پرش به محتوا

فروغ فقه و ادب: زندگینامه فشرده علامه شریف رضی: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى'
جز (جایگزینی متن - 'شيخ مفيد' به 'شيخ مفيد')
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى')
خط ۶۱: خط ۶۱:
در ادامه از اهتمام مادر سيد رضى به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از سيد رضى به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر سيد رضى و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>.
در ادامه از اهتمام مادر سيد رضى به تحصيلات سيد و سرپرستى [[شيخ مفيد]] از سيد رضى به خاطر خوابى كه ديده بود، همچنين از شخصيت مادر سيد رضى و درگذشت او سخن به ميان آمده است <ref>همان، ص 25</ref>.


4. جد مادرى سيد رضى: مؤلف در اين بخش، از جد مادرى سيد رضى، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از سيد مرتضى در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مى‌باشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشن‌تر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>.
4. جد مادرى سيد رضى: مؤلف در اين بخش، از جد مادرى سيد رضى، معروف به ناصر كبير سخن گفته و از دانش و شجاعت وى نوشته است و اين عبارت را از [[علم‌الهدی، علی بن حسین|سيد مرتضى]] در ديباچه كتاب «مسائل ناصريات» نقل كرده است: «ما از ديگران در استوار كردن مبانى علوم اين فاضل بارعا كرّم اللّه وجهه (ناصر كبير) سزاوارتريم؛ زيرا از طرف مادر جدّ من مى‌باشد. مقام وى در دانش زهد و فقه از آفتاب روشن‌تر است. او اسلام را ميان ديلميان رواج داد» <ref>همان، ص 28</ref>.


5. مناصب شريف رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مى‌كند و بيان مى‌دارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مى‌دانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مى‌داشت، هرچند چاره‌اى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>.
5. مناصب شريف رضى: مؤلف در اين بخش، ابتدا ولايت فقيه را از منظر شريف رضى معرفى مى‌كند و بيان مى‌دارد كه وى حكومت اسلامى را در دوران غيبت با «ولىّ فقيه» مى‌دانست و ديگران را گرچه اولاد عباس، عموى پيامبر باشند، غاصب محسوب مى‌داشت، هرچند چاره‌اى جز مدارا با آنها نبود. بنابراين از آنجا كه دخالت در سياست؛ يعنى اداره امور مسلمين، جزو وظايف دينى هر مسلمان است و در حقيقت سياست از ديانت جدا نيست، بلكه عين آن است، شريف رضى مانند پدرانش قسمتى از مناصب سياسى و دولتى را كه درخور او بود به عهده گرفت <ref>همان، ص 32</ref>.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش