پرش به محتوا

پرسمان قرآنی ازدواج و خانواده: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Yqorbani@noornet.net صفحهٔ پرسمان قرآنی ازدواج و خانواده- را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به پرسمان قرآنی ازدواج و خانواده منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۶۱: خط ۶۱:
در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است:
در مورد مباحث اين كتاب چند نكته گفتنى است:


1. در مقدمه مدير مركز فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده، يادآورى شده است كه: «... منظور از پرسش قرآنى پرسشى است كه اصل يا پاسخ آن در قرآن آمده باشد و يا مفسران قرآن به‌گونه‌اى آن را مرتبط با آيات قرآن بدانند و...» (مقدمه كتاب، ص 15).
1. در مقدمه مدير مركز فرهنگ و معارف قرآن پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامى دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه قم كه زمان و مكان نگارش آن مشخص نشده، يادآورى شده است كه: «... منظور از پرسش قرآنى پرسشى است كه اصل يا پاسخ آن در قرآن آمده باشد و يا مفسران قرآن به‌گونه‌اى آن را مرتبط با آيات قرآن بدانند و...» <ref>مقدمه كتاب، ص 15</ref>.


2. نويسنده در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اثر حاضر، «بر اساس تنوع پرسش‌هايى كه از سوى اقشار گوناگون جامعه اسلامى مطرح شده، تنظيم گشته و ازاين‌رو از ورود به مباحث تخصصى خوددارى شده است» (همان، ص 18).
2. نويسنده در مقدمه‌اش - كه زمان و مكان نگارش آن را مشخص نكرده - تأكيد كرده است كه در اثر حاضر، «بر اساس تنوع پرسش‌هايى كه از سوى اقشار گوناگون جامعه اسلامى مطرح شده، تنظيم گشته و ازاين‌رو از ورود به مباحث تخصصى خوددارى شده است» <ref>همان، ص 18</ref>.


3. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «آيا مى‌توان به‌خاطر عشق به خداوند، از ازدواج پرهيز كرد؟»، افزوده است: «اگر عشق و محبت انسان به غير خدا به‌صورتى باشد كه آنها را موجودات مستقلى در برابر خدا بداند، اين با محبت خدا سازش نداشته و گونه‌اى از شرك است، ولى اگر به‌خاطر خدا آنان را دوست داشته باشد؛ يعنى چون اينها دوست خدايند يا چون خدا آن كار را دوست دارد به آن علاقه داشته باشد، اين عشق چيزى جداى از عشق به خدا نيست؛ همان‌گونه‌كه ما پيامبر(ص) و أئمه(ع) را به‌خاطر خدا دوست داريم. چه اشكال دارد كه انسان از آنچه كه خداوند در دنيا آفريده اعم از زن، فرزند، خانه و... براى رسيدن به كمال خودش از آن بهره برده و به خدا نزديك شود»؟! (متن كتاب، ص 36 - 37).
3. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «آيا مى‌توان به‌خاطر عشق به خداوند، از ازدواج پرهيز كرد؟»، افزوده است: «اگر عشق و محبت انسان به غير خدا به‌صورتى باشد كه آنها را موجودات مستقلى در برابر خدا بداند، اين با محبت خدا سازش نداشته و گونه‌اى از شرك است، ولى اگر به‌خاطر خدا آنان را دوست داشته باشد؛ يعنى چون اينها دوست خدايند يا چون خدا آن كار را دوست دارد به آن علاقه داشته باشد، اين عشق چيزى جداى از عشق به خدا نيست؛ همان‌گونه‌كه ما پيامبر(ص) و أئمه(ع) را به‌خاطر خدا دوست داريم. چه اشكال دارد كه انسان از آنچه كه خداوند در دنيا آفريده اعم از زن، فرزند، خانه و... براى رسيدن به كمال خودش از آن بهره برده و به خدا نزديك شود»؟! <ref>متن كتاب، ص 36 - 37</ref>.


