پرش به محتوا

آموزش و پرورش اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - '،م' به '، م'
جز (جایگزینی متن - '،د' به '، د')
جز (جایگزینی متن - '،م' به '، م')
خط ۲۵: خط ۲۵:
}}
}}
   
   
'''آموزش و پرورش اسلامى'''، نوشته [[ابوالفضل عزتی]]، که به بررسی کوتاه پیرامون آموزش و پرورش اسلامی و فلسفه،هدف، اصول،مبانى و روش‌هاى ويژۀ آن، پرداخته است نگارنده در اين بررسى از روش آموزش و پرورش تطبيقى noitacudE evitarapmoC بهره برده است و از آنجا كه آموزش و پرورش اسلامى، تعليم از نوع دينى است در ارزيابى مؤلفه‌هاى آن از روش ارزشيابى اجتماعى hcaorppA laicoS سود جسته است. كتاب داراى بيست فصل و سه ضميمه است و در شش بخش سامان يافته است.
'''آموزش و پرورش اسلامى'''، نوشته [[ابوالفضل عزتی]]، که به بررسی کوتاه پیرامون آموزش و پرورش اسلامی و فلسفه،هدف، اصول، مبانى و روش‌هاى ويژۀ آن، پرداخته است نگارنده در اين بررسى از روش آموزش و پرورش تطبيقى noitacudE evitarapmoC بهره برده است و از آنجا كه آموزش و پرورش اسلامى، تعليم از نوع دينى است در ارزيابى مؤلفه‌هاى آن از روش ارزشيابى اجتماعى hcaorppA laicoS سود جسته است. كتاب داراى بيست فصل و سه ضميمه است و در شش بخش سامان يافته است.
فصل 1- ماهيت آموزش و پرورش اسلامى: مى‌شود گفت آموزش هم مانند دين، فرهنگ و شعر تعريف‌ناشدنى است مگر اينكه با چيزى همراه شود؛ گرچه آموزش را نمى‌توان تعريف كرد،آموزش اسلامى تعريف‌بردار است.
فصل 1- ماهيت آموزش و پرورش اسلامى: مى‌شود گفت آموزش هم مانند دين، فرهنگ و شعر تعريف‌ناشدنى است مگر اينكه با چيزى همراه شود؛ گرچه آموزش را نمى‌توان تعريف كرد،آموزش اسلامى تعريف‌بردار است.
فيلسوفان مسلمان، دربارۀ تعريف و اهميت علم،چگونگى تعليم و تعلم و روشهاى آموزش و پرورش سه دسته شده‌اند: اشراقيان، مشائيان، پيروان مكتب واسطه. اين اختلاف بيشتر برخاسته از اختلاف آنها در فلسفه آموزش است، نه اختلاف فلسفى محض؛بمثل، ديدگاه اشراقيان دربارۀ يادگيرى و يادآورى، درست مقابل ديدگاه مشائيان است؛ يعنى، اشراقيان به دانش پيشينى و فطرى باور دارند حال آنكه مشائيان برآنند كه آدمى با ذهن تهى و جاهل زاده مى‌شود.
فيلسوفان مسلمان، دربارۀ تعريف و اهميت علم،چگونگى تعليم و تعلم و روشهاى آموزش و پرورش سه دسته شده‌اند: اشراقيان، مشائيان، پيروان مكتب واسطه. اين اختلاف بيشتر برخاسته از اختلاف آنها در فلسفه آموزش است، نه اختلاف فلسفى محض؛بمثل، ديدگاه اشراقيان دربارۀ يادگيرى و يادآورى، درست مقابل ديدگاه مشائيان است؛ يعنى، اشراقيان به دانش پيشينى و فطرى باور دارند حال آنكه مشائيان برآنند كه آدمى با ذهن تهى و جاهل زاده مى‌شود.
خط ۴۲: خط ۴۲:
اسلام داراى نظام آموزشى است؛ برخى از ويژگي‌هاى اين نظام چنين است: ا) بر منطق و تعقل، احساس و تجربه پاگرفته است؛ ب)رويكرد دينى و توحيدى دارد و علم و تعليم و تعلم، هنگامى ستوده است كه به نزديكى به خداوند انجامد؛ ج) اخلاق مهمترين بخش آموزش اسلامى است.
