۴۲۵٬۲۲۵
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'ذهبى' به 'ذهبى') |
جز (جایگزینی متن - 'سيوطى ' به 'سيوطى ') |
||
| خط ۵۰: | خط ۵۰: | ||
مفسر در توضيح روش خود مىنويسد: «من در تفسير چند امر را انجام دادهام: 1-ترجيح بين تفاسير متعارض، 2-بيان معانى لغوى، اعرابى و بيانى، 3-نقل روايت تفسيرى از پيامبر(ص)، صحابه، تابعين، تابعين آنها و مفسرين معتبر». ايشان ادامه مىدهند كه: «برخى روايات ضعيف را به دو دليل آوردهام: 1-قرينه مقايسه بر تقويت آن وجود داشته باشد. 2-موافق معناى عربى باشد». | مفسر در توضيح روش خود مىنويسد: «من در تفسير چند امر را انجام دادهام: 1-ترجيح بين تفاسير متعارض، 2-بيان معانى لغوى، اعرابى و بيانى، 3-نقل روايت تفسيرى از پيامبر(ص)، صحابه، تابعين، تابعين آنها و مفسرين معتبر». ايشان ادامه مىدهند كه: «برخى روايات ضعيف را به دو دليل آوردهام: 1-قرينه مقايسه بر تقويت آن وجود داشته باشد. 2-موافق معناى عربى باشد». | ||
ايشان معتقد است تفسير «درالمنثور» سيوطى مشتمل بر غالب رواياتى است كه در تفاسير گذشتگان موجود است؛ كه شامل روايات تفسيرى پيامبر(ص)، تفسير صحابه و تابعين پس از آنهاست. شوكانى با حذف تكرارها و اتحادهاى لفظى (كه با«مثله» يا «نحوه» مشخص شده است) مقدارى روايت از آنچه در تفاسير علماء روايت يافته يا در تصحيح، تحسين، تضعيف و جمع و ترجيح به آن رسيده، به آن اضافه كرده است. | ايشان معتقد است تفسير «درالمنثور» [[سيوطى]] مشتمل بر غالب رواياتى است كه در تفاسير گذشتگان موجود است؛ كه شامل روايات تفسيرى پيامبر(ص)، تفسير صحابه و تابعين پس از آنهاست. شوكانى با حذف تكرارها و اتحادهاى لفظى (كه با«مثله» يا «نحوه» مشخص شده است) مقدارى روايت از آنچه در تفاسير علماء روايت يافته يا در تصحيح، تحسين، تضعيف و جمع و ترجيح به آن رسيده، به آن اضافه كرده است. | ||
برخى اسانيد روايت را بهخاطر وجود آنها در كتب و منابع تفسيرى مانند طبرى، سيوطى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، قرطبى و... حذف نموده و در اين باب خواننده را به منبع اصلى رجوع مىدهد. | برخى اسانيد روايت را بهخاطر وجود آنها در كتب و منابع تفسيرى مانند طبرى، سيوطى، [[ابن کثیر، اسماعیل بن عمر|ابن كثير]]، قرطبى و... حذف نموده و در اين باب خواننده را به منبع اصلى رجوع مىدهد. | ||
| خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
شيوه شوكانى چنين است كه در آغاز، آيات را ذكر مىكند و تفسيرى معقول از آن ارائه مىدهد. آنگاه به روايات تفسيرى گذشتگان مىپردازد. به تناسب بين آيات عنايت ندارد و آن را بىفايده دانسته و تكلفى دور از انصاف بر اساس رأى شخصى،محسوب مىكند <ref>متن كتاب، ج 1، ص 85 ذيل آيات 40 تا 42 بقره</ref>. | شيوه شوكانى چنين است كه در آغاز، آيات را ذكر مىكند و تفسيرى معقول از آن ارائه مىدهد. آنگاه به روايات تفسيرى گذشتگان مىپردازد. به تناسب بين آيات عنايت ندارد و آن را بىفايده دانسته و تكلفى دور از انصاف بر اساس رأى شخصى،محسوب مىكند <ref>متن كتاب، ج 1، ص 85 ذيل آيات 40 تا 42 بقره</ref>. | ||
اعتماد وى در لغت بيشتر به مبرّد، ابو عبيده و فرّاء است. كمتر به اختلاف قرائتها اشاره مىكند و در حدّ لزوم به آنها مىپردازد. ذيل آيات احكام، اختلاف آراى فقهى مذاهب را با ذكر دلايلشان يادآور مىشود و با آزادى نظر كامل و استنباط شخصى درباره آنها به داورى مىنشيند. اهتمام شوكانى بيشتر به نحاس، ابن عطيه دمشقى، ابن عطيه اندلسى، قرطبى، زمخشرى و سيوطى بوده است. | اعتماد وى در لغت بيشتر به مبرّد، ابو عبيده و فرّاء است. كمتر به اختلاف قرائتها اشاره مىكند و در حدّ لزوم به آنها مىپردازد. ذيل آيات احكام، اختلاف آراى فقهى مذاهب را با ذكر دلايلشان يادآور مىشود و با آزادى نظر كامل و استنباط شخصى درباره آنها به داورى مىنشيند. اهتمام شوكانى بيشتر به نحاس، ابن عطيه دمشقى، ابن عطيه اندلسى، قرطبى، زمخشرى و [[سيوطى]] بوده است. | ||
تفسير شوكانى بسيار متأثر از آراى اعتقادى اوست. چنانكه در هر كجا مناسبتى يافته به نكوهش تقليد و مقلدان پرداخته و معتقد است مقلّدان با تقليد از ديگران، كتاب خدا و سنّت رسولش را ترك مىكنند؛ مانند: ج 1، ص 193 ذيل آيه 170 سوره بقره. خصوصاً ذيل آيه 31 سوره توبه و آيه 28 سوره اعراف. | تفسير شوكانى بسيار متأثر از آراى اعتقادى اوست. چنانكه در هر كجا مناسبتى يافته به نكوهش تقليد و مقلدان پرداخته و معتقد است مقلّدان با تقليد از ديگران، كتاب خدا و سنّت رسولش را ترك مىكنند؛ مانند: ج 1، ص 193 ذيل آيه 170 سوره بقره. خصوصاً ذيل آيه 31 سوره توبه و آيه 28 سوره اعراف. | ||
ویرایش