۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'آقا ضياء عراقى' به 'عراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]]') |
جز (جایگزینی متن - 'آية الله ' به 'آیتالله') |
||
خط ۴۷: | خط ۴۷: | ||
صفحات زرين دانش، فضيلت و مبارزه به دست با كفايت مردان الهى رقم مىخورد. آنان چون خورشيدى بر تارك پرافتخار تاريخ درخشيده، پرتو نورشان گرمابخش جانهاى خسته است تا تحركى دوباره يابد. بهرغم شعار استعمارگران مبنى بر جدايى دين از سياست، عالمان متعهد و دينپرور با حضور در ميادين سياست، مردانه از حقوق مظلومان و ستمديدگان حمايت كردند. آنان در جبهه نبرد با كافران گاه تا مرز شهادت پيش رفته، قلم خويش را به مركب خون سيراب كردند. | صفحات زرين دانش، فضيلت و مبارزه به دست با كفايت مردان الهى رقم مىخورد. آنان چون خورشيدى بر تارك پرافتخار تاريخ درخشيده، پرتو نورشان گرمابخش جانهاى خسته است تا تحركى دوباره يابد. بهرغم شعار استعمارگران مبنى بر جدايى دين از سياست، عالمان متعهد و دينپرور با حضور در ميادين سياست، مردانه از حقوق مظلومان و ستمديدگان حمايت كردند. آنان در جبهه نبرد با كافران گاه تا مرز شهادت پيش رفته، قلم خويش را به مركب خون سيراب كردند. | ||
بزرگمرد دانش و جهاد | بزرگمرد دانش و جهاد آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى از يكسو در جبهه مبارزه با جهل و از سويى در نبرد با كفار سرآمد عصر خويش بود. بر فقاهتش، كتاب عروة الوثقى و بر عرفانش، مناجاتنامه بستان راز و گلستان نياز و بر سياستش، موضعگيرى روشنگرانه وى در انقلاب مشروطيت و همگامى او با آیتاللهشهيد شيخ فضل الله نورى و نيز شهادت فرزندش در ميدان نبرد، بهترين گواه است. | ||
خط ۶۰: | خط ۶۰: | ||
==اساتید== | ==اساتید== | ||
سيد محمد كاظم، ابتدا درس علامه شيخ محمد باقر نجفى فرزند شيخ محمد تقى نجفى، نويسنده كتاب«هداية المسترشدين» را بر درس ساير علما ترجيح داد. و از محضر اساتيدى چون | سيد محمد كاظم، ابتدا درس علامه شيخ محمد باقر نجفى فرزند شيخ محمد تقى نجفى، نويسنده كتاب«هداية المسترشدين» را بر درس ساير علما ترجيح داد. و از محضر اساتيدى چون آیتاللهسيد محمد باقر موسوى خوانسارى و برادرش آیتاللهحاج ميرزا هاشم خوانسارى و آیتاللهمحمد جعفر آبادهاى استفادههاى فراوانى برد. | ||
==مهاجرت به نجف== | ==مهاجرت به نجف== | ||
سيد محمد كاظم در سال 1281ق، با اجازه و معرفى استادش | سيد محمد كاظم در سال 1281ق، با اجازه و معرفى استادش آیتاللهشيخ محمد باقر نجفى، به همراه چند تن از علما به نجف اشرف هجرت كرد و در آنجا از محضر بزرگانى همچون آیتاللهسيد محمد حسن شيرازى(ميرزاى بزرگ) فتوادار تحريم تنباكو، آیتاللهشيخ راضى و آیتاللهشيخ مهدى جعفرى و آیتاللهشيخ مهدى آل كاشف الغطا استفادههاى علمى و توشه معنوى فراوانى كسب نمود. | ||
استاد هيچگاه از تدريس غافل نبود. وى بعد از هجرت ميرزاى شيرازى به سامرا بهطور رسمى حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس خارج فقه و اصول كه مرحله نهايى تحصيلات حوزوى است، پرداخت. ديرى نپاييد كه شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر شدند، بهطورى كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كردهاند. | استاد هيچگاه از تدريس غافل نبود. وى بعد از هجرت ميرزاى شيرازى به سامرا بهطور رسمى حوزه درس خود را در نجف تشكيل داد و به تدريس دروس خارج فقه و اصول كه مرحله نهايى تحصيلات حوزوى است، پرداخت. ديرى نپاييد كه شاگردان زيادى در درس ايشان حاضر شدند، بهطورى كه عدد آنان را تا دويست نفر ذكر كردهاند. | ||
