پرش به محتوا

تفسیر القرآن و هو الهدى و الفرقان: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '= ' به '='
بدون خلاصۀ ویرایش
جز (جایگزینی متن - '= ' به '=')
برچسب‌ها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه
 
(۴ نسخهٔ میانیِ ایجادشده توسط همین کاربر نشان داده نشد)
خط ۸: خط ۸:
|زبان
|زبان
| زبان =  
| زبان =  
| کد کنگره =  
| کد کنگره =
| موضوع =تفسیر عصری(بهروز)
| موضوع =تفسیر عصری(بهروز)
|ناشر =
|ناشر =
خط ۴۲: خط ۴۲:
[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] کوشیده است تا ظهور انسان را بر روی‌ کره خاکی‌، به عنوان یک حادثه ویژه در طی‌ّ یک روند تکامل طولانی‌ و سختکوشانه، توجیه کند؛ اگر چه خداوند را که کلمه خلّاقه «کن» را ادا کرده است سلسله جنبان این روند می‌‌داند.
[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] کوشیده است تا ظهور انسان را بر روی‌ کره خاکی‌، به عنوان یک حادثه ویژه در طی‌ّ یک روند تکامل طولانی‌ و سختکوشانه، توجیه کند؛ اگر چه خداوند را که کلمه خلّاقه «کن» را ادا کرده است سلسله جنبان این روند می‌‌داند.


کلمه ملک (فرشته) به نظر او بیانگر قدرت بی‌‌منتهای‌ خداوند و قوای‌ طبیعی‌ نظیر آب و باد و ابر است. آشکارا می‌‌گوید: صلابت کوهها، روانی‌ آب، نیروی‌ رشد گیاهان، قوّه جذب و دفع الکتریسیته و همه نیروهایی‌ که ما در اشیای‌ گوناگون جهان جلوه‌گر می‌‌یابیم، با کلمه ملک بیان شده است. به همین ترتیب شیطان به نظر او موجودی‌ نیست که وجود خارجی‌ و موجودیتی‌ بیرون از ما داشته باشد، بلکه نشانگر قوای‌ شر موجود در جهان است.
کلمه ملک (فرشته) به نظر او بیانگر قدرت بی‌‌منتهای‌ خداوند و قوای‌ طبیعی‌ نظیر آب و باد و ابر است. آشکارا می‌‌گوید: صلابت کوه‌ها، روانی‌ آب، نیروی‌ رشد گیاهان، قوّه جذب و دفع الکتریسیته و همه نیروهایی‌ که ما در اشیای‌ گوناگون جهان جلوه‌گر می‌‌یابیم، با کلمه ملک بیان شده است. به همین ترتیب شیطان به نظر او موجودی‌ نیست که وجود خارجی‌ و موجودیتی‌ بیرون از ما داشته باشد، بلکه نشانگر قوای‌ شر موجود در جهان است.


[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] وجود روح را باور دارد و آن را جاوید می‌‌داند و به معاد جسمانی‌- روحانی‌ معتقد است؛ اما بهشت و دوزخ را که در قرآن با تعابیر محسوس و مادّی‌ بیان شده‌اند، صرفا استعاره و تمثیل از احوال روحی‌ در حیات اخروی‌ می‌‌داند. به نظر او محال است حقیقت چیزهای‌ ماورای‌ حسّ با کلمات بیان شود، حتی‌ اگر آن کلمات، جزو کلام الهی‌ باشد.
[[هندی، سید احمدخان|سید احمدخان]] وجود روح را باور دارد و آن را جاوید می‌‌داند و به معاد جسمانی‌- روحانی‌ معتقد است؛ اما بهشت و دوزخ را که در قرآن با تعابیر محسوس و مادّی‌ بیان شده‌اند، صرفا استعاره و تمثیل از احوال روحی‌ در حیات اخروی‌ می‌‌داند. به نظر او محال است حقیقت چیزهای‌ ماورای‌ حسّ با کلمات بیان شود، حتی‌ اگر آن کلمات، جزو کلام الهی‌ باشد.
خط ۵۴: خط ۵۴:


