتند''' | ||
حجت الاسلام | حجت الاسلام [[سید حمید روحانی]]: دیر زمانی من و مرحوم [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] در نجف اشراف کوشیدیم که تاریخ به اجتهاد رسیدن امام را از زبان ایشان بشنویم، لیکن در این باره هرگز پاسخی ندادند. | ||
'''من نمیخواهم مرجع شوم''' | '''من نمیخواهم مرجع شوم''' | ||
حجت الاسلام [[مرتضی صادقی تهران]]<nowiki/>ی: در اوایل مبارزات که اعلامیه های متعددی از امام صادر می شد، یکی از علمای تهران توسط بنده پیامی به امام در قم فرستاد به این مضمون که چون حضرت عالی در اعداد مراجع و صاحبان رساله عملیه هستید، زیبنده شما نیست این اندازه زیاد اعلامیه بدهید. قدری آنها را کمتر کنید. وقتی بنده پیام را به امام تقدیم کردم: فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید من نمیخواهم مرجع بشوم، | حجت الاسلام [[مرتضی صادقی تهران]]<nowiki/>ی: در اوایل مبارزات که اعلامیه های متعددی از امام صادر می شد، یکی از علمای تهران توسط بنده پیامی به امام در قم فرستاد به این مضمون که چون حضرت عالی در اعداد مراجع و صاحبان رساله عملیه هستید، زیبنده شما نیست این اندازه زیاد اعلامیه بدهید. قدری آنها را کمتر کنید. وقتی بنده پیام را به امام تقدیم کردم: فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید من نمیخواهم مرجع بشوم، میخواهم به وظیفه عمل کنم». | ||
'''از جان ایشان محافظت کنید''' | '''از جان ایشان محافظت کنید''' | ||
حجت الاسلام و المسلمین [[احمد سالک کاشانی]]: «پس از شهادت شهید محراب | حجت الاسلام و المسلمین [[احمد سالک کاشانی]]: «پس از شهادت شهید محراب [[آیتالله صدوقی]]، امام شورای عالی فرماندهی سپاه را که من به دلیل مسئولیت بسیج مستضعفین در آن عضویت داشتم، احضار فرمودند. ایشان به شورا تکلیف کردند که خودشان را باید حفظ بکنند.بعد از ادامه صحبت هایشان از شهید [[آیتالله اشرفی اصفهانی]] به طور خاص نام برده و فرمودند: شما مکلف هستید که از جان ایشان محافظت بکنید. پس از فرمایش امام هیئاتی به کرمانشاه رفت تا بنا به دستور امام تدابیر لازم را برای محافظت از مرحوم اشرفی اتخاذ کنند. مأموریت این هیئات که بنده عضو آن بودم 15 روز طول کشید و اقدامات متعددی هم صورت پذیرفت». | ||
'''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' | '''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' | ||
«تکالیفی که برای فقهای اسلام است بر دیگران نیست. فقهای اسلام برای مقام فقاهتی که دارند باید بسیاری از مباحات را ترک کنند و از آن اعراض نمایند. فقهای اسلام باید در موردی که برای دیگران تقیّه است تقیّه نکنند. تقیّه برای حفظ اسلام و مذهب بود که اگر تقیّه | «تکالیفی که برای فقهای اسلام است بر دیگران نیست. فقهای اسلام برای مقام فقاهتی که دارند باید بسیاری از مباحات را ترک کنند و از آن اعراض نمایند. فقهای اسلام باید در موردی که برای دیگران تقیّه است تقیّه نکنند. تقیّه برای حفظ اسلام و مذهب بود که اگر تقیّه نمیکردند مذهب را باقی نمی گذاشتند. تقیّه مربوط به فروع است- مثلاً وضو را این طور یا آن طور بگیر- اما وقتی که اصول اسلام، حیثیت اسلام در خطر است جای تقیّه و سکوت نیست، اگر یک فقیهی را وادار کنند که برود سر منبر خلاف حکم خدا را بگوید آیا میتواند به عنوان «التقیه دینی و دین آبانی» اطاعت کند؟ اینجا جای تقیّه نیست، اگر بنا باشد به واسطه ورود یک فقیه در دستگاه ظلمه بساط ظلم رواج پیدا کند و اسلام لکه دار گردد نباید وارد شود- هر چند او را بکشند و هیچ عذری از او پذیرفته نیست مگر اینکه معلوم شود ورود او در آن دستگاه روی پایه و اساس عقلایی بوده است، مثل علی بن یقطین که معلوم است برای چه وارد شده است، یا خواجه نصیر (رضوان الله علیه) که معلوم است در ورود او چه فوایدی بود». | ||
'''کلام شخص فاسد مؤثر نیست''' | '''کلام شخص فاسد مؤثر نیست''' |