خط ۷۰: | خط ۷۰: | ||
==شاگردان== | ==شاگردان== | ||
برخى از معروفترين شاگردان وى عبارتند از: | برخى از معروفترين شاگردان وى عبارتند از: آیتاللهشيخ عبد الكريم حائرى يزدى(مؤسس حوزه علميه قم)، آیتاللهسيد حسين بروجردى(مرجع تقليد شيعيان جهان)، آیتاللهمجاهد سيد حسن مدرس، آیتاللهعراقی، ضیاءالدین|آقا ضياء عراقى]]، آیتاللهحاج آقا حسين قمى، آیتاللهسيد عبد الحسين شرف الدين عاملى، آیتاللهسيد محمد تقى خوانسارى، آیتاللهسيد احمد خوانسارى، آیتاللهشيخ محمد حسين كاشف الغطا، آیتاللهشيخ احمد كاشف الغطا، آیتاللهشيخ محمد تقى بافقى،آیتاللهميرزا مهدى آشتيانى و... | ||
==مرجعيت== | ==مرجعيت== | ||
استاد | استاد آیتاللهيزدى، بر مباحث فقهى تسلط كامل داشت. از اينرو مسائل مشكل و پيچيده فقهى را با بيانى روان و ساده و با استدلالى قوى، به طلاب عرضه مىكرد، بهگونهاى كه شاگردان فراوانى جذب شيوه درس وى شدند. آنگونه كه مورخان نوشتهاند وى با تسلط كامل و مهارت تحسين برانگيز و استدلال قوى به طرح نظرات خود مىپرداخت و ابواب مختلف فقهى را يكى پس از ديگرى به بهترين وجه و آسانترين شيوه به پايان مىرساند. | ||
او بدون استدلال قوى و قانع كننده، از مباحث علمى نمىگذشت و به مثالهاى فراوان فقهى استشهاد مىكرد. وقتى شاگردان، اشكالات و سؤالات خود را مطرح يا در مثالهاى ايشان خدشه مىكردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش مىداد و با وقار خاص به آنان مىگفت: «اين اشكال به ذهن من نيز آمده! آنگاه به اشكال جواب مىداد.» | او بدون استدلال قوى و قانع كننده، از مباحث علمى نمىگذشت و به مثالهاى فراوان فقهى استشهاد مىكرد. وقتى شاگردان، اشكالات و سؤالات خود را مطرح يا در مثالهاى ايشان خدشه مىكردند، با سعه صدر به سخن آنان گوش مىداد و با وقار خاص به آنان مىگفت: «اين اشكال به ذهن من نيز آمده! آنگاه به اشكال جواب مىداد.» | ||
آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى، سيره علماى صالح گذشته را در زمينه مرجعيت رعايت مىكرد و با اينكه از بزرگترين علماى آن زمان به شمار مىآمد همواره از پذيرش اين امر خطير، دورى مىجست. مردم و علماى نجف كه به مقام علمى و معنوى وى به خصوص پس از رحلت ميرزاى بزرگ در سال 1312ق، پى برده بودند نسبت به پذيرش مرجعيت، به آن فقيه وارسته، اصرار مىكردند. ايشان سرانجام با احساس مسئوليت در قبال سرنوشت اسلام و مسلمين، به اين بارگران تن سپرد و با قبول مرجعيت جهان اسلام در رديف علمايى همچون [[آخوند خراسانى]](متوفاى 1329ق) و شيخ محمد طه نجفى(متوفاى 1323ق) و ديگر مراجع آن زمان جاى گرفت. وى بعد از رحلت [[آخوند خراسانى]] و آیتاللهمحمد طه نجفى، زعيم بزرگ جهان تشيع گرديد و به مثابه بزرگترين قدرت مذهبى و يگانه پاسدار حريم تشيع، حفظ كيان مسلمين را بر عهده گرفت. آن روز كه دشمنان اسلام، كمر به نابودى اسلام بسته بودند اين مرد بزرگ چونان مجاهدى نستوه و سياستمدارى فرزانه به صحنه آمد. | |||