اسلام داراى نظام آموزشى است؛ برخى از ويژگي‌هاى اين نظام چنين است: ا) بر منطق و تعقل، احساس و تجربه پاگرفته است؛ ب)رويكرد دينى و توحيدى دارد و علم و تعليم و تعلم، هنگامى ستوده است كه به نزديكى به خداوند انجامد؛ ج) اخلاق مهمترين بخش آموزش اسلامى است.
فصل 6- هدف آموزش و پرورش: سقراط‍‌، افلاطون، ارسطو و ديگران هريك به گونه‌اى به هدفهاى آموزش و پرورش پرداخته‌اند.هدف هاى هر نظام آموزشى ممكن است در زمان ها و مكان هاى گوناگون دگرگون شود، اين نكته در اهداف آموزشى اسلام نيز صادق است.در نظام هاى آموزشى هدف هاى گوناگون وجود دارد كه گاه با هم در تعارضند؛ اما در آموزش و پرورش تطبيقى هدف هاى مشتركى براى آموزش ياد شده است.
فصل 6- هدف آموزش و پرورش: سقراط‍‌، افلاطون، ارسطو و ديگران هريك به گونه‌اى به هدفهاى آموزش و پرورش پرداخته‌اند.هدف هاى هر نظام آموزشى ممكن است در زمان ها و مكان هاى گوناگون دگرگون شود، اين نكته در اهداف آموزشى اسلام نيز صادق است.در نظام هاى آموزشى هدف هاى گوناگون وجود دارد كه گاه با هم در تعارضند؛ اما در آموزش و پرورش تطبيقى هدف هاى مشتركى براى آموزش ياد شده است.
از تقسيم علوم در فلسفه اسلامى،مى‌توان هدف‌هاى آموزشى اسلام را شناخت. برخى هدف‌هاى آموزش و پرورش اسلامى از اين قرار است:شناخت خدا، شناخت خود، اتصال نفس به عقل فعال،پرورش حس مسئوليت فردى و اجتماعى، حفظ‍‌ وحدت اسلامى و روى هم‌رفته سعادت كامل انسان.  
از تقسيم علوم در فلسفه اسلامى، مى‌توان هدف‌هاى آموزشى اسلام را شناخت. برخى هدف‌هاى آموزش و پرورش اسلامى از اين قرار است:شناخت خدا، شناخت خود، اتصال نفس به عقل فعال،پرورش حس مسئوليت فردى و اجتماعى، حفظ‍‌ وحدت اسلامى و روى هم‌رفته سعادت كامل انسان.  
فصل 7- رشد و تطور آموزش در اسلام: مراكز آموزشى چون: مكتب، مسجد، مدرسه؛ تشويق به آموختن؛ مراكز آموزش عالى؛ سفر براى كسب دانش؛ مواد آموزشى؛ نفى نظام طبقاتى در آموزش اسلامى؛ اجرت براى آموزش؛ آشنايى با فرهنگ و دانش بيگانه؛ نهضت ترجمه؛دار الحكمه؛وضع آموزش و پرورش در قرن سوم و چهارم و پنجم مطالب اين فصل است.
فصل 7- رشد و تطور آموزش در اسلام: مراكز آموزشى چون: مكتب، مسجد، مدرسه؛ تشويق به آموختن؛ مراكز آموزش عالى؛ سفر براى كسب دانش؛ مواد آموزشى؛ نفى نظام طبقاتى در آموزش اسلامى؛ اجرت براى آموزش؛ آشنايى با فرهنگ و دانش بيگانه؛ نهضت ترجمه؛دار الحكمه؛وضع آموزش و پرورش در قرن سوم و چهارم و پنجم مطالب اين فصل است.
فصل 8- اصول و روش‌هاى آموزش و پرورش اسلامى: از پذيرش حق آموزش thgiR noitacudE fo و آموزش اجبارى noitacudE yroslupmoC در كشورهاى متمدن چندان نمى‌گذرد و هنوز بسيارند كشورهايى كه به اين دو اصل نه باور دارند و نه عمل مى‌كنند.اسلام هر دو را محترم مى‌دارد و تربيت فرزند را از واجبات عينى پدر و مادر مى‌داند.