4. پرسش‌ها و پاسخ‌هاى مطرح‌شده در اثر حاضر از نظر كيفيت يكسان و در يك سطح نيست؛ به‌طورى‌كه برخى ساده هستند (به‌عنوان مثال، پرسش از آيات قرآن در مورد مهريه، ر. ك.: همان، ص 107) و بعضى متوسط (به‌عنوان مثال، پرسش از ترك ازدواج به‌خاطر عشق به خدا، ر. ك.: همان، ص 36) و برخى پيچيده و فنى (به‌عنوان مثال، پرسش از حكمت تنبيه بدنى زن در صورت نشوز، ر. ك.: همان، ص 191).
4. پرسش‌ها و پاسخ‌هاى مطرح‌شده در اثر حاضر از نظر كيفيت يكسان و در يك سطح نيست؛ به‌طورى‌كه برخى ساده هستند <ref>به‌عنوان مثال، پرسش از آيات قرآن در مورد مهريه، ر. ك.: همان، ص 107</ref> و بعضى متوسط <ref>به‌عنوان مثال، پرسش از ترك ازدواج به‌خاطر عشق به خدا، ر. ك.: همان، ص 36</ref> و برخى پيچيده و فنى <ref>به‌عنوان مثال، پرسش از حكمت تنبيه بدنى زن در صورت نشوز، ر. ك.: همان، ص 191</ref>.


5. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «حكمت مهريه چيست»، اين‌گونه نوشته است: «مَهر، يك پشتوانه اقتصادى و اجتماعى براى زنان است... در عصر جاهليت نظر به اينكه براى زنان هيچ ارزشى قائل نبودند، مهر را كه حقّ مسلّم زنان بود، در اختيار اولياى آنها قرار مى‌دادند و آن را حقّ مسلّم آنان مى‌دانستند... اسلام بر تمام رسوم ظالمانه خطّ بطلان كشيد و مَهر را به‌عنوان يك حقّ مسلّم به زن اختصاص داد و در آيات قرآن، مردان را به رعايت كامل اين حقّ توصيه كرده است» (ر. ك.: همان، ص 110).
5. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «حكمت مهريه چيست»، اين‌گونه نوشته است: «مَهر، يك پشتوانه اقتصادى و اجتماعى براى زنان است... در عصر جاهليت نظر به اينكه براى زنان هيچ ارزشى قائل نبودند، مهر را كه حقّ مسلّم زنان بود، در اختيار اولياى آنها قرار مى‌دادند و آن را حقّ مسلّم آنان مى‌دانستند... اسلام بر تمام رسوم ظالمانه خطّ بطلان كشيد و مَهر را به‌عنوان يك حقّ مسلّم به زن اختصاص داد و در آيات قرآن، مردان را به رعايت كامل اين حقّ توصيه كرده است» <ref>ر. ك.: همان، ص 110</ref>.


6. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «چرا اسلام، اطاعت از شوهر را بر زن واجب كرده است»، چنين نوشته: «... قرآن كريم... مديريت خانواده را به سبب دارا بودن برخى ويژگى‌هاى مديريتى در مرد، به او سپرده است... فقها بر اساس روايات، حدود اطاعت زن از شوهر را معين كرده و گفته‌اند: در مطلق استمتاعات (بهره‌مندى‌هاى جنسى) و خروج از منزل، زن بايد از شوهرش اطاعت كند...» (همان، ص 142).
6. نويسنده در پاسخ اين پرسش: «چرا اسلام، اطاعت از شوهر را بر زن واجب كرده است»، چنين نوشته: «... قرآن كريم... مديريت خانواده را به سبب دارا بودن برخى ويژگى‌هاى مديريتى در مرد، به او سپرده است... فقها بر اساس روايات، حدود اطاعت زن از شوهر را معين كرده و گفته‌اند: در مطلق استمتاعات (بهره‌مندى‌هاى جنسى) و خروج از منزل، زن بايد از شوهرش اطاعت كند...» <ref>همان، ص 142</ref>.


7. نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «آيا مرد در خانه (در كار منزل) لزومى دارد به همسرش كمك كند»، چنين نوشته است: «با توجه به اينكه قرآن مجيد در موارد بسيارى، مؤمنين را در جهات فردى و اجتماعى دعوت به تعاون و همكارى و يارى مى‌كند و از طرفى نزديك‌ترين فرد در خانه به زن همسر اوست، چه بسيار پسنديده و نيكوست كه اگر مرد توانايى و فرصت كمك در خانه را داشته باشد به همسر خود در امور خانه‌دارى يارى كند تا با كمك هم بتوانند مسئوليت سنگينى كه بر دوش خانواده نهاده شده را به‌نحو احسن به انجام برسانند... يكى از مصاديق معاشرت معروف، كمك به همسر در كار منزل مى‌باشد: ''' «... وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...» ''' (نساء / 19)...» (همان، ص 176).
7. نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «آيا مرد در خانه (در كار منزل) لزومى دارد به همسرش كمك كند»، چنين نوشته است: «با توجه به اينكه قرآن مجيد در موارد بسيارى، مؤمنين را در جهات فردى و اجتماعى دعوت به تعاون و همكارى و يارى مى‌كند و از طرفى نزديك‌ترين فرد در خانه به زن همسر اوست، چه بسيار پسنديده و نيكوست كه اگر مرد توانايى و فرصت كمك در خانه را داشته باشد به همسر خود در امور خانه‌دارى يارى كند تا با كمك هم بتوانند مسئوليت سنگينى كه بر دوش خانواده نهاده شده را به‌نحو احسن به انجام برسانند... يكى از مصاديق معاشرت معروف، كمك به همسر در كار منزل مى‌باشد: ''' «... وَ عَاشِرُوهُنَّ بِالْمَعْرُوفِ...» ''' <ref>نساء / 19</ref>...» <ref>همان، ص 176</ref>.


8. نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «زدن زن كه در آيه 34 سوره نساء آمده در چه موردى تجويز شده و حد و مرز زدن را چه كسى بايد معين كند؟ شوهر يا مقام ديگرى؟»، چنين نوشته است: «... تاكتيك‌هاى سه‌گانه در محدوده خاصّ نشوز زن و ترك قنوت است و ربطى به مسائل و امورى كه معمولاً در محيط خانواده، زنان به‌خاطر همكارى و همفكرى و همدلى انجام مى‌دهند ندارد... اسلام آن‌قدر مرد را در اين زمينه محدود كرده كه گويى اين‌گونه زدن‌ها به نوازش كردن شبيه‌تر است تا تنبيه بدنى؛ زدنى كه اسلام تجويز كرده، زدنى است دوستانه و آشتى‌انگيز نه قهرانگيز و رنج و رنجش‌آور... از امام باقر(ع) روايت شده است كه: «إنه الضرب بالسواك»؛ مقصود از آن زدن با مسواك است... خلاصه اينكه: 1. تنبيه بدنى، از باب امر به معروف و نهى از منكر است؛ 2. تنها در يك مورد (امر جنسى و آن هم بدون عذر)... در صورتى كه مراحل اول و دوم آن مؤثر واقع نشد مرد مى‌تواند همسرش را تنبيه كند...؛ 3. در اين مرحله نيز مرد نمى‌تواند از حدود الهى تجاوز كند و تنبيه بدنى بايد به‌گونه‌اى باشد كه موجب سرخ يا كبود شدن و... نشود...» (همان، ص 191 - 192).
8. نويسنده در پاسخ به اين پرسش: «زدن زن كه در آيه 34 سوره نساء آمده در چه موردى تجويز شده و حد و مرز زدن را چه كسى بايد معين كند؟ شوهر يا مقام ديگرى؟»، چنين نوشته است: «... تاكتيك‌هاى سه‌گانه در محدوده خاصّ نشوز زن و ترك قنوت است و ربطى به مسائل و امورى كه معمولاً در محيط خانواده، زنان به‌خاطر همكارى و همفكرى و همدلى انجام مى‌دهند ندارد... اسلام آن‌قدر مرد را در اين زمينه محدود كرده كه گويى اين‌گونه زدن‌ها به نوازش كردن شبيه‌تر است تا تنبيه بدنى؛ زدنى كه اسلام تجويز كرده، زدنى است دوستانه و آشتى‌انگيز نه قهرانگيز و رنج و رنجش‌آور... از امام باقر(ع) روايت شده است كه: «إنه الضرب بالسواك»؛ مقصود از آن زدن با مسواك است... خلاصه اينكه: 1. تنبيه بدنى، از باب امر به معروف و نهى از منكر است؛ 2. تنها در يك مورد (امر جنسى و آن هم بدون عذر)... در صورتى كه مراحل اول و دوم آن مؤثر واقع نشد مرد مى‌تواند همسرش را تنبيه كند...؛ 3. در اين مرحله نيز مرد نمى‌تواند از حدود الهى تجاوز كند و تنبيه بدنى بايد به‌گونه‌اى باشد كه موجب سرخ يا كبود شدن و... نشود...» <ref>همان، ص 191 - 192</ref>.