==رابطه او با انقلاب مشروطه== | ==رابطه او با انقلاب مشروطه== | ||
خط ۸۴: | خط ۸۴: | ||
در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكلهاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود. | در سال 1324ق، انقلاب مشروطه در ايران به پيروزى رسيد. نخستين مجلس شوراى ملى ايران تأسيس شد، اختيارات شاه و دربار كاسته شد. مجلس شوراى ملى قوانينى براى حل مشكلهاى سياسى، اقتصادى، فرهنگى و آموزش كشور تدوين نمود. | ||
مراجع تقليد نجف از جمله [[آخوند خراسانى]]، شيخ عبد الله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى از ابتداى مشروطه به پشتيبانى آن بر آمدند. در ايران نيز | مراجع تقليد نجف از جمله [[آخوند خراسانى]]، شيخ عبد الله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى از ابتداى مشروطه به پشتيبانى آن بر آمدند. در ايران نيز آیتاللهسيد محمد طباطبايى و آیتاللهسيد عبد الله بهبهانى، رهبرى نهضت مشروطه را بر عهده داشتند. اما گروهى از مراجع تقليد و مجتهدان پس از مدتى كه عملكرد روشنفكران غربزده و برخى از نمايندگان مجلس را در مخالفت با مذهب مشاهده نمودند، خواستار مشروطه مشروعه شدند. آیتاللهشيخ فضل الله نورى رهبرى مجتهدان هوادار مشروطه مشروعه را در ايران كه تعدادشان به بيست مىرسيد به عهده داشت. آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى نيز جزو اين گروه بود. وى خواستار برپايى حكومت اسلامى و نظام مشروطه موافق با شرع اسلام بود. او از ابتدا سكوت كرد، زيرا سه تن از مراجع تقليد نجف، پشتيبان مشروعه بودند. | ||
موافقت عدهاى از عالمان سرشناس نظير آيات والا مقام خراسانى، بهبهانى، طباطبايى، عبدالله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى با مشروطيت، فقط نوعى همراهى و همكارى با به اصطلاح روشنفكران، در مبارزه با حكومت ظالمانه بود و در واقع حضور علماى طراز اول، پاى مردم را به صحنه كشيد و انقلاب را در فراز و نشيبها يارى كرد. وگرنه روشنفكران در هيچ دوره، قدرتى همپاى قدرت علماى دين و مذهب نداشتهاند كه بتوانند ملت را با سياستها و اهداف خويش همراه سازند. | موافقت عدهاى از عالمان سرشناس نظير آيات والا مقام خراسانى، بهبهانى، طباطبايى، عبدالله مازندرانى و ميرزا حسين تهرانى با مشروطيت، فقط نوعى همراهى و همكارى با به اصطلاح روشنفكران، در مبارزه با حكومت ظالمانه بود و در واقع حضور علماى طراز اول، پاى مردم را به صحنه كشيد و انقلاب را در فراز و نشيبها يارى كرد. وگرنه روشنفكران در هيچ دوره، قدرتى همپاى قدرت علماى دين و مذهب نداشتهاند كه بتوانند ملت را با سياستها و اهداف خويش همراه سازند. | ||
علماى موافق مشروطه هر چند قصد اصلاح داشتند و درصدد تغيير اوضاع به نفع اسلام بودند اما | علماى موافق مشروطه هر چند قصد اصلاح داشتند و درصدد تغيير اوضاع به نفع اسلام بودند اما آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى، دستى پنهان را مىديد كه از آغاز، مشروطيت را از مشروعيت جدا مىكرد و براى دين و ديندارن نقشى در سياست قائل نبود. آن فقيه دورانديش به جمعى از شاگردانش گفته بود: عاقبت مشروطه را تاريك مىبينم، چون آقايان به اسلام و روحانيت رحم نخواهند كرد. مىبينم روزى را كه عمامه از سر روحانيت برداشته، آنان را از صحنه كنار خواهند زد. | ||
