۱۵٬۶۱۱
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵' به ' ') برچسبها: ویرایش همراه ویرایش از وبگاه همراه |
|||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[مصباح یزدی، محمدتقی]] (نویسنده) | [[مصباح یزدی، محمدتقی]] (نویسنده) | ||
| زبان =فارسی | | زبان =فارسی | ||
| کد کنگره =B 99 /ف22 م6 1370 | | کد کنگره =B 99 /ف22 م6 1370 | ||
| موضوع =فلسفه | | موضوع =فلسفه | ||
فلسفه اسلامی | فلسفه اسلامی | ||
| ناشر =سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت فرهنگی | | ناشر =سازمان تبلیغات اسلامی، معاونت فرهنگی | ||
| مکان نشر = ایران - تهران | | مکان نشر = ایران - تهران | ||
| سال نشر =مجلد1: 1366ش , | | سال نشر =مجلد1: 1366ش , | ||
مجلد2: 1366ش , | مجلد2: 1366ش , | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03328AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE03328AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
خط ۲۹: | خط ۲۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آموزش فلسفه'''، اثر [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله محمدتقی مصباح یزدی]] که به انگیزه بازنگاری مباحث فلسفی و طرحی نو در آموزش فلسفه تألیف شده، یک دوره فلسفه اسلامی را به نوآموزان فلسفه یاد میدهد. به دلیل اتقان و استحکام و نیز شیوایی سبک نگارش و ترکیب و اسلوب بیسابقه کتاب و تناسب آن با محیطهای آموزشی، این مجموعه در محیطهای علمی و دانشگاهی مطرح است. | '''آموزش فلسفه'''، اثر [[مصباح یزدی، محمدتقی|آیتالله محمدتقی مصباح یزدی]] که به انگیزه بازنگاری مباحث فلسفی و طرحی نو در آموزش فلسفه تألیف شده، یک دوره فلسفه اسلامی را به نوآموزان فلسفه یاد میدهد. به دلیل اتقان و استحکام و نیز شیوایی سبک نگارش و ترکیب و اسلوب بیسابقه کتاب و تناسب آن با محیطهای آموزشی، این مجموعه در محیطهای علمی و دانشگاهی مطرح است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
مباحث جلد اول کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص 19]</ref> و سی درس است که در سه بخش ذکر شده است. در جلد دوم کتاب نیز در چهار بخش چهل درس ارائه شده است. | مباحث جلد اول کتاب، مشتمل بر مقدمه مؤلف<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: مقدمه کتاب، ج1، ص 19]</ref> و سی درس است که در سه بخش ذکر شده است. در جلد دوم کتاب نیز در چهار بخش چهل درس ارائه شده است. | ||
سی درس از چهل درس جلد دوم، مشتمل بر مباحث عامه فسلفی در ادامه مباحث جلد اول کتاب است. ده درس نیز در زمینه «الهیات بالمعنیالاخص» و شناخت خدا و صفات ثبوتیه و سلبیه واجب الوجود است که در پارهای موارد اضافه بر دلائل فلسفی، به دلائل نقلی قرآنی نیز استناد به عمل آمده است. | سی درس از چهل درس جلد دوم، مشتمل بر مباحث عامه فسلفی در ادامه مباحث جلد اول کتاب است. ده درس نیز در زمینه «الهیات بالمعنیالاخص» و شناخت خدا و صفات ثبوتیه و سلبیه واجب الوجود است که در پارهای موارد اضافه بر دلائل فلسفی، به دلائل نقلی قرآنی نیز استناد به عمل آمده است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
نویسنده در مقدمه کتاب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: همان، ص19]</ref> سبب نگارش این اثر را اینگونه توضیح میدهد: «سالیان درازی بود که از وضع برنامههای درسی در حوزههای علمیه و کمبود مواد و کتب درسی و نارسایی کیفیت تدریس، بهویژه در زمینه فلسفه، رنج میبردم و آرزو میکردم که شرایطی فراهم شود که بتوان طرحی نو درانداخت و به این اوضاع، سر و سامانی بخشید، ولی در شرایط خفقانبار رژیم طاغوتی و فشارهایی که مخصوصاًً بر روحانیت وارد میکرد و محدودیتها و تنگناهایی که برای حوزههای علمیه به وجود میآورد، امکان تحقق این آرزو دشوار مینمود و کاری که موفق شدیم در آن دوران انجام دهیم این بود که در مؤسسه در راه حق، بخش آموزش را تأسیس کردیم و با امکانات بسیار محدود، برنامه میانمدتی برای تکمیل دروس گروهی از فضلای جوان حوزه به اجرا گذاشتیم که شامل موادی مانند تفسیر موضوعی قرآن کریم، فلسفه تطبیقی، اقتصاد اسلامی، زبان خارجه و... بود؛ تااینکه خدای متعال بر ملت مسلمان ایران منت نهاد و مبارزات و فداکاریهای چندساله ایشان را تحت رهبری [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی(ره)]] به پیروزی رسانید و رژیم ضد اسلامی پهلوی را سرنگون ساخت و شرایط مناسبی برای فعالیتهای سازنده و رشدیابنده، فراهم آمد. | نویسنده در مقدمه کتاب<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: همان، ص19]</ref> سبب نگارش این اثر را اینگونه توضیح میدهد: «سالیان درازی بود که از وضع برنامههای درسی در حوزههای علمیه و کمبود مواد و کتب درسی و نارسایی کیفیت تدریس، بهویژه در زمینه فلسفه، رنج میبردم و آرزو میکردم که شرایطی فراهم شود که بتوان طرحی نو درانداخت و به این اوضاع، سر و سامانی بخشید، ولی در شرایط خفقانبار رژیم طاغوتی و فشارهایی که مخصوصاًً بر روحانیت وارد میکرد و محدودیتها و تنگناهایی که برای حوزههای علمیه به وجود میآورد، امکان تحقق این آرزو دشوار مینمود و کاری که موفق شدیم در آن دوران انجام دهیم این بود که در مؤسسه در راه حق، بخش آموزش را تأسیس کردیم و با امکانات بسیار محدود، برنامه میانمدتی برای تکمیل دروس گروهی از فضلای جوان حوزه به اجرا گذاشتیم که شامل موادی مانند تفسیر موضوعی قرآن کریم، فلسفه تطبیقی، اقتصاد اسلامی، زبان خارجه و... بود؛ تااینکه خدای متعال بر ملت مسلمان ایران منت نهاد و مبارزات و فداکاریهای چندساله ایشان را تحت رهبری [[خمینی، سید روحالله|حضرت امام خمینی(ره)]] به پیروزی رسانید و رژیم ضد اسلامی پهلوی را سرنگون ساخت و شرایط مناسبی برای فعالیتهای سازنده و رشدیابنده، فراهم آمد. | ||
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نیروهای رهایییافته از بندهای استعمار و استبداد، به تکاپو افتادند و به بازشناسی کمبودها و نارساییها و رفع و جبران آنها پرداختند و از جمله، جامعه روحانیت، که بزرگترین سهم را در این انقلاب فرهنگی و سیاسی داشت، | بعد از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، نیروهای رهایییافته از بندهای استعمار و استبداد، به تکاپو افتادند و به بازشناسی کمبودها و نارساییها و رفع و جبران آنها پرداختند و از جمله، جامعه روحانیت، که بزرگترین سهم را در این انقلاب فرهنگی و سیاسی داشت، | ||
پس از دهها سال ممنوعیت از ایفای نقش اساسی خود در بهتر شناختن و بهتر شناساندن حقایق اسلام و دفاع از مواضع نظری و عملی آن، زمینه مساعدی برای افزودن تلاشها و کوششها یافت... در نتیجه بهجای اینکه نیروهای ایشان در جهت رفع کمبودهای حوزهها و بسط و گسترش امکانات تحصیل علوم دینی بهکار گرفته شود، | پس از دهها سال ممنوعیت از ایفای نقش اساسی خود در بهتر شناختن و بهتر شناساندن حقایق اسلام و دفاع از مواضع نظری و عملی آن، زمینه مساعدی برای افزودن تلاشها و کوششها یافت... در نتیجه بهجای اینکه نیروهای ایشان در جهت رفع کمبودهای حوزهها و بسط و گسترش امکانات تحصیل علوم دینی بهکار گرفته شود، | ||
بسیاری از نیروهای کارآمد حوزه جذب اُرگانهای دیگر گردید و بار دیگران را سنگینتر و وظایف ایشان را بیشتر و انباشتهتر ساخت. مخصوصاًً که سیل تقاضا از سوی جوانان متعهد برای فراگیری علوم اسلامی و ازجمله فلسفه الهی سرازیر گردید که در این زمینه نیز رهنمودهای رهبر عظیمالشأن انقلاب، نقش بسزایی داشت. | بسیاری از نیروهای کارآمد حوزه جذب اُرگانهای دیگر گردید و بار دیگران را سنگینتر و وظایف ایشان را بیشتر و انباشتهتر ساخت. مخصوصاًً که سیل تقاضا از سوی جوانان متعهد برای فراگیری علوم اسلامی و ازجمله فلسفه الهی سرازیر گردید که در این زمینه نیز رهنمودهای رهبر عظیمالشأن انقلاب، نقش بسزایی داشت. | ||
بدین ترتیب، ضرورت اجرای برنامههای کوتاهمدتی برای تربیت جوانان و آماده ساختن ایشان برای بهعهده گرفتن مسئولیتهای ارشادی و تبلیغی و فرهنگی در سطحهای متوسط، آشکار گردید و به این منظور در برنامه آموزش مؤسسه، تجدید نظری به عمل آمد و کلاسهای دیگری با برنامههای فشرده تأسیس گردید؛ ازجمله گزیدهای از مسائل فلسفه اسلامی با شیوهای نوین تدریس شد و بهوسیله بعضی از دانشجویان از نوار، پیاده و تکثیر گردید. سپس به پیشنهاد سازمان تبلیغات اسلامی و بهوسیله گروهی از دانشجویان مؤسسه (گروه پژوهش و نگارش) تکمیل شد و تنظیم جدیدی یافت و مورد بازنگری قرار گرفت و بهصورت کتابی درآمد که هماکنون پیش روی شما خوانندگان عزیز قرار دارد»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20-19]</ref>. | بدین ترتیب، ضرورت اجرای برنامههای کوتاهمدتی برای تربیت جوانان و آماده ساختن ایشان برای بهعهده گرفتن مسئولیتهای ارشادی و تبلیغی و فرهنگی در سطحهای متوسط، آشکار گردید و به این منظور در برنامه آموزش مؤسسه، تجدید نظری به عمل آمد و کلاسهای دیگری با برنامههای فشرده تأسیس گردید؛ ازجمله گزیدهای از مسائل فلسفه اسلامی با شیوهای نوین تدریس شد و بهوسیله بعضی از دانشجویان از نوار، پیاده و تکثیر گردید. سپس به پیشنهاد سازمان تبلیغات اسلامی و بهوسیله گروهی از دانشجویان مؤسسه (گروه پژوهش و نگارش) تکمیل شد و تنظیم جدیدی یافت و مورد بازنگری قرار گرفت و بهصورت کتابی درآمد که هماکنون پیش روی شما خوانندگان عزیز قرار دارد»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=19&viewType=html ر.ک: مقدمه مؤلف، ص20-19]</ref>. | ||
نویسنده همچنین در مقدمه به کمبودهای فلسفه در گذشته اشاره کرده، مینویسد: | نویسنده همچنین در مقدمه به کمبودهای فلسفه در گذشته اشاره کرده، مینویسد: | ||
# هدف از آموزش فلسفه نه در کتابهای درسی کاملاً ذکر شده بود و نه در جلسات درس درست بیان میگردید و دانشجویانی یافت میشدند که پس از صرف سالها عمر خود در خواندن این کتابها، بهدرستی درنمییافتند که آموختن فلسفه چه لزومی دارد و کدام خلأ را پر میکند و در رفع چه نیازی بهکار میآید. بسیاری از ایشان تنها بر اساس تقلید از بعضی از بزرگان به آموختن فلسفه میپرداختند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=21&viewType=html&query=%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF ر.