۱۰۶٬۳۳۱
ویرایش
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'مقدّمه ای' به 'مقدّمهای') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - 'ه های' به 'ههای') |
||
خط ۲۶: | خط ۲۶: | ||
''' تمهیدی بر تصحیح متن''' با عنوان فرعی مدخلی بر تصحیح مثنوی معنوی نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که در سال 1399 به انتشار رسیده است. این کتاب ظاهراً پیش از تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر مثنوی او نوشته شده، زیرا عنوان «تمهیدی بر تصحیح متن» و نیز با توجّه به عنوان ثانویه «مدخلی بر مثنوی معنوی» نشان از آن دارد باید یا به همراه [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] منتشر میشد و یا قبل از او، منتها بعد از انتشار [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] به چاپ رسیده است. به هر حال نکاتی که در این کتاب وجود دارد برای فهم بهتر تصحیح و هم فهم بهتر مثنوی لازم است. | ''' تمهیدی بر تصحیح متن''' با عنوان فرعی مدخلی بر تصحیح مثنوی معنوی نوشتهی استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] است که در سال 1399 به انتشار رسیده است. این کتاب ظاهراً پیش از تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] بر مثنوی او نوشته شده، زیرا عنوان «تمهیدی بر تصحیح متن» و نیز با توجّه به عنوان ثانویه «مدخلی بر مثنوی معنوی» نشان از آن دارد باید یا به همراه [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] منتشر میشد و یا قبل از او، منتها بعد از انتشار [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] به چاپ رسیده است. به هر حال نکاتی که در این کتاب وجود دارد برای فهم بهتر تصحیح و هم فهم بهتر مثنوی لازم است. | ||
[[مثنوی]] امروزه در شرق و غرب مشتاقان بسیار زیادی دارد، خاصه در ایران این اشتیاق روزافزون میشود و در هر گوشه ای درس و بحثی از [[مولانا]] و کتاب [[مثنوی]] او هست و همین نیز سبب میشود تا استقبال به چاپ این کتاب زیاد شود و اکنون نیز با چاپهای متعدّدی از [[مثنوی]] مواجه هستیم. طبیعتاً برخی از [[مثنوی]]ها با تصحیح استادی خاص صورت گرفته و مشتاقان [[مثنوی]] نیز هر کدام به نسخه ای خاص علاقه نشان میدهند، ولی واقع این است که برای این اشتیاق دلیلی خاص نشان نمیدهند. ولی به هر حال وجود | [[مثنوی]] امروزه در شرق و غرب مشتاقان بسیار زیادی دارد، خاصه در ایران این اشتیاق روزافزون میشود و در هر گوشه ای درس و بحثی از [[مولانا]] و کتاب [[مثنوی]] او هست و همین نیز سبب میشود تا استقبال به چاپ این کتاب زیاد شود و اکنون نیز با چاپهای متعدّدی از [[مثنوی]] مواجه هستیم. طبیعتاً برخی از [[مثنوی]]ها با تصحیح استادی خاص صورت گرفته و مشتاقان [[مثنوی]] نیز هر کدام به نسخه ای خاص علاقه نشان میدهند، ولی واقع این است که برای این اشتیاق دلیلی خاص نشان نمیدهند. ولی به هر حال وجود نسخههای تصحیحی متعدّد از مثنوی نشان از پویایی فهم [[مثنوی]] دارد و این که اساتید مشتاقند تا دوستداران [[مولانا]] متن آثار او را به درستی و با فهم درست بخوانند. همین سبب میشود تا دست به تصحیح ببرند و آنچه را که به نظرشان درست¬تر است را به چاپ برسانند. | ||
