۱۰۶٬۳۸۲
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵' به ' ') |
Hbaghizadeh (بحث | مشارکتها) جز (جایگزینی متن - '= ' به '= ') |
||
(۴ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۳ کاربر نشان داده نشد) | |||
خط ۳: | خط ۳: | ||
| عنوان =أساس البلاغة | | عنوان =أساس البلاغة | ||
| عنوانهای دیگر = | | عنوانهای دیگر = | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[زمخشری، محمود بن عمر]] (نویسنده) | [[زمخشری، محمود بن عمر]] (نویسنده) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
خط ۹: | خط ۹: | ||
| موضوع = | | موضوع = | ||
زبان عربی - واژهنامهها | زبان عربی - واژهنامهها | ||
| ناشر = | | ناشر = | ||
دار صادر | دار صادر | ||
| مکان نشر =بیروت - لبنان | | مکان نشر =بیروت - لبنان | ||
| سال نشر = 1399 ق یا 1979 م | | سال نشر = 1399 ق یا 1979 م | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00639AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE00639AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ =1 | | چاپ =1 | ||
خط ۲۳: | خط ۲۳: | ||
}} | }} | ||
'''اساس البلاغة''' اثر مفسر و لغت شناس ایرانى، [[زمخشری، محمود بن عمر|ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشرى]] از بنيان گذاران ادبيات عرب و از متكلمان و مفسران قرن ششم هجرى است كه در موضوع لغت در یک جلد به زبان عربى منتشر شده است. مؤلف از آنجا كه در اصول، معتزلى مذهب بوده، در این کتاب سعى كرده است كه با توجه به جنبه ادبى، اعجاز بلاغى و لغوى قرآن را نشان دهد. | '''اساس البلاغة''' اثر مفسر و لغت شناس ایرانى، [[زمخشری، محمود بن عمر|ابوالقاسم محمود بن عمر زمخشرى]] از بنيان گذاران ادبيات عرب و از متكلمان و مفسران قرن ششم هجرى است كه در موضوع لغت در یک جلد به زبان عربى منتشر شده است. مؤلف از آنجا كه در اصول، معتزلى مذهب بوده، در این کتاب سعى كرده است كه با توجه به جنبه ادبى، اعجاز بلاغى و لغوى قرآن را نشان دهد. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب متشكل از شرح حال مؤلف، مقدمه و متن است. مؤلف در تألیف کتاب از همان روش الفبايى متداول لغتنامههاى عربى پيروى كرده است، و با توجه به حروف اصلى كلمه مرتب كرده، و در پى هر ريشهى سه حرفى، مشتقات آن را آورده است. تنها تفاوتى كه این لغتنامه با الفباى متداول دارد آن است كه در ترتيب و توالى حروف كلمات به جاى تقديم حروف هاء بر حرف واو، حرف واو مقدم بر هاء آمده است. | کتاب متشكل از شرح حال مؤلف، مقدمه و متن است. مؤلف در تألیف کتاب از همان روش الفبايى متداول لغتنامههاى عربى پيروى كرده است، و با توجه به حروف اصلى كلمه مرتب كرده، و در پى هر ريشهى سه حرفى، مشتقات آن را آورده است. تنها تفاوتى كه این لغتنامه با الفباى متداول دارد آن است كه در ترتيب و توالى حروف كلمات به جاى تقديم حروف هاء بر حرف واو، حرف واو مقدم بر هاء آمده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