== وضعيت كتاب ==
== وضعيت كتاب ==




اين اثر داراى فهرست مطالب (مقدمه كتاب، ص 5 - 10) و نيز فهرست منابع (متن كتاب، ص 233 - 238) است، ولى فهرست‌هاى فنّى ديگر (آيات، روايات، اعلام، كتاب‌ها و...) براى آن فراهم نشده است.
اين اثر داراى فهرست مطالب <ref>مقدمه كتاب، ص 5 - 10</ref> و نيز فهرست منابع <ref>متن كتاب، ص 233 - 238</ref> است، ولى فهرست‌هاى فنّى ديگر (آيات، روايات، اعلام، كتاب‌ها و...) براى آن فراهم نشده است.


در فهرست منابع، مشخصات كتاب‌هاى مورد استفاده به‌صورت كامل ذكر شده است، جز آنكه نويسنده در مواردى به نام كتاب و نويسنده اكتفا كرده و ساير اطلاعات كتاب‌شناختى را فراموش كرده است (مثلاً ر. ك.: همان ص 233، شماره‌هاى 5 و 14 و ص 234، شماره 35 و...).
در فهرست منابع، مشخصات كتاب‌هاى مورد استفاده به‌صورت كامل ذكر شده است، جز آنكه نويسنده در مواردى به نام كتاب و نويسنده اكتفا كرده و ساير اطلاعات كتاب‌شناختى را فراموش كرده است </ref>مثلاً ر. ك.: همان ص 233، شماره‌هاى 5 و 14 و ص 234، شماره 35 و...<ref>.


نويسنده از موضوعات آموزشى و تكميل‌كننده، مانند جدول و نمودار و... در اثر حاضر متأسفانه هيچ استفاده‌اى نكرده است. غالب پاورقى‌هاى كتاب به‌صورت استنادى است و در آن نام و نشان سوره‌ها، آيات و روايات آمده (به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 22، پاورقى 1 و 3 و...) و يا مشخصات و شماره جلد و صفحه كتب فقهى و تفسيرى و روايى و... ذكر شده است (به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 21، پاورقى 1 و 3 و...).
نويسنده از موضوعات آموزشى و تكميل‌كننده، مانند جدول و نمودار و... در اثر حاضر متأسفانه هيچ استفاده‌اى نكرده است. غالب پاورقى‌هاى كتاب به‌صورت استنادى است و در آن نام و نشان سوره‌ها، آيات و روايات آمده <ref>به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 22، پاورقى 1 و 3 و...</ref> و يا مشخصات و شماره جلد و صفحه كتب فقهى و تفسيرى و روايى و... ذكر شده است <ref>به‌عنوان مثال، ر. ك.: همان، ص 21، پاورقى 1 و 3 و...</ref>.


==پانويس ==
<references />
== منابع مقاله ==
== منابع مقاله ==


مقدمه و متن كتاب.
مقدمه و متن كتاب.
خط ۹۸: خط ۹۹:
[[رده:تفسیر]]
[[رده:تفسیر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
[[رده:قرآن و مباحث دیگر]]
۵۳٬۳۲۷

ویرایش