۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '== معرفى اجمالى == «(.*)»' به '== معرفى اجمالى == '''$1'''') |
جز (جایگزینی متن - 'ملا صدرا ' به 'ملا صدرا') |
||
خط ۵۵: | خط ۵۵: | ||
مقاله اول: در فصل اول آن، از تقسيم حكمت به نظرى و عملى و تقسيم هر يك به سه قسم و توضيح اقسام اصلى و فرعى آنها و طرح و نقد مبناى تقسيم و تمايز علوم سخن به ميان آمده و موضوع فلسفه، ابتدا از جنبه سلبى بررسى شده و اثبات گرديده است كه واجب الوجود و صفات او و نيز اسباب قصوى يا علل نخستين؛ يعنى فاعلى و غايى و مادى و صورى، هر چند كه در اين علم از آنها بحث مىشود، اما نمىتوان آنها را موضوع فلسفه اولى دانست. | مقاله اول: در فصل اول آن، از تقسيم حكمت به نظرى و عملى و تقسيم هر يك به سه قسم و توضيح اقسام اصلى و فرعى آنها و طرح و نقد مبناى تقسيم و تمايز علوم سخن به ميان آمده و موضوع فلسفه، ابتدا از جنبه سلبى بررسى شده و اثبات گرديده است كه واجب الوجود و صفات او و نيز اسباب قصوى يا علل نخستين؛ يعنى فاعلى و غايى و مادى و صورى، هر چند كه در اين علم از آنها بحث مىشود، اما نمىتوان آنها را موضوع فلسفه اولى دانست. | ||
از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما ملا صدرا معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. ملا صدرا در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است. | از جمله مطالب مهم اين فصل، بحث تمايز علوم و مبناى تقسيم علوم است كه مبناى تقسيم حكمت، به نظرى و عملى، از نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، غايت است نه موضوع، اما [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]معتقد است كه اگر تمايز علوم را به تمايز موضوعات بدانيم، بهتر از غايت است، زيرا موضوع، جزء علم است. [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]در آغاز جلد اول اسفار، بسيار مختصر به اين موضوع پرداخته است. | ||
در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مىدهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمىشود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از«موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است. | در فصل دوم، بر خلاف فصل اول، موضوع فلسفه از جنبه اثباتى، مورد توجه است؛ يعنى بيان اين حقيقت كه چه چيزهايى موضوع فلسفه اولى است. ملا صدرا، در اين فصل، بيشتر به شرح و توضيح متن پرداخته و ضمن اشاره به علوم طبيعى و رياضى و اقسام اصلى و فرعى هر يك از آنها و نيز موضوع منطق، با عنايت به اين مطلب كه بحث از وجود شىء و مقومات وجود شىء و مقومات ماهيت شىء، فقط در علم برين ميسر است، توضيح مىدهد كه اين مباحث، در هيچ علمى، در خود آن علم بحث نمىشود و نظر [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] را مبنى بر اينكه بحث از اين سه موضوع، بايد در علم اعلى كه موضوع آن عبارت است از«موجود بما هو موجود»، بحث شود، تشريح كرده است. | ||
خط ۷۵: | خط ۷۵: | ||
البته اين تأخر، عرضى است، چون در يادگيرى به حسب وضع، از محسوس به طرف معقول حركت مىكنيم؛ مثلاً براى كسب معرفت، نسبت به مبدأ المبادى، از تدبر در آفاق و انفس آغاز مىكنيم و بعد به او معرفت حاصل مىكنيم. البته بعداً توضيح مىدهد كه تعلّم اين علم با توجه به روش صدّيقين، مىتواند بدون عبور از مسير ماديات و سير آفاق و انفس باشد و ترتيب وضعى آن چون ترتيب بالذات، قبل از ساير علوم صورت گيرد. | البته اين تأخر، عرضى است، چون در يادگيرى به حسب وضع، از محسوس به طرف معقول حركت مىكنيم؛ مثلاً براى كسب معرفت، نسبت به مبدأ المبادى، از تدبر در آفاق و انفس آغاز مىكنيم و بعد به او معرفت حاصل مىكنيم. البته بعداً توضيح مىدهد كه تعلّم اين علم با توجه به روش صدّيقين، مىتواند بدون عبور از مسير ماديات و سير آفاق و انفس باشد و ترتيب وضعى آن چون ترتيب بالذات، قبل از ساير علوم صورت گيرد. | ||