کتاب با دو مقدمه شروع شده است؛ مقدمه اول كه از محقق است به زندگى مؤلف پرداخته و در آن از تأليفات و عقيده او سخن بهمیان آورده است. در مقدمه دوم كه مقدمه مؤلف است بعد از حمد و ثناى خداوند و پيغمبرش به انگیزه تألیف خود پرداخته سپس بعضى از خصوصيات کتاب خود را ذكر كرده است. | کتاب با دو مقدمه شروع شده است؛ مقدمه اول كه از محقق است به زندگى مؤلف پرداخته و در آن از تأليفات و عقيده او سخن بهمیان آورده است. در مقدمه دوم كه مقدمه مؤلف است بعد از حمد و ثناى خداوند و پيغمبرش به انگیزه تألیف خود پرداخته سپس بعضى از خصوصيات کتاب خود را ذكر كرده است. | ||
مؤلف علاوه بر اينكه معناى هر كلمه و كاربردهاى متعدد آن را در سياقهاى مختلف كلامى بيان مىكند، همواره آيههاى قرآن را مد نظر داشته تا خواننده را با ظرافتهاى بلاغى كاربرد واژهها و رموز اعجاز قرآن آشنا كند. سپس به نقل احاديث و گفتار سخنسرايان نامى عرب پرداخته و در ادامه با ذكر شواهد گوناگون، معانى مجازى و كاربردهاى نادر هر واژه را نشان داده است. | مؤلف علاوه بر اينكه معناى هر كلمه و كاربردهاى متعدد آن را در سياقهاى مختلف كلامى بيان مىكند، همواره آيههاى قرآن را مد نظر داشته تا خواننده را با ظرافتهاى بلاغى كاربرد واژهها و رموز اعجاز قرآن آشنا كند. سپس به نقل احاديث و گفتار سخنسرايان نامى عرب پرداخته و در ادامه با ذكر شواهد گوناگون، معانى مجازى و كاربردهاى نادر هر واژه را نشان داده است. | ||
مثلاًدر واژه «أسف» ابتدا آيه 84 سوره يوسف نقل كرده: '''«َيا أَسَفى عَلى يُوسُف»''' سپس واژه آسَفَنى را ذكر كرده و به (أغْضَبَنى و أحزَنَنى) ترجمه نموده است. همچنين گاها در مواضعى، ابتدا واژه مورد نظر را ترجمه كرده سپس آيه قرآن را در تاييد مطلب خود ذكر كرده است؛ مثلا: در واژه «الحَمُولَةُ كه در ذيل واژه حمل ذكر شده» ابتدا، واژه را به «هى الإبل التى يُحْمَل عليها» ترجمه نموده سپس برای تاييد مطلب آيهى142 سوره انعام '''(وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً)''' را ذكر كرده است. | |||
مثلاًدر واژه «أسف» ابتدا آيه 84 سوره يوسف نقل كرده:'''«َيا أَسَفى عَلى يُوسُف»''' سپس واژه آسَفَنى را ذكر كرده و به (أغْضَبَنى و أحزَنَنى) ترجمه نموده است. همچنين گاها در مواضعى، ابتدا واژه مورد نظر را ترجمه كرده سپس آيه قرآن را در تاييد مطلب خود ذكر كرده است؛ مثلا: در واژه «الحَمُولَةُ كه در ذيل واژه حمل ذكر شده» ابتدا، واژه را به «هى الإبل التى يُحْمَل عليها» ترجمه نموده سپس برای تاييد مطلب آيهى142 سوره انعام'''(وَ مِنَ الْأَنْعامِ حَمُولَةً وَ فَرْشاً)''' را ذكر كرده است. | |||
در اشعار نيز چنين روشى دارند | در اشعار نيز چنين روشى دارند | ||
در واژه «ربأ» ابتدا برای توضيح مطلب «رَبَأ للقوم و ربأهم: كان لهم ربيئة أى عيناً يرقب لهم» ذكر شده؛ سپس برای تاييد مطلب خود شعر كعب الغَنَوىّ آورده شده است:{{شعر}}{{ب|''كأنّ أبا المغوارِ لم يوفِ مرقباً''|2=''إذا رَبَأ القوْمَ الغزاةَ رَقيب''}}{{پایان شعر}} | در واژه «ربأ» ابتدا برای توضيح مطلب «رَبَأ للقوم و ربأهم: كان لهم ربيئة أى عيناً يرقب لهم» ذكر شده؛ سپس برای تاييد مطلب خود شعر كعب الغَنَوىّ آورده شده است:{{شعر}}{{ب|''كأنّ أبا المغوارِ لم يوفِ مرقباً''|2=''إذا رَبَأ القوْمَ الغزاةَ رَقيب''}}{{پایان شعر}} | ||
