۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
در واقع میتوان گفت، کتاب «[[معرفة أنواع علم الحديث|معرفة أنواع علم الحدیث]]» [[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|ابن صلاح،]] هسته اصلی کتاب عراقی به شمار رفته و عراقی در آن، اضافات و تصحیحهایی انجام داده و آنچه را پنهان بوده، بیان و شرح کرده و آنچه را که ارزش توضیح و تشریح داشته، شرح داده است بهگونهای که اثر حاضر، به گرانبهاترین و بهترین کتاب در مصطلح الحدیث، تبدیل شده است<ref>مقدمه، ص5</ref>. | در واقع میتوان گفت، کتاب «[[معرفة أنواع علم الحديث|معرفة أنواع علم الحدیث]]» [[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|ابن صلاح،]] هسته اصلی کتاب عراقی به شمار رفته و عراقی در آن، اضافات و تصحیحهایی انجام داده و آنچه را پنهان بوده، بیان و شرح کرده و آنچه را که ارزش توضیح و تشریح داشته، شرح داده است بهگونهای که اثر حاضر، به گرانبهاترین و بهترین کتاب در مصطلح الحدیث، تبدیل شده است<ref>مقدمه، ص5</ref>. | ||
مؤلفان قدیم، بهویژه شارحان، در توضیحات خود، به رویکرد واحدی پایبند نبودهاند، بلکه همواره خطوط و سیر کلی بحث را بدون توجه به جزئیات آن، مدنظر قرار دادهاند و چیزی که اوضاع را بدتر از این میکند- همانطور که خود به آن اشاره دارند- این است که اکثر آنها، روششناسی خویش را افشا نکرده و در را به روی محققان باز گذاشتهاند تا اندیشهها و احتمالات خود را برای استخراج روششناسی شارحین، ارائه کنند. از جمله این شارحین، حافظ عراقی است که نه روش تفسیر و نه سبک نگارش خویش را توضیح نداده است؛ اما پس از دقت و توجه در کتاب، میتوان برخی از مبانی که وی در توضیحات و شرح خویش، بر آنها تکیه نموده را تشخیص داد که میتوان برخی از آنها را بهصورت زیر، خلاصه نمود: | چون متن اصلی، مباحث علوم و مصطلح حدیث است، [[حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین|حافظ عراقي]] نیز در صدد شرح همان است؛ اما شرح وی خالی از مباحث علوم دیگر مانند لغت، صرف، نحو، عروض، تاريخ و سيره، نیست همچنان که شرح وی شامل فوائد، استدراکات، توضیحات و مطالب جدید است که کاملکننده مباحث علوم حدیثی است<ref>همان، ص73</ref>. | ||
# شروح و تفاسیر فراوانی برای کتاب ابن صلاح نوشته شده است، اما همه آنها رویکردی ساده یعنی صحبت در مورد قطعات شعری، اکتفا نمودهاند، بدین صورت که ابتدا به ایضاح واژگان و مفردات پرداخته و سپس به معنای کلی، اشاره کردهاند؛ درحالیکه عراقی، شرح خویش را بهواسطه جمعآوری ابیات با مضمون واحد در یک مکان و سپس تبیین و توضیح مراد از آنها از حیث معنا و دلالت لغوی و اعرابی، ممتاز نموده است؛ | |||
مؤلفان قدیم، بهویژه شارحان، در توضیحات خود، به رویکرد واحدی پایبند نبودهاند، بلکه همواره خطوط و سیر کلی بحث را بدون توجه به جزئیات آن، مدنظر قرار دادهاند و چیزی که اوضاع را بدتر از این میکند- همانطور که خود به آن اشاره دارند- این است که اکثر آنها، روششناسی خویش را افشا نکرده و در را به روی محققان باز گذاشتهاند تا اندیشهها و احتمالات خود را برای استخراج روششناسی شارحین، ارائه کنند. از جمله این شارحین، [[حافظ عراقی، عبدالرحیم بن حسین|حافظ عراقی]] است که نه روش تفسیر و نه سبک نگارش خویش را توضیح نداده است؛ اما پس از دقت و توجه در کتاب، میتوان برخی از مبانی که وی در توضیحات و شرح خویش، بر آنها تکیه نموده را تشخیص داد که میتوان برخی از آنها را بهصورت زیر، خلاصه نمود: | |||
# شروح و تفاسیر فراوانی برای کتاب [[ابن صلاح، عثمان بن عبدالرحمن|ابن صلاح]] نوشته شده است، اما همه آنها رویکردی ساده یعنی صحبت در مورد قطعات شعری، اکتفا نمودهاند، بدین صورت که ابتدا به ایضاح واژگان و مفردات پرداخته و سپس به معنای کلی، اشاره کردهاند؛ درحالیکه عراقی، شرح خویش را بهواسطه جمعآوری ابیات با مضمون واحد در یک مکان و سپس تبیین و توضیح مراد از آنها از حیث معنا و دلالت لغوی و اعرابی، ممتاز نموده است؛ | |||
# ذکر مثال و شاهد مثال فراوان برای توضیح و تشریح مطالب؛ | # ذکر مثال و شاهد مثال فراوان برای توضیح و تشریح مطالب؛ | ||
# اشاره به موقعیتهای دستوری و جایگاه نحوی واژگان و کلمات؛ | # اشاره به موقعیتهای دستوری و جایگاه نحوی واژگان و کلمات؛ |