پرش به محتوا

ابن میمون، علی بن میمون: تفاوت میان نسخه‌ها

بدون خلاصۀ ویرایش
جز (Fgarnezadeh صفحهٔ AUTHORCODE82273AUTHORCODE را بدون برجای‌گذاشتن تغییرمسیر به ابن میمون، علی بن میمون منتقل کرد)
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۵: خط ۵:
| توضیح تصویر =  
| توضیح تصویر =  
| نام کامل = ابن میمون، ابوالحسن علاءالدین علی‌ بن ‌میمون مغربی فاسی غُماری
| نام کامل = ابن میمون، ابوالحسن علاءالدین علی‌ بن ‌میمون مغربی فاسی غُماری
| نام‌های دیگر =  
| نام‌‌های دیگر =  
| لقب = مغربی فاسی غُماری
| لقب = مغربی فاسی غُماری
| تخلص =  
| تخلص =  
خط ۴۳: خط ۴۳:
}}
}}


ابن ‌میمون، ابوالحسن علاءالدین علی‌ بن ‌میمون مغربی فاسی غُماری (د 917ق/1511م)، عارف مراکشی. چون زادگاه او غُماره از نواحی فاس بوده است، او را غماری و فاسی گفته‌اند.
'''ابن ‌میمون، ابوالحسن علاءالدین علی‌ بن ‌میمون مغربی فاسی غُماری''' (د 917ق/1511م)، عارف مراکشی. چون زادگاه او غُماره از نواحی فاس بوده است، او را غماری و فاسی گفته‌اند.


==نسب==
==نسب==
  ابن ‌حنبلی در تاریخ خود عبارتهایی از الرساله المیمونیه فی توحید الجرومیه ابن ‌میمون نقل کرده است، حاکی از اینکه ابن ‌میمون ادریسی است و از این‌رو نسب وی از طریق حسن مثنی به حسن‌ بن ‌علی‌ بن ‌ابی‌طالب(ع) می‌رسد و بدین سبب است که نسبتهای دیگری چون هاشمی و قرشی نیز برای او ذکر کرده‌اند. اما روشن نیست که طاش کوپری‌زاده به چه سبب وی را اندلسی خوانده است.
ابن ‌حنبلی در تاریخ خود عبارت‌هایی از الرساله المیمونیه فی توحید الجرومیه ابن ‌میمون نقل کرده است، حاکی از اینکه ابن ‌میمون ادریسی است و از این‌رو نسب وی از طریق حسن مثنی به حسن‌ بن ‌علی‌ بن ‌ابی‌طالب(ع) می‌رسد و بدین سبب است که نسبتهای دیگری چون هاشمی و قرشی نیز برای او ذکر کرده‌اند. اما روشن نیست که طاش کوپری‌زاده به چه سبب وی را اندلسی خوانده است.


==ولادت==
==ولادت==
خط ۶۰: خط ۶۰:


==مسافرتها==
==مسافرتها==
وی پس از آن مسافرت به سرزمینهای شرقی اسلام را آغاز کرد و ظاهراً این مسافرت به توصیه مشایخ او برای دیدار با بزرگان صوفیه بوده است. وی در صَفَد موفق به دیدار عبدالقادر بن ‌عمر بن ‌حبیب صفدی شد و او را عارفی بزرگ و زاهدی وارسته یافت. ابن ‌حبیب که عمری گمنام و مجهول‌الحال، به عنوان معلم اطفال در صفد به سر می‌برد، بر اثر کوششهای ابن ‌میمون در معرفی وی، به شهرت رسید. تاریخ دیدار این دو، شعبان 894 بوده است.  
وی پس از آن مسافرت به سرزمینهای شرقی اسلام را آغاز کرد و ظاهراً این مسافرت به توصیه مشایخ او برای دیدار با بزرگان صوفیه بوده است. وی در صَفَد موفق به دیدار عبدالقادر بن ‌عمر بن ‌حبیب صفدی شد و او را عارفی بزرگ و زاهدی وارسته یافت. ابن ‌حبیب که عمری گمنام و مجهول‌الحال، به عنوان معلم اطفال در صفد به سر می‌برد، بر اثر کوششهای ابن ‌میمون در معرفی وی، به شهرت رسید. تاریخ دیدار این دو، شعبان 894 بوده است.  
ابن‌میمون در بیان غربه‌الاسلام که یک سال پیش از مرگ تألیف کرده، گوید که به مصر نرفته است. از این‌رو اشارۀ طاش کوپری‌زاده در مورد ورود وی به قاهره درست می‌نماید. ابن ‌میمون در آغاز سده 10ق به بیروت رفت و در این سفر بود که محمد بن ‌عراق با وی آشنا شد و بعدها در زمرۀ مریدان او درآمد. وی پس از سفر حج موقتاً در سرزمین شام اقامت گزید و به ارشاد مردم همت گماشت. سپس به سفر در سرزمینهای اروپایی آل‌عثمان چون قسطنطنیه، ادرنه و بروسا پرداخت و به‌ویژه در بروسا اقامتی طولانی اختیار کرد. بنا به گفته غزی مسافرت او به آسیای صغیر 5 سال طول کشید و در این مدت وی به ارشاد مردم مشغول بود. سپس دوباره به شام بازگشت و از این زمان است که به گفته محمد بن ‌عراق در کشورهای عربی به عنوان عالم، مرشد و شیخ مشهور شد. ابن ‌حنبلی به نقل از علوان حموی، یکی دیگر از مریدان ابن ‌میمون، بازگشت وی را به شهر حلب در 910ق ذکر کرده است. او در 911ق وارد حماه سوریه شد و بنا به روایت ابن ‌طولون در اواخر 912ق به صالحیه دمشق رفت و مردم جهت تیمن و تبرک به سوی او شتافتند. وی در آنجا به تعلیم و تربیت مردم در هر مذهبی از مذاهب اربعه پرداخت و گروهی از اشخاص معروف همچون عبدالنبی مفتی و شیخ مالکیان، شمس‌الدین محمد بن ‌رمضان مفتی و شیخ‌ حنفیان در دمشق، شیخ شهاب‌ بن ‌مفلح از حنبلیان و عبدالرحمن حموی مفتی شافعیان از جمله مریدان وی شدند. بدین‌سان ابن ‌میمون شهرت فراوان کسب کرد و ابن ‌طولون که به مجالس او رفت و آمدهایی داشته، از علو مقام و بزرگی شأن وی یاد کرده است.  
ابن‌میمون در بیان غربه‌الاسلام که یک سال پیش از مرگ تألیف کرده، گوید که به مصر نرفته است. از این‌رو اشارۀ طاش کوپری‌زاده در مورد ورود وی به قاهره درست می‌نماید. ابن ‌میمون در آغاز سده 10ق به بیروت رفت و در این سفر بود که محمد بن ‌عراق با وی آشنا شد و بعدها در زمرۀ مریدان او درآمد. وی پس از سفر حج موقتاً در سرزمین شام اقامت گزید و به ارشاد مردم همت گماشت. سپس به سفر در سرزمینهای اروپایی آل‌عثمان چون قسطنطنیه، ادرنه و بروسا پرداخت و به‌ویژه در بروسا اقامتی طولانی اختیار کرد. بنا به گفته غزی مسافرت او به آسیای صغیر 5 سال طول کشید و در این مدت وی به ارشاد مردم مشغول بود. سپس دوباره به شام بازگشت و از این زمان است که به گفته محمد بن ‌عراق در کشورهای عربی به عنوان عالم، مرشد و شیخ مشهور شد. ابن ‌حنبلی به نقل از علوان حموی، یکی دیگر از مریدان ابن ‌میمون، بازگشت وی را به شهر حلب در 910ق ذکر کرده است. او در 911ق وارد حماه سوریه شد و بنا به روایت ابن ‌طولون در اواخر 912ق به صالحیه دمشق رفت و مردم جهت تیمن و تبرک به سوی او شتافتند. وی در آنجا به تعلیم و تربیت مردم در هر مذهبی از مذاهب اربعه پرداخت و گروهی از اشخاص معروف همچون عبدالنبی مفتی و شیخ مالکیان، شمس‌الدین محمد بن ‌رمضان مفتی و شیخ‌ حنفیان در دمشق، شیخ شهاب‌ بن ‌مفلح از حنبلیان و عبدالرحمن حموی مفتی شافعیان از جمله مریدان وی شدند. بدین‌سان ابن ‌میمون شهرت فراوان کسب کرد و ابن ‌طولون که به مجالس او رفت و آمدهایی داشته، از علو مقام و بزرگی شأن وی یاد کرده است.  


خط ۷۴: خط ۷۴:


==آثار==
==آثار==
# بیان غربة الاسلام بواسطة صنفی المتفقّهة والمتفقرة من اهل مصر والشام و ما یلیهما من بلاد الاعجام، که در 916ق/1510م تألیف شده است. این کتاب حاصل تجارب شخصی او در طول سفرهای مختلف و نیز برگرفته از گفته‌های دیگران است که به عنوان تذکار و موعظه برای عامه مردم آن روزگار نوشته شده است. ابن ‌میمون در این تألیف از کسانی که خود را به علم و عرفان منتسب می‌داشتند، انتقاد کرده است. گلدسیهر در مقاله‌ای با عنوان علی‌ بن ‌میمون مغربی و ارزیابی او از عادات مسلمانان مشرق زمین درباره بخشها و مندرجات این کتاب توضیحات مفصل داده است.  
# بیان غربة الاسلام بواسطة صنفی المتفقّهة والمتفقرة من اهل مصر والشام و ما یلیهما من بلاد الاعجام، که در 916ق/1510م تألیف شده است. این کتاب حاصل تجارب شخصی او در طول سفرهای مختلف و نیز برگرفته از گفته‌های دیگران است که به عنوان تذکار و موعظه برای عامه مردم آن روزگار نوشته شده است. ابن ‌میمون در این تألیف از کسانی که خود را به علم و عرفان منتسب می‌داشتند، انتقاد کرده است. گلدسیهر در مقاله‌ای با عنوان علی‌ بن ‌میمون مغربی و ارزیابی او از عادات مسلمانان مشرق زمین درباره بخشها و مندرجات این کتاب توضیحات مفصل داده است.  
# رسالة الاخوان من اهل الفقه و حملة القرآن، که در 915ق/1509م به رشته تحریر درآمده است.
# رسالة الاخوان من اهل الفقه و حملة القرآن، که در 915ق/1509م به رشته تحریر درآمده است.
# بیان‌الاحکام فی‌الخرقة والسجادة والاعلام.
# بیان‌الاحکام فی‌الخرقة والسجادة والاعلام.
# الرسالة المیمونیة فی توحید الجرمیة. ابن ‌میمون این کتاب را در 915ق نوشته است و آن شرحی است عرفانی بر الآجرومیۀ ابن ‌آجروم. وی در این شرح موضوعات نحوی را تأویل عرفانی کرده و اصطلاحات آن را رموزی برای معرفت علم توحید قرار داده است.
# الرسالة المیمونیة فی توحید الجرمیة. ابن ‌میمون این کتاب را در 915ق نوشته است و آن شرحی است عرفانی بر الآجرومیۀ ابن ‌آجروم. وی در این شرح موضوعات نحوی را تأویل عرفانی کرده و اصطلاحات آن را رموزی برای معرفت علم توحید قرار داده است.
# مبادئ السالکین الی مقامات العارفین، رساله‌ای در کیفیت سلوک و تربیت آن. # بیان فضل خیارالناس والکشف عن مکر الوسواس.
# مبادئ السالکین الی مقامات العارفین، رساله‌ای در کیفیت سلوک و تربیت آن. # بیان فضل خیارالناس والکشف عن مکر الوسواس.
# تنزیه الصدیق عن وصف الزندیق، که در 909ق/1503م به رشته تحریر درآمده است. بنا به گفته غزی ، هنگامی که ابن ‌میمون در 894ق/1489م وارد دمشق شد، با انتقادات و خرده‌گیریهای شدیدی که بر آراء محیی‌الدین ابن ‌عربی وارد می‌شد، مواجه گردید و او این کتاب را در دفاع از ابن عربی تألیف کرد و در آن اعتقاد کامل خود را به عقاید وی اظهار نمود. ظاهراً کتاب مذکور با آنچه در کتابخانه برلین با عنوان کتاب الرّد فی منکری الشیخ الاکبر محفوظ است و نیز با آنچه حاجی خلیفه با نام تنبیه الغبی فی تنزیه ابن ‌عربی ضبط کرده، یکی است.  
# تنزیه الصدیق عن وصف الزندیق، که در 909ق/1503م به رشته تحریر درآمده است. بنا به گفته غزی ، هنگامی که ابن ‌میمون در 894ق/1489م وارد دمشق شد، با انتقادات و خرده‌گیریهای شدیدی که بر آراء محیی‌الدین ابن ‌عربی وارد می‌شد، مواجه گردید و او این کتاب را در دفاع از ابن عربی تألیف کرد و در آن اعتقاد کامل خود را به عقاید وی اظهار نمود. ظاهراً کتاب مذکور با آنچه در کتابخانه برلین با عنوان کتاب الرّد فی منکری الشیخ الاکبر محفوظ است و نیز با آنچه حاجی خلیفه با نام تنبیه الغبی فی تنزیه ابن ‌عربی ضبط کرده، یکی است.  


===آثار یافت نشده===
===آثار یافت نشده===
# کشف الافادة فی حق السیادة. حاجی خلیفه این اثر را با نام کشف الامارة فی حق السیارة ضبط کرده است.
# کشف الافادة فی حق السیادة. حاجی خلیفه این اثر را با نام کشف الامارة فی حق السیارة ضبط کرده است.
# تذکرة السالکین 3. تذکرة المرید المنیب باخلاق اصحاب الحبیب.
# تذکرة السالکین 3. تذکرة المرید المنیب باخلاق اصحاب الحبیب.
# تعظیم الشعائر من الصوامع والمساجد والمنابر. <ref>مصلی‌پور، عباس، ص 1-2</ref>.
# تعظیم الشعائر من الصوامع والمساجد والمنابر. <ref>مصلی‌پور، عباس، ص 1-2</ref>.




خط ۹۹: خط ۹۹:
[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:زندگی‌نامه]]  
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات بازبینی نشده2]]
[[رده:مقالات نوشته شده فروردین 1402 فاضل گرنه‌زاده]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]
[[رده:فاقد کد پدیدآور]]
۱۶۹

ویرایش