[[مثنوی معنوی]] تا کنون به طور مکرّر چاپ و منتشر شده است و ده ها چاپ از آن وجود دارد ولی آنچه که مربوط به تصحیح مثنوی است چندان زیاد نیست و در زمان ما نیز تعداد تصحیح مثنوی واقعاً کم است. بعد از پروفسور [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] تصحیح استاد [[استعلامی، محمد|محمّد استعلامی]] تصحیح استاد [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]] تصحیح استاد [[موحد، محمدعلی|محمدعلی موحد]] که اخیراً به انتشار رسیده است مطرح و شناخته است و نیز [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]. | [[مثنوی معنوی]] تا کنون به طور مکرّر چاپ و منتشر شده است و ده ها چاپ از آن وجود دارد ولی آنچه که مربوط به تصحیح مثنوی است چندان زیاد نیست و در زمان ما نیز تعداد تصحیح مثنوی واقعاً کم است. بعد از پروفسور [[نیکلسون، رینولد الین|نیکلسون]] تصحیح استاد [[استعلامی، محمد|محمّد استعلامی]] تصحیح استاد [[سروش، عبدالکریم|عبدالکریم سروش]] تصحیح استاد [[موحد، محمدعلی|محمدعلی موحد]] که اخیراً به انتشار رسیده است مطرح و شناخته است و نیز [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] تصحیح استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]]. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
== گزارش محتوا== | == گزارش محتوا== | ||
کتاب تمهیدی بر تصحیح متن، اثر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به | کتاب تمهیدی بر تصحیح متن، اثر استاد [[محمدی وایقانی، کاظم|کاظم محمّدی]] به نکتههایی خاص در بارهی شیوهی تصحیح متون و به ویژه کتاب [[مثنوی معنوی]] توجّه میدهد که دانستن آن هم برای مصحّحان و هم مشتاقان متون اصیل و به ویژه [[مثنوی]] بسیار مهم است، زیرا به نکاتی توجّه میدهد که بدون در نظر گرفتن آنها خواندن متن همواره با اشکال مواجه میشود و وقتی که در مواجهه با خوانندگان مثنوی واقع میشویم مییابیم که در خوانش دارای اشکالند و لذا از لحاظ معنا و ادراک مقصود مؤلّف هم با سختی و احیاناً خطا روبرو میشوند. | ||
در مقدّمه با نقاط مثبت تصحیح نویسنده آشنا میشویم، [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] از ویژگیهایی برخوردار است که در این مقدّمه به برخی از آنها اشاره شده است و اینها بخشی از مواردی است که در نظر نویسنده باید در تصحیح متون و خاصّه [[مثنوی]] مورد توجّه مصحّحان قرار بگیرد. به هر حال آنچه که در [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] دیده میشود با در نظر داشتن این مقدّمه چنین است: | در مقدّمه با نقاط مثبت تصحیح نویسنده آشنا میشویم، [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] از ویژگیهایی برخوردار است که در این مقدّمه به برخی از آنها اشاره شده است و اینها بخشی از مواردی است که در نظر نویسنده باید در تصحیح متون و خاصّه [[مثنوی]] مورد توجّه مصحّحان قرار بگیرد. به هر حال آنچه که در [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی)]] دیده میشود با در نظر داشتن این مقدّمه چنین است: | ||
خط ۶۳: | خط ۶۳: | ||