بعد از اعلان قانون اساسى در دولت عثمانى، | بعد از اعلان قانون اساسى در دولت عثمانى، آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى به مخالفت با آن برخاست و به سختگيرى و آزار و اذيت مسلمانان از سوى آن دولت اعتراض نمود؛ بهطورى كه حكومت عثمانى او را به تبعيد خارج از عراق تهديد كرد. | ||
بعضى از مشروطهخواهان ايرانى، فرصت را غنيمت شمرده، از طريق ارسال تلگراف به استانبول، تهمتهاى ناروايى به او نسبت داده، به اين اميد كه از ناحيه حكومت عثمانى در حق وى سختگيرى شود و مورد آزار و اذيت قرار گيرد. | بعضى از مشروطهخواهان ايرانى، فرصت را غنيمت شمرده، از طريق ارسال تلگراف به استانبول، تهمتهاى ناروايى به او نسبت داده، به اين اميد كه از ناحيه حكومت عثمانى در حق وى سختگيرى شود و مورد آزار و اذيت قرار گيرد. | ||
خط ۱۰۴: | خط ۱۰۴: | ||
در اين ايام كه دول اروپايى مانند ايتاليا به طرابلس غرب(ليبى) حمله نموده و از طرفى روسها شمال ايران را با قواى خود اشغال كردهاند و انگليسىها نيز نيروهاى خود را در جنوب ايران پياده كردهاند و اسلام را در معرض خطر نابوى قرار دادهاند، بر عموم مسلمين از عرب و ايرانى، واجب است كه خود را براى عقب راندن كفار از ممالك اسلامى مهيا سازند و از بذل جان و مال در راه بيرون راندن نيروهاى ايتاليا از طرابلس غرب و اخراج قواى روسى و انگليسى از ايران، هيچ فروگذار نكنند، زيرا اين عمل از مهمترين فرايض اسلامى است، تا به يارى خداوند دو مملكت اسلامى از تهاجم صليبىها محفوظ بماند. | در اين ايام كه دول اروپايى مانند ايتاليا به طرابلس غرب(ليبى) حمله نموده و از طرفى روسها شمال ايران را با قواى خود اشغال كردهاند و انگليسىها نيز نيروهاى خود را در جنوب ايران پياده كردهاند و اسلام را در معرض خطر نابوى قرار دادهاند، بر عموم مسلمين از عرب و ايرانى، واجب است كه خود را براى عقب راندن كفار از ممالك اسلامى مهيا سازند و از بذل جان و مال در راه بيرون راندن نيروهاى ايتاليا از طرابلس غرب و اخراج قواى روسى و انگليسى از ايران، هيچ فروگذار نكنند، زيرا اين عمل از مهمترين فرايض اسلامى است، تا به يارى خداوند دو مملكت اسلامى از تهاجم صليبىها محفوظ بماند. | ||
در سال 1914م(1332ق) همزمان با جنگ جهانى اول، انگلستان عليه امپراتور عثمانى اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به كشور اسلامى عراق كشيده شد. انگليس براى تصرف بصره در شط العرب نيرو پياده كرد. | در سال 1914م(1332ق) همزمان با جنگ جهانى اول، انگلستان عليه امپراتور عثمانى اعلان جنگ داد و دامنه جنگ به كشور اسلامى عراق كشيده شد. انگليس براى تصرف بصره در شط العرب نيرو پياده كرد. آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى با فتواى خود مبنى بر وجوب جهاد، مسلمانان را به جهاد عليه كفار انگليس ترغيب مىكرد. در اينجا بخشى از فتواى آن فقيه مبارز را مىآوريم تا خوانندگان را با روحيه ضد استعمارى آن بزرگمرد تاريخ آشنا سازيم: «... فتواى ما مبنى بر دفاع در مقابل هجوم كفار بر بلاد مسلمين در همه جا پخش شده است. از آنجا كه دشمن نزديك شده و كار سخت بالا گرفته و مشكلات زيادى پديد آورده است، بر هر كس لازم است در عقب راندن قواى دشمن و سعى در حفظ حدود و ثغور اسلام، با همه امكاناتى كه دارد غفلت نورزد...». بعد از ابلاغ فتواى جهاد، جمع زيادى از علما به سوى جبهههاى جنگ شتافتند؛ از جمله سيد محمد يزدى فرزند ارشد آیتاللهيزدى، با حضور در جبهه، رشادت خاصى از خود نشان داد و سرانجام نيز به درجه رفيع شهادت نايل گشت. | ||
==باقیات و صالحات== | ==باقیات و صالحات== | ||
عالم پرهيزگار، | عالم پرهيزگار، آیتاللهيزدى در طول عمر مبارك خود، آثار زيادى را به يادگار گذاشت و كمكهاى بسيارى به بىسرپرستان و يتيمان مبذول داشت. وى در عمران شهرها و روستاها بهويژه در ساخت مسجد، حمام و كاروانسرا، همتى والا و نسبت به رسيدگى به امور حوزههاى علميه و طلاب علوم دينى، عنايت خاصى داشت و بناهاى زيادى را بنياد نهاد كه مهمترين آنها، مدرسه علميه و كتابخانه ايشان در نجف اشرف است. اولين مدرسه، معروف به مدرسه سيد در خيابانى بين خيابان رسول و بازار حويش قرار دارد و دومين مدرسه نيز در محله العماره واقع شده است. | ||
==فرزندان== | ==فرزندان== | ||
آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى، داراى شش فرزند پسر بود كه همگى از علما و فضلا به شمار مىآمدند. اسامى آنان بدين شرح است: | |||
# عالم مجاهد سيد محمد يزدى كه در ميدان نبرد با استعمار، شربت شهادت نوشيد. | # عالم مجاهد سيد محمد يزدى كه در ميدان نبرد با استعمار، شربت شهادت نوشيد. | ||
خط ۱۲۳: | خط ۱۲۳: | ||
==اوصيا== | ==اوصيا== | ||
آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى با حضور رؤسا، بزرگان نجف و اولاد و بستگان خود چهار وصى معين كرد كه عبارتند از: | |||
# | # آیتاللهشيخ احمد كاشف الغطا. | ||
# علامه شيخ محمد حسين كاشف الغطا. | # علامه شيخ محمد حسين كاشف الغطا. | ||
# | # آیتاللهآقا ميرزا محمود تبريزى. | ||
# | # آیتاللهآقا شيخ على مازندرانى. | ||
بر اساس وصيت سيد اين چهار تن موظف شدند كه تمام موجودى وجوهات شرعى اعم از سهم امام(ع)، سهم سادات، كفارات و مظالم را به مرجع تقليد بعدى تحويل دهند. گفتنى است در جلسه تعيين وصى يكى از نوادگان به سيد محمد كاظم عرض كرد: برخى نوادگان شما يتيم هستند و تحت سرپرستى شما بودهاند، خوب است چيزى براى آنها هم تعيين كنيد. سيد با آن كسالت جسمى و با صداى ضعيف و رنجور كه حكايت از عروجى نزديك داشت، فرمود: «نوادگان من اگر متدين هستند، خدا روزى آنها را مىرساند و اگر نه، چگونه از مالى كه از آن من نيست، به آنان كمك كنم.» | بر اساس وصيت سيد اين چهار تن موظف شدند كه تمام موجودى وجوهات شرعى اعم از سهم امام(ع)، سهم سادات، كفارات و مظالم را به مرجع تقليد بعدى تحويل دهند. گفتنى است در جلسه تعيين وصى يكى از نوادگان به سيد محمد كاظم عرض كرد: برخى نوادگان شما يتيم هستند و تحت سرپرستى شما بودهاند، خوب است چيزى براى آنها هم تعيين كنيد. سيد با آن كسالت جسمى و با صداى ضعيف و رنجور كه حكايت از عروجى نزديك داشت، فرمود: «نوادگان من اگر متدين هستند، خدا روزى آنها را مىرساند و اگر نه، چگونه از مالى كه از آن من نيست، به آنان كمك كنم.» | ||
خط ۱۳۴: | خط ۱۳۴: | ||
==تأليفات== | ==تأليفات== | ||
آثار زيادى از فقيه نامدار شيعه، | آثار زيادى از فقيه نامدار شيعه، آیتاللهيزدى به يادگار مانده كه حاصل تلاش سالهاى متمادى وى بوده است. برخى از آنها در زمان حياتشان جمعآورى و تدوين شده و برخى نيز بعد از آن بزرگوار، به همت شاگردانش به چاپ رسيده كه به شرح زير است: | ||
