پرش به محتوا

مراقي السعود إلى مراقي السعود: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR82538J1.jpg | عنوان = مراقي السعود إلى مراقي السعود | عنوان‌های دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = جکني‌، محمدامین‌ بن‌ أحمد (نويسنده) شنقیطی، محمدامین (محقق) |زبان | زبان = عربی | کد کنگره = /ش9 م4023 156/6 BP | موضوع =...» ایجاد کرد)
 
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲۵: خط ۲۵:
| پیش از =  
| پیش از =  
}}
}}
'''مراقي السعود إلی مراقي السعود'''، نوشته محمد امین بن احمد زیدان جکنی معروف به مرابط (1229-1325ق)، مالکی‌مذهب در موضوع علم اصول است. این اثر توسط محمد مختار بن محمد امین شنقیطی تحقیق شده است. برخی از این اثر با عنوان «مراقي الصعود إلی مراقي السعود» یا «شرح مراقي السعود» نام برده‌اند<ref>ر.ک: تمهید، ص26</ref>. نویسنده در مقدمه کتاب نام آن را «مراقي السعود لمبتغي الرقي و الصعود إلی مراقي السعود لمبتغي الرقي و الصعود» یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص26؛ متن کتاب، ص47</ref>.
'''مراقي السعود إلی مراقي السعود'''، نوشته [[جکني‌، محمدامین‌ بن‌ أحمد|محمد امین بن احمد زیدان جکنی]] معروف به مرابط (1229-1325ق)، مالکی‌مذهب در موضوع علم اصول است. این اثر توسط محمد مختار بن محمد امین شنقیطی تحقیق شده است. برخی از این اثر با عنوان «مراقي الصعود إلی مراقي السعود» یا «شرح مراقي السعود» نام برده‌اند<ref>ر.ک: تمهید، ص26</ref>. نویسنده در مقدمه کتاب نام آن را «مراقي السعود لمبتغي الرقي و الصعود إلی مراقي السعود لمبتغي الرقي و الصعود» یاد کرده است<ref>ر.ک: همان، ص26؛ متن کتاب، ص47</ref>.


این اثر شرحی بر منظومه‌ای در اصول فقه با عنوان «مراقي السعود» نوشته ابومحمد عبدالله بن حاج ابرهیم بن محنض (م 1233ق) است که به‌عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد مورد تحقیق قرار گرفته و به‌صورت حاضر منتشر شده است<ref>ر.ک: تمهید، ص12-15</ref>.
این اثر شرحی بر منظومه‌ای در اصول فقه با عنوان «مراقي السعود» نوشته ابومحمد عبدالله بن حاج ابراهیم بن محنض (متوفای 1233ق) است که به‌عنوان پایان‌نامه کارشناسی ارشد مورد تحقیق قرار گرفته و به‌صورت حاضر منتشر شده است<ref>ر.ک: تمهید، ص12-15</ref>.


شارح پس از ذکر فرازی از ابیات و توضیح و تفسیر آنها شرحی مزجی را از کتاب منظوم یادشده ارائه کرده است. وی در مواردی مقدمه‌ای را برای اشعار به‌عنوان شرح آورده<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> و گاهی نیز قبل از ذکر مسئله مورد بحث، به شرح آن پرداخته است و سپس گفته است: «و این است معنای گفتار او...» یا «با این شرح روشن شد گفتار او...». گاهی کلام خود را آورده، سپس نظم را ذکر کرده؛ ‌گویی آن نظم، شرح کلام وی است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.
شارح پس از ذکر فرازی از ابیات و توضیح و تفسیر آنها شرحی مزجی را از کتاب منظوم یادشده ارائه کرده است. وی در مواردی مقدمه‌ای را برای اشعار به‌عنوان شرح آورده<ref>ر.ک: همان، ص28</ref> و گاهی نیز قبل از ذکر مسئله مورد بحث، به شرح آن پرداخته است و سپس گفته است: «و این است معنای گفتار او...» یا «با این شرح روشن شد گفتار او...». گاهی کلام خود را آورده، سپس نظم را ذکر کرده؛ ‌گویی آن نظم، شرح کلام وی است<ref>ر.ک: همان، ص29</ref>.