پرش به محتوا

شریعت اصفهانی، فتح‌الله: تفاوت میان نسخه‌ها

جز
جایگزینی متن - 'سيد ابوالحسن اصفهانى ' به 'سيد ابوالحسن اصفهانى '
جز (جایگزینی متن - 'سيد مرتضى' به 'سيد مرتضى')
جز (جایگزینی متن - 'سيد ابوالحسن اصفهانى ' به 'سيد ابوالحسن اصفهانى ')
خط ۱۴۶: خط ۱۴۶:
در اين هنگام آيت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى با صدور فتوايى به عراقيان اجازه داد كه اگر انگليسيان از دادن حقوق آنها سرباززدند، آنان دست به اسلحه برند و حق خود را بازپس گيرند و اين‌گونه بود كه آتش انقلاب در عراق زبانه كشيد.
در اين هنگام آيت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى با صدور فتوايى به عراقيان اجازه داد كه اگر انگليسيان از دادن حقوق آنها سرباززدند، آنان دست به اسلحه برند و حق خود را بازپس گيرند و اين‌گونه بود كه آتش انقلاب در عراق زبانه كشيد.


در هنگامى كه تمامى شهرهاى عراق در آتش انقلاب مى‌سوخت، ناگهان آيت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى كه در اين زمان رهبرى انقلاب را به عهده داشت، به‌طور مرموزانه‌اى درگذشت، ولى در آن لحظات حساس آيت‌الله شريعت اصفهانى علم برزمين‌افتاده ميرزاى شيرازى را برداشت و با صدور بيانيه‌اى از مردم عراق خواست به انقلاب ادامه دهند و سپس در اجتماعى كه در صحن حضرت على(ع) برگزار شده بود، حاضر شد و درحالى‌كه به علت كهولت و ناتوانى نمى‌توانست به‌تنهايى راه برود با كمك چند نفر از اطرافيان بر فراز منبر قرار گرفت و پس از تسليت از دست دادن ميرزا، مجاهدان را به استقامت فراخواند و آنگاه آيت‌الله سيد ابوالحسن اصفهانى را به‌عنوان نماينده خود انتخاب كرد و پرچم جهاد را به دست او سپرد.
در هنگامى كه تمامى شهرهاى عراق در آتش انقلاب مى‌سوخت، ناگهان آيت‌الله ميرزا محمدتقى شيرازى كه در اين زمان رهبرى انقلاب را به عهده داشت، به‌طور مرموزانه‌اى درگذشت، ولى در آن لحظات حساس آيت‌الله شريعت اصفهانى علم برزمين‌افتاده ميرزاى شيرازى را برداشت و با صدور بيانيه‌اى از مردم عراق خواست به انقلاب ادامه دهند و سپس در اجتماعى كه در صحن حضرت على(ع) برگزار شده بود، حاضر شد و درحالى‌كه به علت كهولت و ناتوانى نمى‌توانست به‌تنهايى راه برود با كمك چند نفر از اطرافيان بر فراز منبر قرار گرفت و پس از تسليت از دست دادن ميرزا، مجاهدان را به استقامت فراخواند و آنگاه آيت‌الله [[اصفهانی، ابوالحسن|سيد ابوالحسن اصفهانى ]]را به‌عنوان نماينده خود انتخاب كرد و پرچم جهاد را به دست او سپرد.


در همين ايام ويلسون، نماينده انگلستان در عراق تصميم گرفت با فرستادن پيام تسليتى باب گفتگو با شيخ را باز كند و او را به پندار خود بفريبد، اما نتوانست و انقلاب همچنان ادامه يافت.
در همين ايام ويلسون، نماينده انگلستان در عراق تصميم گرفت با فرستادن پيام تسليتى باب گفتگو با شيخ را باز كند و او را به پندار خود بفريبد، اما نتوانست و انقلاب همچنان ادامه يافت.
۴۲۵٬۲۲۵

ویرایش