پرش به محتوا

اربلی، عز‌الدین بن نجاى: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - ' الدین' به 'الدین'
جز (جایگزینی متن - ' ' به ' ')
جز (جایگزینی متن - ' الدین' به 'الدین')
خط ۵۰: خط ۵۰:
همه کسانى که شرح حالش را نوشته‌اند او را در عداد دانشمندان برجسته در علوم عربى و ادبیات و مرجع در علوم اوایل شمرده‌اند.  
همه کسانى که شرح حالش را نوشته‌اند او را در عداد دانشمندان برجسته در علوم عربى و ادبیات و مرجع در علوم اوایل شمرده‌اند.  


سیوطى او را به «فیلسوف نابیناى رافضى» مى‌ستاید ولى ذهبى درباره او چنین مى‌گوید: «در علوم عربى و ادبیات درخشش و برجستگى داشت و در علوم اوایل بر همه مقدم بود. در دمشق مى‌زیست و به مسلمانان و اهل کتاب و فلاسفه درس مى‌داد و احترام فوق‌العاده‌اى در میان مردم داشت، ولى رافضى بود و نماز نمى‌خواند. به علاوه مردى کثیف و زشت بود بود و از نجاسات پرهیز نمى‌کرد. علاوه بر کورى مبتلا به زخمها و دمل‌هایى شد، شعر هم مى‌گفت و در هجو بدزبان بود. عز‌الدین مردى با ذکاوت، هوشیار، خوش‌صحبت بود و نیکو شعر مى‌سرود. چون قاضى شمس الدین، ابن خلکان به دمشق آمد، به دیدن او رفت ولى عز‌الدین اعتنایى به او نکرد. قاضى هم دیگر به نزد او نرفت و او را ترک گفت».  
سیوطى او را به «فیلسوف نابیناى رافضى» مى‌ستاید ولى ذهبى درباره او چنین مى‌گوید: «در علوم عربى و ادبیات درخشش و برجستگى داشت و در علوم اوایل بر همه مقدم بود. در دمشق مى‌زیست و به مسلمانان و اهل کتاب و فلاسفه درس مى‌داد و احترام فوق‌العاده‌اى در میان مردم داشت، ولى رافضى بود و نماز نمى‌خواند. به علاوه مردى کثیف و زشت بود بود و از نجاسات پرهیز نمى‌کرد. علاوه بر کورى مبتلا به زخمها و دمل‌هایى شد، شعر هم مى‌گفت و در هجو بدزبان بود. عز‌الدین مردى با ذکاوت، هوشیار، خوش‌صحبت بود و نیکو شعر مى‌سرود. چون قاضى شمسالدین، ابن خلکان به دمشق آمد، به دیدن او رفت ولى عز‌الدین اعتنایى به او نکرد. قاضى هم دیگر به نزد او نرفت و او را ترک گفت».  


ابن شاکر کتبى در مورد او گفته است: «عز‌الدین رؤسا و فرزندان آنها را با بدزبانى‌ خود مورد اهانت قرار مى‌داد، و در نماز خواندن هم کاهل بود. نشان‌هایى در او بود که سستى عقیده او را مى‌نمود و به صراحت على را بر ابو بکر برترى مى‌داد. مردى بسیار خوش‌صحبت و نیکومناظره بود و شعر مى‌سرود و اشعار هجویه او بسیار زننده است. »
ابن شاکر کتبى در مورد او گفته است: «عز‌الدین رؤسا و فرزندان آنها را با بدزبانى‌ خود مورد اهانت قرار مى‌داد، و در نماز خواندن هم کاهل بود. نشان‌هایى در او بود که سستى عقیده او را مى‌نمود و به صراحت على را بر ابو بکر برترى مى‌داد. مردى بسیار خوش‌صحبت و نیکومناظره بود و شعر مى‌سرود و اشعار هجویه او بسیار زننده است. »