# العروة الوثقى. | # العروة الوثقى. | ||
خط ۱۴۳: | خط ۱۴۳: | ||
# رساله اجتماع امر و نهى. | # رساله اجتماع امر و نهى. | ||
العروة الوثقى، مهمترين تأليف و ارزندهترين كتاب فقهى | العروة الوثقى، مهمترين تأليف و ارزندهترين كتاب فقهى آیتاللهسيد محمد كاظم يزدى به حساب مىآيد. اين اثر فقهى به حدى معروف است كه مؤلف آن نزد همگان، به خصوص علما و فضلاى حوزههاى علميه به صاحب عروة شناخته مىشود. كتاب مزبور دربرگيرنده ابواب مختلف فقه است و احكام و مسائل شرعى را بيان مىكند. اين اثر در مجموع، محتوى 3260 مساله و در سه جلد تاليف شده است. | ||
مسائل كتاب به نحوى ترتيب يافته كه دستيابى به آنها بسيار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقليد بوده است و بسيارى از مراجع بزرگ بر آن حاشيه يا شرح نوشتهاند. | مسائل كتاب به نحوى ترتيب يافته كه دستيابى به آنها بسيار آسان و همواره مورد توجه مراجع تقليد بوده است و بسيارى از مراجع بزرگ بر آن حاشيه يا شرح نوشتهاند. | ||
در مقدمه كتاب«مستمسك العروة الوثقى» تاليف | در مقدمه كتاب«مستمسك العروة الوثقى» تاليف آیتاللهسيد محسن طباطبايى حكيم كه اولين شرح بر«العروة الوثقى» مىباشد آمده است: كتاب پرارزش عروة الوثقى از حيث دقت و تحقيق، بهگونهاى است كه در حوزهها محور درسى بسيارى از فقها قرار مىگيرد، با اينكه قبل از آن محور درسهاى فقهى علما، كتاب«شرايع الاسلام» و«تبصرة المتعلمين» بود اما با ظهور كتاب عروة الوثقى، اين كتاب ارزشمند محور درسى حوزههاى علميه گرديده و شروح و تعليقات زيادى بر آن نگاشته شده است... | ||
==وفات== | ==وفات== | ||
خط ۱۵۳: | خط ۱۵۳: | ||
دوران زندگى او رو به پايان بود. ديگر اين سرا گنجايش روح بلند سيد را نداشت. سيدى كه عمرى را در مظلوميت به سر برده، اينك در بستر افتاده، با همگان وداع مىكرد. او قصد هجرت داشت. ماه رجب فرا رسيد. سيد آن روزها قرآن بيشتر تلاوت مىكرد و همواره ذكر مىگفت. | دوران زندگى او رو به پايان بود. ديگر اين سرا گنجايش روح بلند سيد را نداشت. سيدى كه عمرى را در مظلوميت به سر برده، اينك در بستر افتاده، با همگان وداع مىكرد. او قصد هجرت داشت. ماه رجب فرا رسيد. سيد آن روزها قرآن بيشتر تلاوت مىكرد و همواره ذكر مىگفت. | ||
هر چه از ماه رجب مىگذشت حال سيد رو به وخامت مىگذاشت و رنگ رخسارش زردتر مىشد. اين وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337ق، ادامه داشت. سرانجام نزديك طلوع فجر، خورشيد فقاهت، ايثار، زهد و مردانگى غروب كرد و به ملكوت اعلى پيوست. فرزندش حضرت | هر چه از ماه رجب مىگذشت حال سيد رو به وخامت مىگذاشت و رنگ رخسارش زردتر مىشد. اين وضع تا شب سه شنبه 28 ماه رجب سال 1337ق، ادامه داشت. سرانجام نزديك طلوع فجر، خورشيد فقاهت، ايثار، زهد و مردانگى غروب كرد و به ملكوت اعلى پيوست. فرزندش حضرت آیتاللهسيد على يزدى، بر جنازه پدر نماز خواند و بدن مبارك را در صحن مطهر حضرت على(ع)، در ايوان كبير پشت جامع عمران، جنب در طوسى، پشت سر مبارك حضرت على(ع) و در جوار پسر شهيدش به خاك سپردند. | ||
== منابع مقاله == | == منابع مقاله == |
ویرایش