پرش به محتوا

الهیات فرهنگ: تفاوت میان نسخه‌ها

۱۱۳ بایت اضافه‌شده ،  ‏۱۶ ژوئن ۲۰۲۳
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۷: خط ۲۷:
}}
}}


''' الاهیات فرهنگ ''' برگردان فارسی مراد فراهادپور و فضل‌الله پاکزاد از یکی از آثار پل تیلیش متأله اگزیستانسیالیست برجسته مسیحی است. تیلیش در پیشگفتاری که بر کتاب نوشته، آن را در واقع صورت خلاصه شده‌ای از عنوان نخستین سخنرانی منتشر شده خود به نام «در باب الاهیات فرهنگ» که در شعبه برلین انجمن کانت ایراد شده می‌داند.  
''' الاهیات فرهنگ ''' برگردان فارسی [[فرهادپور، مراد|مراد فراهادپور]] و [[پاکزاد، فضل‌الله|فضل‌الله پاکزاد]] از یکی از آثار [[تیلیش، پل|پل تیلیش]] متأله اگزیستانسیالیست برجسته مسیحی است. [[تیلیش، پل|تیلیش]] در پیشگفتاری که بر کتاب نوشته، آن را در واقع صورت خلاصه شده‌ای از عنوان نخستین سخنرانی منتشر شده خود به نام «در باب الاهیات فرهنگ» که در شعبه برلین انجمن کانت ایراد شده می‌داند.  


مؤلف هدف از نگاشتن این کتاب و نیز سایر آثار خود را تبیین و روشن ساختن چگونگی پیوند مسیحیت با فرهنگ دنیوی و سکولار می‌داند. وی در این کتاب با تکیه بر آثار دیگر خود از جمله الاهیات جامع/ نظام‌مند می‌کوشد حضور بُعد یا ساحت دینی را در بسیاری از حوزه‌های خاص فعالیت فرهنگی بشر آشکار سازد. او معتقد است که این بعد یا ساحت که وصف آن در بخش اول کتاب آمده، همواره در همه آفریده‌های فرهنگی حضور دارد. مؤلف مدعی است که هرگاه عبارت الاهیات فرهنگ را به کار برده است، قصدش چه در گذشته چه در حال، اشاره به همین بعد یا ساخت دینی بوده است، نه این یا آن شکل از تسلط مقام‌ها و نهادهای دینی بر خلاقیت فرهنگی. مؤلف با درپیش گرفتن چنین دیدگاهی به بررسی ماهیت زبان دینی، رابطه پروتستانتیزم با سبک‌های هنری، رابطه اگزیستانسیالیسم با روانکاوی، ارتباط دین و اخلاق و در نهایت ابلاغ پیام مسیحی از این رهگذر می‌پردازد و دیدگاه‌های خود را در این زمینه‌ها مطرح می‌کند. از آنجا که مؤلف ا ین کتاب اگزیستانسیالیست است، روش تحلیل وجودگرایانه را به کار می‌برد<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص81</ref>.
مؤلف هدف از نگاشتن این کتاب و نیز سایر آثار خود را تبیین و روشن ساختن چگونگی پیوند مسیحیت با فرهنگ دنیوی و سکولار می‌داند. وی در این کتاب با تکیه بر آثار دیگر خود از جمله الاهیات جامع/ نظام‌مند می‌کوشد حضور بُعد یا ساحت دینی را در بسیاری از حوزه‌های خاص فعالیت فرهنگی بشر آشکار سازد. او معتقد است که این بعد یا ساحت که وصف آن در بخش اول کتاب آمده، همواره در همه آفریده‌های فرهنگی حضور دارد. مؤلف مدعی است که هرگاه عبارت الاهیات فرهنگ را به کار برده است، قصدش چه در گذشته چه در حال، اشاره به همین بعد یا ساخت دینی بوده است، نه این یا آن شکل از تسلط مقام‌ها و نهادهای دینی بر خلاقیت فرهنگی. مؤلف با درپیش گرفتن چنین دیدگاهی به بررسی ماهیت زبان دینی، رابطه پروتستانتیزم با سبک‌های هنری، رابطه اگزیستانسیالیسم با روانکاوی، ارتباط دین و اخلاق و در نهایت ابلاغ پیام مسیحی از این رهگذر می‌پردازد و دیدگاه‌های خود را در این زمینه‌ها مطرح می‌کند. از آنجا که مؤلف ا ین کتاب اگزیستانسیالیست است، روش تحلیل وجودگرایانه را به کار می‌برد<ref>ایزانلو، رمضانعلی و همکاران، ص81</ref>.