۱۰۶٬۳۱۲
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '،ص' به '، ص') |
||
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
ابن حجر هیثمی، کتاب را در یک مقدمه، چهار باب و یک خاتمه نگاشته است؛ مقدمه کتاب درباره امور عامهای است درباره صدقه و اموری که باعث کمال صدقه میشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/1 ر.ک: همان، ص1-2]</ref> باب اول کتاب درباره فضائل زکات و ضیافت مطلب گفته و این مطالب را در فصولی بیان کرده، فصل اولش درباره روایاتی است که ترغیباً (تشویق) و ترهیباً (هشدار) درباره زکات آمده است. نویسنده بیست روایت را در این باب ذکر میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/16 ر.ک: همان، ص16-19]</ref> فصل دوم به بیان احادیث ترغیب ضیافت و مهمانی دادن میپردازد؛ نویسنده بیست حدیث را در این باب ذکر کرده است که البته گویا روایت هجدهم از مطالب افتاده باشد یا اینکه در واقع هفده روایت ذکر شده باشد زیرا بعد از عنوان روایت هفدهم، روایت نوزدهم را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/19 ر.ک: همان، ص19-21]</ref> فصل سوم با بیستویک حدیث در آداب ضیافت و مهمان و امور متعلق به آن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/21 ر.ک: همان، ص21-25]</ref> | ابن حجر هیثمی، کتاب را در یک مقدمه، چهار باب و یک خاتمه نگاشته است؛ مقدمه کتاب درباره امور عامهای است درباره صدقه و اموری که باعث کمال صدقه میشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/1 ر.ک: همان، ص1-2]</ref> باب اول کتاب درباره فضائل زکات و ضیافت مطلب گفته و این مطالب را در فصولی بیان کرده، فصل اولش درباره روایاتی است که ترغیباً (تشویق) و ترهیباً (هشدار) درباره زکات آمده است. نویسنده بیست روایت را در این باب ذکر میکند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/16 ر.ک: همان، ص16-19]</ref> فصل دوم به بیان احادیث ترغیب ضیافت و مهمانی دادن میپردازد؛ نویسنده بیست حدیث را در این باب ذکر کرده است که البته گویا روایت هجدهم از مطالب افتاده باشد یا اینکه در واقع هفده روایت ذکر شده باشد زیرا بعد از عنوان روایت هفدهم، روایت نوزدهم را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/19 ر.ک: همان، ص19-21]</ref> فصل سوم با بیستویک حدیث در آداب ضیافت و مهمان و امور متعلق به آن است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/21 ر.ک: همان، ص21-25]</ref> | ||
باب دوم کتاب، درباره روایاتی است که درباره سخاوت و صدقه و فضائل آن و ترغیب بر این امر و دیگر مسائل مربوط به این امور وارد شده است و در این باب روایاتی داریم که متذکر میگردد که سخاوت و صدقه به نوع و اندازه خاصی مقید نمیشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/25 ر.ک: | باب دوم کتاب، درباره روایاتی است که درباره سخاوت و صدقه و فضائل آن و ترغیب بر این امر و دیگر مسائل مربوط به این امور وارد شده است و در این باب روایاتی داریم که متذکر میگردد که سخاوت و صدقه به نوع و اندازه خاصی مقید نمیشود.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/25 ر.ک: همان، ص25]</ref> نویسنده در این بخش به نودوهشت حدیث استناد میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/25 ر.ک: همان، ص25-41]</ref> متن حدیث نود و سوم چنین است: أخرج النسائی عن ابن عباس رضی الله تعالی عنهما: أن النبی صلی الله تعالی علیه و آله و سلم قال: ما من مسلم کسا مسلما ثوبا، الا کان فی حفظ الله تعالی، ما دام علیه منه خرقة. نسائی از ابن عباس نقل کرده که پیامبر خدا(ص) فرمود: هر مسلمانی که یک مسلمان دیگر را لباس بپوشاند تا زمانی که لباسش در تن این شخص است، در حفظ و حراست خداوند متعال است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/41 ر.ک: همان، ص41]</ref> | ||
سومین باب کتاب، در آداب صدقه و احکام منصوص آن است؛ در این باب درباره مذمت گدایی(سؤال و درخواست) و امور و احکام متعلق به آن نیز روایاتی آمده است. نویسنده این باب را نیز مانند باب اول، در فصولی بیان کرده است؛ در فصل اول این بخش آداب و احکام بیان شده است. این فصل شامل چهل حدیث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/41 ر.ک: همان، ص41-48]</ref> فصل دوم درباره هر آن چیزی است که اسم صدقه بر آن اطلاق میشود؛ نویسنده در این بخش بیستوهفت حدیث را ذکر کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/48 ر.ک: همان، ص48-52]</ref> فصل سوم به بیان روایات با موضوع درخواست(سؤال) اختصاص دارد؛ این فصل سی حدیث را در بر دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/52 ر.ک: همان، ص52-56]</ref> در حدیث بیست و هشتم از قول احمد از حبشی بن جناده نقل شده که رسول خدا(ص) فرمودند: «من سأل الناس بغیر فقر، فانما یأکل الجمر»؛ یعنی هرکه فقیر نباشد و از دیگران درخواست(یا گدایی) کند، در واقع دارد آتش میخورد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/56 ر.ک: همان، ص56]</ref> چهارمین فصل از این باب، به ارائه روایات در باب آداب سؤال پرداخته است؛ نویسنده در این فصل احادیثی را از پیامبر به نقل از دارقطنی، ابن عدی، بیهقی، ابن عساکر، ابن لال، ترمذی، ابن ماجه، عقیلی و دیگران نقل میکند. او چهارده روایت را در این بخش ذکر میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/56 ر.ک: همان، ص56-58]</ref> | سومین باب کتاب، در آداب صدقه و احکام منصوص آن است؛ در این باب درباره مذمت گدایی(سؤال و درخواست) و امور و احکام متعلق به آن نیز روایاتی آمده است. نویسنده این باب را نیز مانند باب اول، در فصولی بیان کرده است؛ در فصل اول این بخش آداب و احکام بیان شده است. این فصل شامل چهل حدیث است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/41 ر.ک: همان، ص41-48]</ref> فصل دوم درباره هر آن چیزی است که اسم صدقه بر آن اطلاق میشود؛ نویسنده در این بخش بیستوهفت حدیث را ذکر کرده است.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/48 ر.ک: همان، ص48-52]</ref> فصل سوم به بیان روایات با موضوع درخواست(سؤال) اختصاص دارد؛ این فصل سی حدیث را در بر دارد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/52 ر.ک: همان، ص52-56]</ref> در حدیث بیست و هشتم از قول احمد از حبشی بن جناده نقل شده که رسول خدا(ص) فرمودند: «من سأل الناس بغیر فقر، فانما یأکل الجمر»؛ یعنی هرکه فقیر نباشد و از دیگران درخواست(یا گدایی) کند، در واقع دارد آتش میخورد.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/56 ر.ک: همان، ص56]</ref> چهارمین فصل از این باب، به ارائه روایات در باب آداب سؤال پرداخته است؛ نویسنده در این فصل احادیثی را از پیامبر به نقل از دارقطنی، ابن عدی، بیهقی، ابن عساکر، ابن لال، ترمذی، ابن ماجه، عقیلی و دیگران نقل میکند. او چهارده روایت را در این بخش ذکر میکند.<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/39753/1/56 ر.ک: همان، ص56-58]</ref> |