ک: همان، ص21]</ref> | # هدف از آموزش فلسفه نه در کتابهای درسی کاملاً ذکر شده بود و نه در جلسات درس درست بیان میگردید و دانشجویانی یافت میشدند که پس از صرف سالها عمر خود در خواندن این کتابها، بهدرستی درنمییافتند که آموختن فلسفه چه لزومی دارد و کدام خلأ را پر میکند و در رفع چه نیازی بهکار میآید. بسیاری از ایشان تنها بر اساس تقلید از بعضی از بزرگان به آموختن فلسفه میپرداختند.<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=21&viewType=html&query=%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF ر.ک: همان، ص21]</ref> | ||
خط ۵۳: | خط ۳۸: | ||
# کتب فلسفی، آکنده از اصطلاحات گیجکنندهای است که فهم صحیح آنها پس از سالها ممارست، امکانپذیر است و غالب دانشجویان در سالهای اول، به درک جان کلام موفق نمیشوند. | # کتب فلسفی، آکنده از اصطلاحات گیجکنندهای است که فهم صحیح آنها پس از سالها ممارست، امکانپذیر است و غالب دانشجویان در سالهای اول، به درک جان کلام موفق نمیشوند. | ||
# در این کتابها طبعاً توجهی به مسائل مورد بحث در محافل غربی نشده، چه رسد به اینکه پاسخگوی شبهات جدیدی باشد که در عصر حاضر از طرف مکتبهای الحادی مطرح شده و میشود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=21&viewType=html&query=%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF ر.ک: همان، ص22-21]</ref>. | # در این کتابها طبعاً توجهی به مسائل مورد بحث در محافل غربی نشده، چه رسد به اینکه پاسخگوی شبهات جدیدی باشد که در عصر حاضر از طرف مکتبهای الحادی مطرح شده و میشود<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=21&viewType=html&query=%D8%AA%D9%82%D9%84%DB%8C%D8%AF ر.ک: همان، ص22-21]</ref>. | ||
سپس با توجه به کمبودهای یادشده، ویژگیهای کتاب را اینگونه برمیشمارد: | سپس با توجه به کمبودهای یادشده، ویژگیهای کتاب را اینگونه برمیشمارد: | ||
# نخست، اشارهای گذرا به سیر تفکر فلسفی و مکتبهای مختلف آن شده، تااینکه دانشجو تا حدودی به وضع فلسفه در جهان، از آغاز پیدایش آن تاکنون، آگاه شود و ضمناً علاقه او به مطالعه تاریخ فلسفه، جلب گردد. | # نخست، اشارهای گذرا به سیر تفکر فلسفی و مکتبهای مختلف آن شده، تااینکه دانشجو تا حدودی به وضع فلسفه در جهان، از آغاز پیدایش آن تاکنون، آگاه شود و ضمناً علاقه او به مطالعه تاریخ فلسفه، جلب گردد. | ||
خط ۶۵: | خط ۴۹: | ||
# سعی شده نکته مهم هر درسی، در درسهای بعدی مورد تأکید و احیاناً مورد تکرار قرار گیرد تا بهتر در ذهن دانشجو جایگزین شود. | # سعی شده نکته مهم هر درسی، در درسهای بعدی مورد تأکید و احیاناً مورد تکرار قرار گیرد تا بهتر در ذهن دانشجو جایگزین شود. | ||
# در پایان هر درسی خلاصه مطالب و نیز پرسشهایی درباره آنها ذکر شده که نقش مهمی را در بهتر آموختن، بازی میکند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: همان، ص23-22]</ref>. | # در پایان هر درسی خلاصه مطالب و نیز پرسشهایی درباره آنها ذکر شده که نقش مهمی را در بهتر آموختن، بازی میکند<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=22&viewType=html ر.