به سبب جنبههاى مختلف دينى، علمى و هنرى اساس البلاغه است كه این کتاب ارزشى بيش از یک قاموس يا کتاب لغت دارد و خواننده، با مطالعه آن، جنبههاى هنرمندانه بلاغت كلام و تعبيرهاى زبان عربى را درمىيابد. | به سبب جنبههاى مختلف دينى، علمى و هنرى اساس البلاغه است كه این کتاب ارزشى بيش از یک قاموس يا کتاب لغت دارد و خواننده، با مطالعه آن، جنبههاى هنرمندانه بلاغت كلام و تعبيرهاى زبان عربى را درمىيابد. | ||
به نظر مىرسد كه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تدوین اساس البلاغه از کتاب [[العين]] [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و الجَمْهِره ابن دُريد بهره برده است. | به نظر مىرسد كه [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تدوین اساس البلاغه از کتاب [[العين]] [[خلیل بن احمد|خليل بن احمد]] و الجَمْهِره ابن دُريد بهره برده است. | ||
با تأمل در کتاب و ملاحظه مقدمه آن مىتوان فهمید كه سعى مؤلف بر آن بوده تا در کتاب، كلماتى را ذكر كند كه به نحوى در بيان اديبان و اهل بلاغت كاربرد داشته است، جدا كردن معانى حقيقى از مجازى و معانى صريح از كنايى، همچنين بيان روش بكارگیرى كلمه در قالبهاى مختلف بلاغى در ضمن مثالهاى فراوان، از خصوصيات بارز این کتاب است. | با تأمل در کتاب و ملاحظه مقدمه آن مىتوان فهمید كه سعى مؤلف بر آن بوده تا در کتاب، كلماتى را ذكر كند كه به نحوى در بيان اديبان و اهل بلاغت كاربرد داشته است، جدا كردن معانى حقيقى از مجازى و معانى صريح از كنايى، همچنين بيان روش بكارگیرى كلمه در قالبهاى مختلف بلاغى در ضمن مثالهاى فراوان، از خصوصيات بارز این کتاب است. | ||
با توجه به این كه بناى [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بر ذكر كلمات ادبى و بلاغى بوده است؛ لذا این کتاب برای استفاده عمومى در كارهاى تحقيقى جامعيت ندارد و فاقد بسيارى از لغات ضرورى مىباشد، از این رو نمىتواند معجم عام قابل استفادهاى برای كارهاى تحقيقى باشد. | با توجه به این كه بناى [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] بر ذكر كلمات ادبى و بلاغى بوده است؛ لذا این کتاب برای استفاده عمومى در كارهاى تحقيقى جامعيت ندارد و فاقد بسيارى از لغات ضرورى مىباشد، از این رو نمىتواند معجم عام قابل استفادهاى برای كارهاى تحقيقى باشد. | ||
اكثر كلمات در این کتاب ثلاثى هستند و كلماتى كه داراى ماده رباعى يا خماسى باشند انگشتشمارند. | اكثر كلمات در این کتاب ثلاثى هستند و كلماتى كه داراى ماده رباعى يا خماسى باشند انگشتشمارند. | ||
