۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '(صلى الله عليه و آله)' به '(ص)') |
جز (جایگزینی متن - '(عليه السلام)' به '(ع)') |
||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
نگارنده، از لحاظ عقلى و عرفى نيز حرمت حلق لحيه را بيان كرده و آن را امرى بديهى وصف كرده است. | نگارنده، از لحاظ عقلى و عرفى نيز حرمت حلق لحيه را بيان كرده و آن را امرى بديهى وصف كرده است. | ||
وى در مقدمه كتاب به ضرورت تبعيت از احكام شرع از جنبه عقلى اشاره نموده و فقها را امناى پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) در بين مردم توصيف كرده و رد كردن حكم و فتواى ايشان را رد قول معصوم( | وى در مقدمه كتاب به ضرورت تبعيت از احكام شرع از جنبه عقلى اشاره نموده و فقها را امناى پيامبر(ص) و ائمه(عليهم السلام) در بين مردم توصيف كرده و رد كردن حكم و فتواى ايشان را رد قول معصوم(ع) و رد كردن معصوم را مخالفت آشكار با خداوند ارزيابى نموده است. | ||
در مقدمه كتاب همچنين مباحثى درباره طبقات مردم از لحاظ علم و جهل به مسايل شرعى، وجوب رجوع جاهل به عالم در امور دينى، شرح حال معاندين دين، مذمت علماى بد، مباحثى درباره رجعت و سفارش به مجالست با علماى دين مطرح شده است. | در مقدمه كتاب همچنين مباحثى درباره طبقات مردم از لحاظ علم و جهل به مسايل شرعى، وجوب رجوع جاهل به عالم در امور دينى، شرح حال معاندين دين، مذمت علماى بد، مباحثى درباره رجعت و سفارش به مجالست با علماى دين مطرح شده است. | ||
خط ۷۳: | خط ۷۳: | ||
وى در همين رابطه به آيه 119 از سوره نساء استدلال كرده و دليل قرآنى حرمت تراشيدن ريش را از آن استخراج مىنمايد. آنگاه دلايل روايى ديگرى بر حرمت حلق لحيه (تراشيدن ريش) ارائه نموده و روايتى را از كتاب «جعفريات» نقل كرده و مفاد آن را شرح مىنمايد. | وى در همين رابطه به آيه 119 از سوره نساء استدلال كرده و دليل قرآنى حرمت تراشيدن ريش را از آن استخراج مىنمايد. آنگاه دلايل روايى ديگرى بر حرمت حلق لحيه (تراشيدن ريش) ارائه نموده و روايتى را از كتاب «جعفريات» نقل كرده و مفاد آن را شرح مىنمايد. | ||
در ادامه به داستان حبابه والبيه و اميرالمؤمنين على( | در ادامه به داستان حبابه والبيه و اميرالمؤمنين على(ع) اشاره كرده و بازگشت جوانى به وى و زنده بودن او تا زمان امامت امام رضا(ع) را شرح مىنمايد. | ||
وى همچنين به حرمت تراشيدن ريش از جهت عقلى و بر طبق دليل اجماع اشاره نموده و حرمت آن را مطابق سيره قطعيه علماى اماميه دانسته است. وى تراشيدن ريش را از اخلاق دشمنان دين اسلام و كفار برشمرده و از باب تشبّه به كفار نيز آن را حرام دانسته است و تراشيدن ريش را شباهت يافتن به زنان دانسته و از باب ادله حرمت تشبّه به زنان نيز حرمت آن را بررسى نموده است. | وى همچنين به حرمت تراشيدن ريش از جهت عقلى و بر طبق دليل اجماع اشاره نموده و حرمت آن را مطابق سيره قطعيه علماى اماميه دانسته است. وى تراشيدن ريش را از اخلاق دشمنان دين اسلام و كفار برشمرده و از باب تشبّه به كفار نيز آن را حرام دانسته است و تراشيدن ريش را شباهت يافتن به زنان دانسته و از باب ادله حرمت تشبّه به زنان نيز حرمت آن را بررسى نموده است. |
ویرایش