فصل 8- اصول و روش‌هاى آموزش و پرورش اسلامى: از پذيرش حق آموزش thgiR noitacudE fo و آموزش اجبارى noitacudE yroslupmoC در كشورهاى متمدن چندان نمى‌گذرد و هنوز بسيارند كشورهايى كه به اين دو اصل نه باور دارند و نه عمل مى‌كنند.اسلام هر دو را محترم مى‌دارد و تربيت فرزند را از واجبات عينى پدر و مادر مى‌داند.
سه اصل مهم آزادى modeerF، انضباط‍‌ enilpicsiD و محبت و امنيت خاطر evoL ytiruceS dna،مورد توجه اسلام است.اين سه اصل پيوسته بايد رعايت شود و بگونه‌اى عمل شود كه با يكديگر در تعارض قرار نگيرند، اسلام در كنار اصل محبت به اصل مجازات تأديبى مهار شده نيز اشاره دارد.
سه اصل مهم آزادى modeerF، انضباط‍‌ enilpicsiD و محبت و امنيت خاطر evoL ytiruceS dna، مورد توجه اسلام است.اين سه اصل پيوسته بايد رعايت شود و بگونه‌اى عمل شود كه با يكديگر در تعارض قرار نگيرند، اسلام در كنار اصل محبت به اصل مجازات تأديبى مهار شده نيز اشاره دارد.
فصل 9- روش و متد آموزش اسلامى:در آموزش اسلامى، اصل انباشت معلومات در ذهن فراگير نادرست خوانده شده است.اسلام به جاى مطلب‌آموزى به چگونگى‌آموزى خوانده است.اين مهم مورد توجه فيلسوفان بوده است؛و از سويى ديگر، اسلام با پاك‌فطرت دانستن كودك، از آزاد گذاردن او در آموزش باكى ندارد. آموزش از راه تجربه و آزمايش gniod yb gninraeL نيز پذيرفتۀ آموزش اسلامى است.
فصل 9- روش و متد آموزش اسلامى:در آموزش اسلامى، اصل انباشت معلومات در ذهن فراگير نادرست خوانده شده است.اسلام به جاى مطلب‌آموزى به چگونگى‌آموزى خوانده است.اين مهم مورد توجه فيلسوفان بوده است؛و از سويى ديگر، اسلام با پاك‌فطرت دانستن كودك، از آزاد گذاردن او در آموزش باكى ندارد. آموزش از راه تجربه و آزمايش gniod yb gninraeL نيز پذيرفتۀ آموزش اسلامى است.
فصل 10- طرق آموزش در اسلام:تعقل، تعلم، تجربه،مطالعه طبيعت و استفاده از حواس، در اين فصل بررسى شده است.
فصل 10- طرق آموزش در اسلام:تعقل، تعلم، تجربه، مطالعه طبيعت و استفاده از حواس، در اين فصل بررسى شده است.
فصل 11- اصول آموزش و پرورش در اسلام:اين اصول عبارتند از:استمرار آموزش، رابطه بين آموزش و پرورش،رشد و بلوغ tnempoleveD dna htworG،رشد تدريجى noitarutaM،وراثت، قابليت تأثير و تأثر كودك پيش از تولد، قابليت تعليم و تربيت انسان و اختلاف افراد از نظر تعليم و تربيت، احترام به شخصيت كودك.در اين فصل هريك از اين اصول شرح شده است.
فصل 11- اصول آموزش و پرورش در اسلام:اين اصول عبارتند از:استمرار آموزش، رابطه بين آموزش و پرورش،رشد و بلوغ tnempoleveD dna htworG،رشد تدريجى noitarutaM،وراثت، قابليت تأثير و تأثر كودك پيش از تولد، قابليت تعليم و تربيت انسان و اختلاف افراد از نظر تعليم و تربيت، احترام به شخصيت كودك.در اين فصل هريك از اين اصول شرح شده است.
در فصل 12 و 13، پيدايش سواد خواندن و نوشتن و تطور آن و نيز كتاب و كتابخانه، وقف كتاب،هديه كتاب و انواع كتابخانه در اسلام، بحث و بررسى شده است.
در فصل 12 و 13، پيدايش سواد خواندن و نوشتن و تطور آن و نيز كتاب و كتابخانه، وقف كتاب،هديه كتاب و انواع كتابخانه در اسلام، بحث و بررسى شده است.