این تنها دو بیت از آغاز [[مثنوی]] است که چهار مسئله دارد که باید با دیگر ابیات [[مثنوی]] تطبیق شود که کدام درست است. و تذکار عمدهی نویسنده این است که باید با تحقیق و به درستی معلوم شود که کدام متن صحیح و قابل استناد است. مثلاً در صفحهی 33 کتاب نظر دکتر [[عبدالکریم سروش]] را از مقدّمهی مثنوی تصحیحیِ او میآورد و بعد آن را نقد میکند و پاسخهایی چند به خطابودن سخن او میدهد که به نظر هم درست میآید. | این تنها دو بیت از آغاز [[مثنوی]] است که چهار مسئله دارد که باید با دیگر ابیات [[مثنوی]] تطبیق شود که کدام درست است. و تذکار عمدهی نویسنده این است که باید با تحقیق و به درستی معلوم شود که کدام متن صحیح و قابل استناد است. مثلاً در صفحهی 33 کتاب نظر دکتر [[عبدالکریم سروش]] را از مقدّمهی مثنوی تصحیحیِ او میآورد و بعد آن را نقد میکند و پاسخهایی چند به خطابودن سخن او میدهد که به نظر هم درست میآید. | ||
در فصل استنساخ متون به اهمّیّت و اشکالات آن به تفصیل سخن میگوید و مواردی را بیان میکند که میتواند متن اصلی را خدشه دار کرده و از اصالت و اعتبار بیندازد. وجود و لزوم تصحیح متن نیز از این است که | در فصل استنساخ متون به اهمّیّت و اشکالات آن به تفصیل سخن میگوید و مواردی را بیان میکند که میتواند متن اصلی را خدشه دار کرده و از اصالت و اعتبار بیندازد. وجود و لزوم تصحیح متن نیز از این است که نسخههای استنساخ شده متّحد و یکسان نیستند، همین اختلافات سبب وجود و اهمّیّت تصحیح یا تصحیحات جدید میشود. در فصل بعد هم که از اختلافات سخن میگوید مراد وی اختلافات نسخه ها است که از نسخه نویسان پدید آمده است، در این خصوص که نسخه نویسان ممکن است دارای اشکالاتی بوده باشند به نکات مهمیاشاره کرده است، البتّه این مقوله تنها به نسخه نویسان بسنده نمیکند، بلکه مصحّحان را هم نشانه میرود از جمله این که: | ||
# آیا با ادبیات و متن فارسی و عربی آشناست؟ | # آیا با ادبیات و متن فارسی و عربی آشناست؟ | ||
# آیا شعر و عروض و قافیه را میشناسد؟ | # آیا شعر و عروض و قافیه را میشناسد؟ | ||
خط ۷۶: | خط ۷۶: | ||
فصل بعد توجّه به إعراب کلمات است که نویسنده در متن تصحیحیِ خود [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی) به آن توجّه زیادی کرده است. إعراب کلمات هم باعث خوانش صحیح و هم فهم درست از واژه و متن میشود، گرچه با اشارهی نویسنده برخی الفاظ با إعراب گوناگون تغییر معنا نمیدهند ولی این در همهی واژگان وجود ندارد و لذا باید إعراب درست و مناسب را برای لفظ مورد نظر قرار داد. لفط سخن در سه خوانش: سُخَن، سُخُن و سَخُن هیچ منعی ندارد، بسته به قوافی دارد، همین گونه است واژهی کهن که به سه شکل میتواند خوانده شود بی اینکه اختلاف معنایی ایجاد کند ولی کلمات بسیار زیادی است که إعراب متفاوت معنای متفاوت را به همراه میآورد که نویسنده به 77 مورد اشاره کرده که قهراً صدهابار در طول مثنوی مورد استفاده بوده است که اگر إعراب درست نداشته باشد و یا آنگونه که صحیح است خوانده نشود فهمیکاملاً غلط برای خواننده حاصل میگردد. برای نمونه: جَست و جُست. یا: رَست و رُست. مورد سوّم: نَبی و نُبی. مورد دیگر صَدا و صِدا. دیگر اَنعام و اِنعام و دیگر مواردی که با شواهد متعدّد و با معانیِ خاص خود مورد اشارهی مؤلّف واقع شده است. | فصل بعد توجّه به إعراب کلمات است که نویسنده در متن تصحیحیِ خود [[مثنوی معنوی (مصحح محمدی) به آن توجّه زیادی کرده است. إعراب کلمات هم باعث خوانش صحیح و هم فهم درست از واژه و متن میشود، گرچه