==مقاله سید جمال‌الدین درباره تفسیر سید احمدخان‌==
==مقاله سید جمال‌الدین درباره تفسیر سید احمدخان‌==
[[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی‌]] در یکی‌ از تبعیدهای‌ خود که در هند بهسر می‌‌برد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهری‌‌گری‌ یا اصالت طبیعی‌ بودن او پی‌ برد و به قول بسیاری‌ از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژه‌ای‌ با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی‌ در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی‌ تفسیری‌ بر قرآن نوشته است ... و گمان بردم که گمشده خود را یافته‌ام؛ ولی‌ چون تفسیر به نظر[م‌] گذشت [دیدم‌] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیه‌ای‌ که در آن ذکری‌ از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی‌ و یا جنت و نار و یا معجزه‌ای‌ از معجزات انبیا علیهمالسّلام می‌‌رود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای‌ قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی‌ بوده‌اند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمی‌‌تواند اقوال ایشان را هم بخوبی‌ فرا گیرد ... و عجیب‌تر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه‌ نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژه‏ای‌ انگليسی‌ است: (REFORMER) به معنای‌ مصلح مذهبی‌</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و ... گمان کرده است ...».  
[[اسدآبادی، سید جمال‌الدین|سید جمال‌الدین اسدآبادی‌]] در یکی‌ از تبعیدهای‌ خود که در هند بهسر می‌‌برد، با سخنان و مقالات سید احمدخان آشنا شد و با شامّه تیز خود به دهری‌‌گری‌ یا اصالت طبیعی‌ بودن او پی‌ برد و به قول بسیاری‌ از صاحب نظران، رساله «پنچریه» را در ردّ او و همفکرانش نوشت. مقاله ویژه‌ای‌ با عنوان «تفسیر و مفسر» درباره این تفسیر دارد که در آن آمده است: «شنیدم که شخصی‌ در حالت کبر سنّ و کثرت تجربیات و سیاحت ممالک فرنگ، پس از کدّ و جهد، به جهت اصلاح جامعه اسلامی‌ تفسیری‌ بر قرآن نوشته است... و گمان بردم که گمشده خود را یافته‌ام؛ ولی‌ چون تفسیر به نظر[م‌] گذشت [دیدم‌] به هیچ وجه در راه یاد شده قدم نگذارده، تنها همّت خود را بر آن گماشته که هر آیه‌ای‌ که در آن ذکری‌ از ملک و یا جن و یا روحالامین و یا وحی‌ و یا جنت و نار و یا معجزه‌ای‌ از معجزات انبیا علیهمالسّلام می‌‌رود، آن آیه را از ظاهر خود بر آورده به تأویلات بارده زندیقهای‌ قرون گذشته تأویل نماید. فرق همین است که زنادقه سلف دانشمندانی‌ بوده‌اند و این مفسر بیچاره بسیار عوام است؛ لهذا نمی‌‌تواند اقوال ایشان را هم بخوبی‌ فرا گیرد... و عجیب‌تر آن است که این مفسّر، رتبه مقدسه الهیه‌ نبوت را تنزّل داده، به پایه «رفارمر»<ref> واژه‏ای‌ انگليسی‌ است: (REFORMER) به معنای‌ مصلح مذهبی‌</ref> فرود آورده و انبیا علیهمالسّلام را چون «واشنگتن» و «ناپلئون» و... گمان کرده است...».  


==تذکر==
==تذکر==
خط ۶۶: خط ۶۶:


==منابع مقاله==
==منابع مقاله==
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، موسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.
معرفت، محمدهادی، تفسیر و مفسران، قم، مؤسسه فرهنگی انتشاراتی التمهید، چاپ یکم، 1379-1380ش.
{{تفاسیر}}


==وابسته‌ها==
==وابسته‌ها==