۶۱٬۱۸۹
ویرایش
جز (جایگزینی متن - 'امام صادق' به 'امام صادق') |
جز (جایگزینی متن - '(عليه السلام)' به '(ع)') |
||
خط ۷۱: | خط ۷۱: | ||
براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | براى نيل به باطن نماز و شهود غيب آن، بايد تناسبى بين شاهد و مشهود باشد، زيرا شخص محجوب در نشئهاى است كه دسترسى به ما فوق خود ندارد؛ يعنى حس، آنچه را خيال مشاهده مىكند نمىبيند و خيال هم آنچه را كه براى عقل قابل مشاهده است ملاحظه نمىكند. | ||
ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشتهاند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقى از [[امام صادق]]( | ايشان بعد از بيان توضيحاتى راجع به سر و برداشتى كه بزرگان از اين واژه در باره نماز داشتهاند، به روايت ابو جعفر احمد بن محمد بن خالد برقى از [[امام صادق]](ع) اشاره مىكند كه از امير المؤمنين(ع) ادعيه وضو را نقل كرده و هر جملهاش داراى مضامين عالى و كم نظيرى مىباشد. | ||
مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | مؤلف مىگويد: اينكه گفته شده از هر قطره وضو ملكى خلق مىشود، نه در مورد هر وضو گيرنده و دعاى وضو خوانى است بلكه وضو گيرندهاى مانند على بن ابى طالب با آن زبان علوى كه دعاهاى علوى بخواند، باعث خلق ملك از قطره وضو مىگردد. | ||
ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(صلى الله عليه و آله) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم( | ايشان، براى اثبات باطندار بودن وضو به روايتى ديگر استناد كردهاند كه موضوعش آمدن يك شخص يهودى به نزد رسول خدا(صلى الله عليه و آله) و سؤالش از چند مسئله، از جمله وضو مىباشد؛ پيامبر(صلى الله عليه و آله) نيز در جوابش سر وضو را در شستن تك تك اعضا بيان نمودند. اين حديث در جلد دوم وسائل آمده و مضمونش در رابطه با مكرى است كه شيطان لعين در مورد حضرت آدم(ع) به كار برد و حضرت با وضو از آن خلاص گرديد مىباشد. ايشان در ذيل احاديث مطرح شده، جملاتى را تحت عنوان فقه الحديث آوردهاند كه در راستاى بيان باطن و مفهوم احاديث است. | ||
وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سورههاى قرآن هم مىباشد، از نكتههاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مىباشند. | وجود كامل براى وضو و آب در عرش و جريان آب از چشمه صاد كه نام يكى از سورههاى قرآن هم مىباشد، از نكتههاى بازگو شده توسط مؤلف در اين قسمت مىباشند. | ||
خط ۸۹: | خط ۸۹: | ||
مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مىفرمايد: «إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشانگر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مىنمايند | مؤيد اين كلام روايت نبوى است كه مىفرمايد: «إن الرجلين من أمتي يقومان في الصلاة و ركوعهما و سجودهما واحد و أن ما بين صلاتيهما مثل ما بين السماء و الأرض»، اين نشانگر تفاوت ماهوى در نمازهايى است كه افراد با درجات مختلف اقامه مىنمايند | ||
روايت بعدى كه از امام موسى بن جعفر( | روايت بعدى كه از امام موسى بن جعفر(ع) است، در بيان علت تكبيرات افتتاحيه مىباشد كه ما مضمون آن را نقل مىكنيم؛ حضرت مىفرمايد: پيامبر(صلى الله عليه و آله) وقتى به معراج مىرفت هفت حجاب را از سر راهش برداشت كه با رفع هر حجابى تكبيرى گفت و خداوند بدين وسيله او را به منتهاى كرامت نايل نمود. اين روايت نيز همان گونه كه ملاحظه مىشود بيانگر سرى از اسرار تكبيرات است. | ||
مؤلف، در اينجا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نمودهاند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مىگردد. | مؤلف، در اينجا بحثى را راجع به انواع حجاب مطرح نمودهاند كه عبارتند از: حجاب نورانى و حجاب ظلمانى كه حجاب ظلمانى همان موجود مادى و متعلقاتش است و حجاب نورانى آن موجود نورى است كه نور قاهرى دارد و مانع ادراكش يا ادراك ما ورائش مىگردد. | ||
خط ۹۵: | خط ۹۵: | ||
سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالىتر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مىگردد. | سالك نيز وقتى از ماده بالاتر رفت و از موجود نورى متعالىتر گرديد، ادراك آن حجاب برايش ميسر مىگردد. | ||
تكبيرات هفتگانه آغاز نماز براى خرق حجابهاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مىگردانند. البته اين حال مختص پيامبر(صلى الله عليه و آله) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصارى از امير المؤمنين( | تكبيرات هفتگانه آغاز نماز براى خرق حجابهاى طولى هستند كه سالك را به مولاى خود نزديك مىگردانند. البته اين حال مختص پيامبر(صلى الله عليه و آله) نبوده و چنين حالاتى نيز فقط در معراج قابل تصور نيستند كما اينكه روايت جابر بن عبد الله انصارى از امير المؤمنين(ع) بر اين مضمون دلالت واضحى دارد. | ||
اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است. | اين روايت در جلد 5 جامع احاديث الشيعه آمده است. | ||
خط ۱۰۹: | خط ۱۰۹: | ||
در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مىفرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مىفرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مىفرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»'''. | در اين زمينه آيات و روايات زيادى رسيده است، از آن جمله آيه 264 بقره كه مىفرمايد: '''«لا تبطلوا صدقاتكم بالمن و الأذى كالذي ينفق ماله رئاء الناس»''' يا آيه 265 بقره كه مىفرمايد: '''«مثل الذين ينفقون أموالهم ابتغاء مرضات الله و تثبيتا من أنفسهم كمثل جنة بربوة أصابها وابل»''' و آيه ديگر كه گوياتر از اين دو آيه است، آيه 163 و 162 سوره انعام است كه مىفرمايد: '''«قل إن صلاتي و نسكي و محياي و مماتي لله رب العالمين لا شريك له و بذلك أمرت و أنا أول المسلمين»'''. | ||
از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت حضرت على( | از روايات هم ما به يك روايت كه در کتاب ذكر شده، اشاره مىكنيم و آن روايت حضرت على(ع) از پيامبر(صلى الله عليه و آله) است كه فرمود: «لا عمل إلا بنية و لا عبادة إلا بيقين و لا كرم إلا بالتقوى». نيت از ديد مؤلف به معنى قصد تقرب به خداوند سبحان است كه روح عمل بوده و عمل با آن زنده و بدون آن مرده خواهد بود؛ با نيت است كه عمل، صحيح گرديده و بدون آن باطل خواهد بود. | ||
براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مىباشند. | براى نيت درجاتى و براى صحت مراتبى است، اگر چه در اصل امتثال مشترك مىباشند. | ||
خط ۱۲۱: | خط ۱۲۱: | ||
مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مىسازد. | مؤلف با بيان تفسير اين آيه و توجه به تك تك فقرات آن جنبه سر بودنش را روشن مىسازد. | ||
ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مىداند و در اين رابطه به روايتى از امام على( | ايشان نظام عينى را مبتنى بر عليت و معلوليت مىداند و در اين رابطه به روايتى از امام على(ع) نيز استناد مىجويد و در معناى آن روايت مىفرمايد: هر موجودى كه وجودش عين ذاتش نباشد، معلول خواهد بود، به خاطر آنكه وجودش محض ذاتش مىباشد و شكى در لزوم قوى بودن علت از معلول نيست و با اين وجود بعضى از اهل معرفت گفتهاند«بسم الله» از سوى بنده به منزله«كن» از سوى رب مىباشد. | ||
از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديكتر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مىشمارد. | از ديگر مطالبى كه در مورد«بسم الله» گفته شده، اين است كه«بسم الله» به اسم اعظم از قرابتى كه سفيدى چشم به سياهى آن دارد نزديكتر است. پس يك نمازگزار بامعرفت كه مراعات آداب نماز را كرده و با حكمت آن آشناست، يقينا با توجهى تام اين جمله را بر زبان جارى كرده و آن را به منزله«كن» از سوى خداوند متعال مىشمارد. |
ویرایش