با اشارهی نویسنده برخی الفاظ با إعراب گوناگون تغییر معنا نمیدهند ولی این در همهی واژگان وجود ندارد و لذا باید إعراب درست و مناسب را برای لفظ مورد نظر قرار داد. لفط سخن در سه خوانش: سُخَن، سُخُن و سَخُن هیچ منعی ندارد، بسته به قوافی دارد، همین گونه است واژهی کهن که به سه شکل میتواند خوانده شود بی اینکه اختلاف معنایی ایجاد کند ولی کلمات بسیار زیادی است که إعراب متفاوت معنای متفاوت را به همراه میآورد که نویسنده به 77 مورد اشاره کرده که قهراً صدهابار در طول مثنوی مورد استفاده بوده است که اگر إعراب درست نداشته باشد و یا آنگونه که صحیح است خوانده نشود فهمیکاملاً غلط برای خواننده حاصل میگردد. برای نمونه: جَست و جُست. یا: رَست و رُست. مورد سوّم: نَبی و نُبی. مورد دیگر صَدا و صِدا. دیگر اَنعام و اِنعام و دیگر مواردی که با شواهد متعدّد و با معانیِ خاص خود مورد اشارهی مؤلّف واقع شده است. | ||
از دیگر موارد در فصل اختلاف خوانش و نگارش مطرح شده که میتواند بسیار مهم باشد و با این حال اغلب مصحّحان توجّهی به نگارش خاص که با معنا توأم باشد نکردند که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است. در این فصل به 3 مورد به طور مبسوط با در نظر داشتن | از دیگر موارد در فصل اختلاف خوانش و نگارش مطرح شده که میتواند بسیار مهم باشد و با این حال اغلب مصحّحان توجّهی به نگارش خاص که با معنا توأم باشد نکردند که مورد انتقاد نویسنده قرار گرفته است. در این فصل به 3 مورد به طور مبسوط با در نظر داشتن نسخههای اسلامیه، کلاله خاور، اکبرآبادی، نیکلسون، فروزانفر ـ شهیدی، گولپینارلی، استعلامی، سروش، زمانی و محمّدی به این اختلافات نگارشی و خوانشی پرداخته و هر مورد را با اختلافاتشان در هر مورد بیان کرده است، نمونه ها به طور ساده عبارتند از: | ||
# کاین – کین = که این – دشمنی و عداوت | # کاین – کین = که این – دشمنی و عداوت | ||
# کُاو – کو = که او - کجاست | # کُاو – کو = که او - کجاست | ||
# کآن – کان = که آن – معدن که در فعل ناقص عربی نیز معنایی دیگر دارد. | # کآن – کان = که آن – معدن که در فعل ناقص عربی نیز معنایی دیگر دارد. | ||
در فصل آخر هم به دیگر نکات مهم در صحیح نوشتن و صحیح خواندن با شروطی که بیان کرده مورد نظر نویسنده قرار گرفته است مانند علائم دستوری برای درست خواندن و درست شنیدن از برای فهم درست مطلب. دیگر تغییر نامهاست که مراد نویسنده فارسی نویسی و پرهیز از نگارش اسمها به صورت عربی است، خاصه اسمهایی که عربی هم نبوده و ضورورت ندارد آن را عربی بدانیم و همان نگارش قدیمیرا لحاظ کنیم، مانند تمام اسمهای عبری. دیگر گذاشتن | در فصل آخر هم به دیگر نکات مهم در صحیح نوشتن و صحیح خواندن با شروطی که بیان کرده مورد نظر نویسنده قرار گرفته است مانند علائم دستوری برای درست خواندن و درست شنیدن از برای فهم درست مطلب. دیگر تغییر نامهاست که مراد نویسنده فارسی نویسی و پرهیز از نگارش اسمها به صورت عربی است، خاصه اسمهایی که عربی هم نبوده و ضورورت ندارد آن را عربی بدانیم و همان نگارش قدیمیرا لحاظ کنیم، مانند تمام اسمهای عبری. دیگر گذاشتن نشانههای تعجب و پرسش برای خوانش و فهم درست تر متن و نهایتاً جداسازی کلمات مشابه که نویسنده به 6 مورد با ذکر چندین شاهد اشاره کرده است. | ||