در فصل چهارم، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، يك فهرست اجمالى از آنچه در علم الهى بحث مىشود، آورده است و ملا صدرا با توضيح روش قدما در نقل رئوس ثمانيه در آغاز هر علم و ذكر مختصر آنها، متذكر مىشود كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] همين روش را در الهيات شفا به كار برده است. | در فصل چهارم، [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، يك فهرست اجمالى از آنچه در علم الهى بحث مىشود، آورده است و [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]با توضيح روش قدما در نقل رئوس ثمانيه در آغاز هر علم و ذكر مختصر آنها، متذكر مىشود كه [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] همين روش را در الهيات شفا به كار برده است. | ||
فصل پنجم، در باره موجود و شيئيت و اقسام آنهاست. ملا صدرا، در اين فصل نيز به توضيح سخنان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پرداخته و در مواردى به ساير آثار خود ارجاع داده است. | فصل پنجم، در باره موجود و شيئيت و اقسام آنهاست. ملا صدرا، در اين فصل نيز به توضيح سخنان [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]] پرداخته و در مواردى به ساير آثار خود ارجاع داده است. | ||
خط ۸۳: | خط ۸۳: | ||
فصل هفتم، به اثبات وحدت واجب الوجود، اختصاص دارد و بيشتر به توضيح متن پرداخته است. ملا صدرا، در توضيح اين فصل، موضوع شبهه ابن كمونه را بدون ذكر نام او، مطرح مىكند و ضمن عباراتى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بر اين نظر است كه اگر سخنان شيخ به خوبى درك و فهم مىشد، اصلاً شبهه مطرح نمىشد و سپس براى فهم نظر و استدلال خود در ردّ اين شبهه، به اسفار اربعه، مبدأ و معاد، شواهد الربوبية و حكمت عرشية خود ارجاع مىدهد. | فصل هفتم، به اثبات وحدت واجب الوجود، اختصاص دارد و بيشتر به توضيح متن پرداخته است. ملا صدرا، در توضيح اين فصل، موضوع شبهه ابن كمونه را بدون ذكر نام او، مطرح مىكند و ضمن عباراتى از [[ابن سینا، حسین بن عبدالله|ابن سينا]]، بر اين نظر است كه اگر سخنان شيخ به خوبى درك و فهم مىشد، اصلاً شبهه مطرح نمىشد و سپس براى فهم نظر و استدلال خود در ردّ اين شبهه، به اسفار اربعه، مبدأ و معاد، شواهد الربوبية و حكمت عرشية خود ارجاع مىدهد. | ||
در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلالها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه ملا صدرا است. | در فصل هشتم كه به توضيح حق و صدق اختصاص دارد، نظريات سوفسطائيان و استدلالها و شبهات آنها و پاسخ به آن شبهات، به تفصيل بيان شده است. در اين فصل نيز شرح عبارات متن مورد توجه [[صدرالدین شیرازی، محمد بن ابراهیم|ملا صدرا]]است. | ||
مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مىشود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنجگانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مىگويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و«ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و«ماى حقيقيه» است. | مقاله دوم: در اين مقاله، بر اساس توضيح ملا صدرا، از اين مطالب بحث مىشود:جوهر و وجود آن، تعيين اقسام پنجگانه اوليه آن، ماهيت جسم و وجود آن، ماهيت هيولى و صورت و وجود آنها و چگونگى تلازم بين آن دو. ملا صدرا، مىگويد: گر چه در منطق شفا نيز از جوهر و متعلقات آن بحث شده است، اما مطلوب بحث در منطق، شرح الاسم و«ماى شارحه» بوده، ولى در الهيات، مطلوب، هل بسيط و«ماى حقيقيه» است. |
ویرایش