۱۰۶٬۸۰۷
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۷: | خط ۲۷: | ||
}} | }} | ||
'''فتح مفتاح الغيب''' شرح 1 جلدی [[ازنیقی، محمد بن قطبالدین|محمد بن قطب الدين ازنيقي]] است بر [[مفتاح الغيب و شرحه مصباح الأنس|مفتاح الغیب]] [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] به زبان عربی با موضوع عرفان نظری. کتاب به تصحیح [[ | '''فتح مفتاح الغيب''' شرح 1 جلدی [[ازنیقی، محمد بن قطبالدین|محمد بن قطب الدين ازنيقي]] است بر [[مفتاح الغيب و شرحه مصباح الأنس|مفتاح الغیب]] [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدین قونوی]] به زبان عربی با موضوع عرفان نظری. کتاب به تصحیح [[راشدینیا، اکبر|اکبر راشدینیا]] رسیده است. | ||
از بين شاگردان ابن عربی بيش از همه [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوی]] تلاش کرد تا نظرات استادش را انسجام داده و با استفاده از اصطلاحات و اسلوب علمی آنها را شرح و تبيين کند. او برای قابل فهم کردن مباحث عرفانی از الفاظ و اصطلاحات مأنوس و موافق با اصطلاحات علوم نظری استفاده کرد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص12</ref> | از بين شاگردان [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] بيش از همه [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|صدرالدين قونوی]] تلاش کرد تا نظرات استادش را انسجام داده و با استفاده از اصطلاحات و اسلوب علمی آنها را شرح و تبيين کند. او برای قابل فهم کردن مباحث عرفانی از الفاظ و اصطلاحات مأنوس و موافق با اصطلاحات علوم نظری استفاده کرد.<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص12</ref> | ||
از مهمترين آثار [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|قونوی]] میتوان به کتاب مفتاح الغيب اشاره کرد. او در اين کتاب جهانبينی عرفانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را به مثابۀ يک علم تدوين نمود و علم عرفان را همانند ديگر علوم رسمی در قالب تعريف و مبادی و موضوع و مسائل تبويب کرد. قونوی تمام تلاش خود را به کاربست تا در اين کتاب وحدت شخصيۀ وجود را اثبات کرده و چينش نظام هستی را بر اساس آن ترسيم کند و از انسان کامل بهعنوان مقصد غايی و ثمرۀ هستی به بحث بپردازد. کتاب مفتاح الغيب بهخاطر اهميت و ويژگیهايی که داشت از زمان خود قونوی بهعنوان يکی از متون مهم يادگيری عرفان به شمار میآمد، چنانکه او خود طالبان معارف را از بين آثارش به اين کتاب ارجاع میداده و آن را بهعنوان يک متن درسی تدريس میکرد. در طول سدههای گذشته شروح متعددی بر اين اثر نوشته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> | از مهمترين آثار [[صدرالدین قونوی، محمد بن اسحاق|قونوی]] میتوان به کتاب مفتاح الغيب اشاره کرد. او در اين کتاب جهانبينی عرفانی [[ابن عربی، محمد بن علی|ابن عربی]] را به مثابۀ يک علم تدوين نمود و علم عرفان را همانند ديگر علوم رسمی در قالب تعريف و مبادی و موضوع و مسائل تبويب کرد. قونوی تمام تلاش خود را به کاربست تا در اين کتاب وحدت شخصيۀ وجود را اثبات کرده و چينش نظام هستی را بر اساس آن ترسيم کند و از انسان کامل بهعنوان مقصد غايی و ثمرۀ هستی به بحث بپردازد. کتاب مفتاح الغيب بهخاطر اهميت و ويژگیهايی که داشت از زمان خود قونوی بهعنوان يکی از متون مهم يادگيری عرفان به شمار میآمد، چنانکه او خود طالبان معارف را از بين آثارش به اين کتاب ارجاع میداده و آن را بهعنوان يک متن درسی تدريس میکرد. در طول سدههای گذشته شروح متعددی بر اين اثر نوشته شده است.<ref>ر.ک: همان، ص13</ref> |