۱۱۱٬۴۸۵
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
}} | }} | ||
'''آئین دانشوری در سیره امام خمینی(ره)''' تألیف رسول سعادتمند (متولد 1336ش)، | '''آئین دانشوری در سیره امام خمینی(ره)''' تألیف [[سعادتمند، رسول|رسول سعادتمند]] (متولد 1336ش)، | ||
از میان معالم و برجستگیهای اخلاقی و رفتاری آن امام راحل، اخلاص و تقوای ایشان، دوری گزینی از مقام و شهرت، پرهیز از تشریفات و تجملات و نظم مثال زدنی در امورتحصیلی و زندگی، به ایشان ویژگیهای خاصی بخشیده است که پویندگان طریق دانشوری برای اقتدا و الگوپذیری، به آن سخت محتاجند. | از میان معالم و برجستگیهای اخلاقی و رفتاری آن امام راحل، اخلاص و تقوای ایشان، دوری گزینی از مقام و شهرت، پرهیز از تشریفات و تجملات و نظم مثال زدنی در امورتحصیلی و زندگی، به ایشان ویژگیهای خاصی بخشیده است که پویندگان طریق دانشوری برای اقتدا و الگوپذیری، به آن سخت محتاجند. | ||
خط ۳۴: | خط ۳۴: | ||
'''میشود انسان محشور بشویم''' | '''میشود انسان محشور بشویم''' | ||
امام در موعظههایشان می فرمایند: «شخصی به محضر امام صادق آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی به بهشت بروم و به سعادت برسم. امام جعفر صادق( | امام در موعظههایشان می فرمایند: «شخصی به محضر [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق]] آمد و گفت یابن رسول الله من آمده ام از شما درخواست کنم که روز قیامت مرا شفاعت کنی و وساطت کنی به بهشت بروم و به سعادت برسم. [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام جعفر صادق (علیهالسلام)]] در جوابش فرمودند: من ضامن شفاعتم، اما به شرط آن که انسان وارد بشوی.» امام فرمود: «این جمله [[امام جعفر صادق علیهالسلام|امام صادق(علیه السلام)]] کمر انسان را می شکند. آیا می شود ما انسان محشور شویم یا نمی شود؟» | ||
'''مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند''' | '''مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند''' | ||
آیتالله سید علی | [[خامنهای، سید علی|آیتالله سید علی خامنهای]] می فرمایند: روزی که با جمعی از فضلا و علما در خدمت امام بودیم به ما فرمودند: «دو چیز باید در حوزهها باقی بماند، یکی فقاهت و دوم تهذیب.» و مطلبی قریب به این مضمون فرمودند که: «مواظب باشید شعله فقاهت فرو ننشیند». | ||
'''تاریخ اجتهادشان را نمی گفتند''' | '''تاریخ اجتهادشان را نمی گفتند''' | ||
حجت الاسلام | حجت الاسلام [[سید حمید روحانی]]: دیر زمانی من و مرحوم [[خمینی، سید مصطفی|حاج آقا مصطفی]] در نجف اشراف کوشیدیم که تاریخ به اجتهاد رسیدن امام را از زبان ایشان بشنویم، لیکن در این باره هرگز پاسخی ندادند. | ||
'''من نمیخواهم مرجع شوم''' | '''من نمیخواهم مرجع شوم''' | ||
حجت الاسلام | حجت الاسلام [[مرتضی صادقی تهران]]<nowiki/>ی: در اوایل مبارزات که اعلامیه های متعددی از امام صادر می شد، یکی از علمای تهران توسط بنده پیامی به امام در قم فرستاد به این مضمون که چون حضرت عالی در اعداد مراجع و صاحبان رساله عملیه هستید، زیبنده شما نیست این اندازه زیاد اعلامیه بدهید. قدری آنها را کمتر کنید. وقتی بنده پیام را به امام تقدیم کردم: فرمودند: «سلام مرا به ایشان برسانید و بگویید من نمیخواهم مرجع بشوم، میخواهم به وظیفه عمل کنم». | ||
'''از جان ایشان محافظت کنید''' | '''از جان ایشان محافظت کنید''' | ||
حجت الاسلام و المسلمین احمد سالک کاشانی: « پس از شهادت شهید محراب آیتالله | حجت الاسلام و المسلمین [[احمد سالک کاشانی]]: « پس از شهادت شهید محراب [[آیتالله صدوقی]]، امام شورای عالی فرماندهی سپاه را که من به دلیل مسئولیت بسیج مستضعفین در آن عضویت داشتم، احضار فرمودند. ایشان به شورا تکلیف کردند که خودشان را باید حفظ بکنند .بعد از ادامه صحبت هایشان از شهید [[آیت الله اشرفی اصفهانی]] به طور خاص نام برده و فرمودند: شما مکلف هستید که از جان ایشان محافظت بکنید. پس از فرمایش امام هیئاتی به کرمانشاه رفت تا بنا به دستور امام تدابیر لازم را برای محافظت از مرحوم اشرفی اتخاذ کنند. مأموریت این هیئات که بنده عضو آن بودم 15 روز طول کشید و اقدامات متعددی هم صورت پذیرفت». | ||
'''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' | '''تقیّه مربوط به فروع اسلام است نه اصول آن''' | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
«اینجا با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند، یعنی، خود ما را، به مغزهای ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسئله این نیست. مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست. مسئله جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمیشوند و میخواهند ملت را تباه کنند، در رأس برنامههای انبیاء بوده است. ما همه تعلیمات انبیاء را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که - عرض میکنم- دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است] فقط همینش | «اینجا با آن تبلیغات بسیار وسیعشان ما را منزوی کرده بودند، یعنی، خود ما را، به مغزهای ما آنقدر خوانده بودند که خودمان باور کرده بودیم که نباید ما در سیاست دخالت کنیم. نخیر، مسئله این نیست. مسئله دخالت در سیاست در رأس تعلیمات انبیاست. مسئله جنگ مسلحانه با اشخاصی که آدم نمیشوند و میخواهند ملت را تباه کنند، در رأس برنامههای انبیاء بوده است. ما همه تعلیمات انبیاء را کنار گذاشتیم، فقط به آن تعلیماتی که - عرض میکنم- دخالت نکردن در سیاست و دخالت نکردن در جامعه و اینها [مرتبط است] فقط همینش | ||
را گرفتهایم. نمازش را گرفتهایم، باقی را رها کردیم. مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد. به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن | را گرفتهایم. نمازش را گرفتهایم، باقی را رها کردیم. مگر امکان دارد که انسان مسلمان باشد. به فقط نماز خواندن و روزه گرفتن و حج رفتن و امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله. | ||
و حج رفتن و امثال ذلک و در امر مسلمین دخالت نکردن؟ اگر اهتمام به امر مسلمین کسی نکند مسلم نیست، به حسب روایت منسوب الی رسول الله. | |||
'''ترساندن ایرانیان از مراجعت به وطن''' | '''ترساندن ایرانیان از مراجعت به وطن''' |