#بعضى همچون امین الخولى بر این عقيدهاند كه عنوان «مجاز» كه در جاى جاى کتاب آمده است غير از عنوان مجازى است كه امروزه مصطلح مىباشد، دليل ايشان دو چيز است؛ یکى عدم وجود بسيارى از مجازات در کتاب «اساس البلاغه» و ديگرى تصريح به مجاز بودن بعضى معانى از سوى مؤلف در حالى كه حقيقى بودن آن معانى مسلم است.<ref>برای مطالعه بيشتر به مقدمه امین الخولى بر کتاب اساس البلاغه مراجعه كنيد؛ اساس البلاغه، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، مقدمه محقق</ref> | #بعضى همچون امین الخولى بر این عقيدهاند كه عنوان «مجاز» كه در جاى جاى کتاب آمده است غير از عنوان مجازى است كه امروزه مصطلح مىباشد، دليل ايشان دو چيز است؛ یکى عدم وجود بسيارى از مجازات در کتاب «اساس البلاغه» و ديگرى تصريح به مجاز بودن بعضى معانى از سوى مؤلف در حالى كه حقيقى بودن آن معانى مسلم است.<ref>برای مطالعه بيشتر به مقدمه امین الخولى بر کتاب اساس البلاغه مراجعه كنيد؛ اساس البلاغه، انتشارات دفتر تبليغات اسلامى، مقدمه محقق</ref> | ||
#روش [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تشريح كلمات، بيان كاربردهاى كلمه است؛ لذا او را مبدع این روش مىدانند و این سبک به نام [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معروف شده است. | #روش [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] در تشريح كلمات، بيان كاربردهاى كلمه است؛ لذا او را مبدع این روش مىدانند و این سبک به نام [[زمخشری، محمود بن عمر|زمخشرى]] معروف شده است. | ||
#کتاب نخستين بار در سال 1299ق در مصر در دو جلد به چاپ رسيده است، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] (ت 852ق) مورخ و حديث شناس مصرى کتاب اساس البلاغه را مختصر كرده و آن را «غراس الأساس» نامیده است. او در این کتاب سعى كرده تا مجازهاى آورده شده در اساس البلاغه را جمعآورى نموده و ذكر كند. | #کتاب نخستين بار در سال 1299ق در مصر در دو جلد به چاپ رسيده است، [[ابن حجر عسقلانی، احمد بن علی|ابن حجر عسقلانى]] (ت 852ق) مورخ و حديث شناس مصرى کتاب اساس البلاغه را مختصر كرده و آن را «غراس الأساس» نامیده است. او در این کتاب سعى كرده تا مجازهاى آورده شده در اساس البلاغه را جمعآورى نموده و ذكر كند. | ||
#از جمله فوايد کتاب كه محققان كمتر به آن اشاره | #از جمله فوايد کتاب كه محققان كمتر به آن اشاره كردهاند، مشخص كردن حروف جر است كه با فعل به كار مىرود و آن را تعديه مىكند يا معناى تازهاى بدان مىدهد و این سماعى است. | ||
#از ديگر ویژگى کتاب تشبيهاتى است كه ذيل هر ماده آمده و به لحاظ مطالعات ادبى و پىگیرى سوابق تقليدها و اقتباسها و نيز تكامل و تطور صور خيال در شعر و نثر عربى مفيد فايده است. | #از ديگر ویژگى کتاب تشبيهاتى است كه ذيل هر ماده آمده و به لحاظ مطالعات ادبى و پىگیرى سوابق تقليدها و اقتباسها و نيز تكامل و تطور صور خيال در شعر و نثر عربى مفيد فايده است. | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب، فرهنگ آثار ایرانى، اسلامى: ج1 ص206 و کتاب فقه اللغة (تألیف محمد ملكى نهاوندى) ص80 | مقدمه و متن کتاب، فرهنگ آثار ایرانى، اسلامى: ج1 ص206 و کتاب فقه اللغة (تألیف محمد ملكى نهاوندى) ص80 | ||
خط ۴۷: | خط ۵۹: | ||
<references/> | <references/> | ||
{{واژهپژوهی}} | |||
[[رده:کتابشناسی]] | [[رده:کتابشناسی]] | ||
[[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] | [[رده:زبان و ادبیات شرقی (مصری، قبطی، سامی، آشوری، سومری، عبری، آرامی، سریانی، عربی، حبشی)]] |