۱۰۶٬۳۳۳
ویرایش
A-esmaeili (بحث | مشارکتها) (صفحهای تازه حاوی «{{جعبه اطلاعات کتاب | تصویر =NUR113588J1.jpg | عنوان = فطرت و تربیت | عنوانهای دیگر = | پدیدآورندگان | پدیدآوران = مطهری، مرتضی (نويسنده) |زبان | زبان = فارسی | کد کنگره = | موضوع = |ناشر | ناشر = صدرا | مکان نشر = ایران - تهران | سال نشر = 1401ش - 1444ق | کد...» ایجاد کرد) |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲۴: | خط ۲۴: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''فطرت و تربیت'''، تنظیمشده پنج سخنرانی شهید مرتضی مطهری در جلساتی موسوم به «جلسه یزدیها» در سالهای 1356 و 1357ش، در تهران است. تعداد این جلسات بیشتر بوده، ولی نوار صوتی برخی از آنها در دست نیست و یکی از علل تأخیر چاپ این کتاب نیز امیدواری و تلاش برای به دست آوردن آن نوارها بوده است. | '''فطرت و تربیت'''، تنظیمشده پنج سخنرانی [[مطهری، مرتضی|شهید مرتضی مطهری]] در جلساتی موسوم به «جلسه یزدیها» در سالهای 1356 و 1357ش، در تهران است. تعداد این جلسات بیشتر بوده، ولی نوار صوتی برخی از آنها در دست نیست و یکی از علل تأخیر چاپ این کتاب نیز امیدواری و تلاش برای به دست آوردن آن نوارها بوده است. | ||
در این سخنرانیها استاد شهید مسئله فطرت و ارتباط آن با موضوع «تربیت» را با بیانی روان و روشن توضیح دادهاند، بهطوریکه برای عموم مردم قابل استفاده است. برخی مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز در ارتباط با فطرت انسان مطرح و بحث شده است. | در این سخنرانیها [[مطهری، مرتضی|استاد شهید]] مسئله فطرت و ارتباط آن با موضوع «تربیت» را با بیانی روان و روشن توضیح دادهاند، بهطوریکه برای عموم مردم قابل استفاده است. برخی مسائل اخلاقی و اجتماعی نیز در ارتباط با فطرت انسان مطرح و بحث شده است. | ||
شهید مطهری موضوع فطرت را مادر معارف اسلامی میدانستند و در چهار مقام مطرح کردهاند؛ یکی، در جمع معلمان و مربیان مدرسه نیکان تهران که آن مباحث در قالب کتاب فطرت منتشر شده است. دیگر، در جمع برخی طلاب فاضل قم که تقریرات آن درسها بهصورت کتاب فطرت در قرآن درآمده است. سوم، در جلسات بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان که آن مباحث بهصورت کتاب فطری بودن دین در دسترس عموم قرار گرفته است و چهارم، در جلسات موسوم به جلسه یزدیها که این مباحث، کتاب حاضر را تشکیل داده است. همه این مباحث چهارگانه در سالهای 1355 تا 1357 القا شده است. البته استاد یادداشتهایی نیز درباره فطرت دارند که در جلد یازدهم یادداشتهای استاد مطهری به چاپ رسیده است. | [[مطهری، مرتضی|شهید مطهری]] موضوع فطرت را مادر معارف اسلامی میدانستند و در چهار مقام مطرح کردهاند؛ یکی، در جمع معلمان و مربیان مدرسه نیکان تهران که آن مباحث در قالب کتاب فطرت منتشر شده است. دیگر، در جمع برخی طلاب فاضل قم که تقریرات آن درسها بهصورت کتاب فطرت در قرآن درآمده است. سوم، در جلسات بحث و انتقاد انجمن اسلامی پزشکان که آن مباحث بهصورت کتاب فطری بودن دین در دسترس عموم قرار گرفته است و چهارم، در جلسات موسوم به جلسه یزدیها که این مباحث، کتاب حاضر را تشکیل داده است. همه این مباحث چهارگانه در سالهای 1355 تا 1357 القا شده است. البته استاد یادداشتهایی نیز درباره فطرت دارند که در جلد یازدهم یادداشتهای استاد مطهری به چاپ رسیده است. | ||
تنظیم و ویرایش علمی این کتاب توسط آقای دکتر علی مطهری (عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران) انجام شده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>. | تنظیم و ویرایش علمی این کتاب توسط آقای دکتر [[علی مطهری]] (عضو هیئت علمی گروه فلسفه و کلام اسلامی دانشکده الهیات و معارف اسلامی دانشگاه تهران) انجام شده است<ref>ر.ک: مقدمه کتاب، ص7-8</ref>. | ||
کلیات و سرفصلهای مباحث این کتاب، ازاینقرار است: فطرت بهعنوان مبنای انسانشناسی اسلام و توضیح درباره این امر، بحث فطرت و مسئله عادت و توضیح درباره آن، توضیح درباره دشمنان انسان (مانند: جهل و ضعف و بیماری و ظلم و نقش دین در مقابل آنها)، توضیحی درباره بحرانهای روحی و معنوی در جهان امروز و بحثی درباره شخصیت. در مبحث شخصیت درباره چیستی شخصیت و بیان پایههای آن و ذکر مروت و بینیازی بهعنوان پایههای مهمی از شخصیت انسان صحبت شده است و این موارد با ذکر داستانهایی از پیامبران و ائمه(ع) تأیید شده است. | کلیات و سرفصلهای مباحث این کتاب، ازاینقرار است: فطرت بهعنوان مبنای انسانشناسی اسلام و توضیح درباره این امر، بحث فطرت و مسئله عادت و توضیح درباره آن، توضیح درباره دشمنان انسان (مانند: جهل و ضعف و بیماری و ظلم و نقش دین در مقابل آنها)، توضیحی درباره بحرانهای روحی و معنوی در جهان امروز و بحثی درباره شخصیت. در مبحث شخصیت درباره چیستی شخصیت و بیان پایههای آن و ذکر مروت و بینیازی بهعنوان پایههای مهمی از شخصیت انسان صحبت شده است و این موارد با ذکر داستانهایی از پیامبران و ائمه(ع) تأیید شده است. |