پرش به محتوا

تاریخ شروان و دربند: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' »' به '»'
جز (جایگزینی متن - '.↵↵↵رده:کتاب‌شناسی' به '. ==وابسته‌ها== {{وابسته‌ها}} رده:کتاب‌شناسی')
جز (جایگزینی متن - ' »' به '»')
خط ۳۴: خط ۳۴:
اثر [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مينورسكى]] بر پايه جامع‌الدول (صحايف الاخبار)، كتاب مورخ ترك احمد بن لطف‌اللّه، ملقب به منجم باشى انجام گرفته است. جامع‌الدول كه تاريخ سلسله‌هاى سلاطين و امراى عالم اسلامى است كه از كتب مهم ديگرى تلفيق و تركيب شده است كه بعضى از آنها اكنون در دست نيست و از آن جمله است، متن عربى تاريخ دربند و شروان كه در سال 500 هجرى تألیف شده است و [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مينورسكى]] همين فصل‌هاى مربوط به خاندان‌هاى شروان و دربند را از اين كتاب ترجمه كرده است.
اثر [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مينورسكى]] بر پايه جامع‌الدول (صحايف الاخبار)، كتاب مورخ ترك احمد بن لطف‌اللّه، ملقب به منجم باشى انجام گرفته است. جامع‌الدول كه تاريخ سلسله‌هاى سلاطين و امراى عالم اسلامى است كه از كتب مهم ديگرى تلفيق و تركيب شده است كه بعضى از آنها اكنون در دست نيست و از آن جمله است، متن عربى تاريخ دربند و شروان كه در سال 500 هجرى تألیف شده است و [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مينورسكى]] همين فصل‌هاى مربوط به خاندان‌هاى شروان و دربند را از اين كتاب ترجمه كرده است.


تاريخ شروان و دربند شرحى است بر تحولات پرفراز و نشيب دربند، در فترت ميان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترك زبان، در فاصله قرن‌هاى دوم تا پنجم هجرى كه در طى اين زمان حكمرانان عرب‌تبار شروان (اعراب شيبانى) در خدمت خلفا، به قدرت رسيده بودند، به تدريج از بغداد جدا شده و عنوان ایرانى قديم شروانشاه را اختيار نمودند. [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مینورسكى]] در صفحه 225 مى‌آورد «خالدها و نيريدهاى پيشين نام‌هاى ایرانى انوشيروان، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.<ref>تاريخ شروان و دربند، ترجمه محسن خادم، متن، ص۲۲۵</ref> » و در اين بازيابى هويت راستين خود تا بدان جا پيش رفتند كه در يك مقطع زمانى دربارشان مركز فرهنگ ایرانى شد و شاعرانى؛ چون نظامى، خاقانى، شاعر و منجمى چون فلكى شروانى را جذب كرد.
تاريخ شروان و دربند شرحى است بر تحولات پرفراز و نشيب دربند، در فترت ميان تسلط اعراب و هجوم اقوام ترك زبان، در فاصله قرن‌هاى دوم تا پنجم هجرى كه در طى اين زمان حكمرانان عرب‌تبار شروان (اعراب شيبانى) در خدمت خلفا، به قدرت رسيده بودند، به تدريج از بغداد جدا شده و عنوان ایرانى قديم شروانشاه را اختيار نمودند. [[مینورسکی، ولادیمیر فئودوروویچ|مینورسكى]] در صفحه 225 مى‌آورد «خالدها و نيريدهاى پيشين نام‌هاى ایرانى انوشيروان، منوچهر و قباد و امثال آن را بر خود نهادند.<ref>تاريخ شروان و دربند، ترجمه محسن خادم، متن، ص۲۲۵</ref>» و در اين بازيابى هويت راستين خود تا بدان جا پيش رفتند كه در يك مقطع زمانى دربارشان مركز فرهنگ ایرانى شد و شاعرانى؛ چون نظامى، خاقانى، شاعر و منجمى چون فلكى شروانى را جذب كرد.


از نظر جغرافيايى باب الابواب دربند، حد فاصل باريك و مبهمى كه منتهى اليه شرق جبال قفقاز را به درياى مازندران منتقل مى‌سازد و از ديرباز بر سر راه پيشروى اقوام مهاجر استپ‌هاى شمال به سرزمين ایران، در يد اقتدار امراى كرملين قرار داشته است و يكى از نادر ادوار مسدود و محفوظ بودنش را مى‌گذراند. به همين جهت انتشار تاريخ شروان و دربند، به روشن ساختن بخشى از تاريخ قفقاز كمك شايانى مى‌كند. تذكر اين مطلب لازم است كه الباب عربى است كه در فارسی دربند و در تركى دميرقاپى مى‌آيد و نبايد اين‌ها را با هم اشتباه نمود.
از نظر جغرافيايى باب الابواب دربند، حد فاصل باريك و مبهمى كه منتهى اليه شرق جبال قفقاز را به درياى مازندران منتقل مى‌سازد و از ديرباز بر سر راه پيشروى اقوام مهاجر استپ‌هاى شمال به سرزمين ایران، در يد اقتدار امراى كرملين قرار داشته است و يكى از نادر ادوار مسدود و محفوظ بودنش را مى‌گذراند. به همين جهت انتشار تاريخ شروان و دربند، به روشن ساختن بخشى از تاريخ قفقاز كمك شايانى مى‌كند. تذكر اين مطلب لازم است كه الباب عربى است كه در فارسی دربند و در تركى دميرقاپى مى‌آيد و نبايد اين‌ها را با هم اشتباه نمود.