ک: همان، ص23-22]</ref>. | ||
نویسنده در جلد اول در درس بیستودوم کتاب پس از طرح و بررسی دیدگاههای مختلف درباره مفهوم وجود، چنین نتیجه میگیرد: «مفهوم فلسفی وجود، مساوی است با مطلق واقعیت و در نقطه مقابل عدم قرار دارد و بهاصطلاح نقیض آن است و از ذات مقدس الهی گرفته تا واقعیتهای مجرد و مادی و همچنین از جواهر تا اعراض و از ذوات تا حالات، همه را در بر میگیرد. همین واقعیتهای عینی هنگامی که در ذهن بهصورت قضیه منعکس میگردند، دستکم دو مفهوم اسمی از آنها گرفته میشود که یکی در طرف موضوع قرار میگیرد و معمولاً از مفاهیم ماهوی است و دیگری که مفهوم «موجود» باشد در طرف محمول قرار میگیرد که از مفاهیم فلسفی است و مشتق بودن آن مقتضای محمول بودن آن است»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=276&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ج1، ص276]</ref>. | نویسنده در جلد اول در درس بیستودوم کتاب پس از طرح و بررسی دیدگاههای مختلف درباره مفهوم وجود، چنین نتیجه میگیرد: «مفهوم فلسفی وجود، مساوی است با مطلق واقعیت و در نقطه مقابل عدم قرار دارد و بهاصطلاح نقیض آن است و از ذات مقدس الهی گرفته تا واقعیتهای مجرد و مادی و همچنین از جواهر تا اعراض و از ذوات تا حالات، همه را در بر میگیرد. همین واقعیتهای عینی هنگامی که در ذهن بهصورت قضیه منعکس میگردند، دستکم دو مفهوم اسمی از آنها گرفته میشود که یکی در طرف موضوع قرار میگیرد و معمولاً از مفاهیم ماهوی است و دیگری که مفهوم «موجود» باشد در طرف محمول قرار میگیرد که از مفاهیم فلسفی است و مشتق بودن آن مقتضای محمول بودن آن است»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?pageNumber=276&viewType=html ر.ک: متن کتاب، ج1، ص276]</ref>. | ||
در درس سیوهفتم از جلد دوم کتاب نیز پیرامون علت و معلول چنین میخوانیم: «تصور صحیح معنای علت و معلول، کافی است که دریابیم «هیچ موجودی نمیتواند علت وجود خودش باشد»؛ زیرا قوام معنای علیت به این است که موجودی متوقف بر موجود دیگری باشد تا با توجه به توقف یکی از آنها بر دیگری، مفهوم علت و معلول از آنها انتزاع گردد؛ یعنی این قضیه از بدیهیات اولیه است و نیازی به استدلال ندارد، ولی گاهی در سخنان فلاسفه به تعبیراتی برمیخوریم که ممکن است چنین توهمی را به وجود بیاورد که موجودی میتواند علت برای وجود خودش باشد؛ مثلاً در مورد خدای متعالی گفته میشود: «وجود واجب الوجود مقتضای ذات اوست» و حتی درباره تعبیر «واجب الوجود بالذات» که در برابر «واجب الوجود بالغير» بهکار میرود، ممکن است توهم شود که همان گونه که در واجب الوجود بالغير، «غیر» علت است، در واجب الوجود بالذات هم، «ذات» علت است و «باء سببیت» دلالت بر این علیت دارد. حقیقت این است که اینگونه سخنان از باب ضیق تعبیر است و هرگز مقصود ایشان اثبات رابطه علیت بین ذات مقدس الهی و وجود خودش نیست، بلکه منظور نفی هرگونه معلولیت از آن مقام متعالی است»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?volumeNumber=2&pageNumber=76&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص76]</ref>. | در درس سیوهفتم از جلد دوم کتاب نیز پیرامون علت و معلول چنین میخوانیم: «تصور صحیح معنای علت و معلول، کافی است که دریابیم «هیچ موجودی نمیتواند علت وجود خودش باشد»؛ زیرا قوام معنای علیت به این است که موجودی متوقف بر موجود دیگری باشد تا با توجه به توقف یکی از آنها بر دیگری، مفهوم علت و معلول از آنها انتزاع گردد؛ یعنی این قضیه از بدیهیات اولیه است و نیازی به استدلال ندارد، ولی گاهی در سخنان فلاسفه به تعبیراتی برمیخوریم که ممکن است چنین توهمی را به وجود بیاورد که موجودی میتواند علت برای وجود خودش باشد؛ مثلاً در مورد خدای متعالی گفته میشود: «وجود واجب الوجود مقتضای ذات اوست» و حتی درباره تعبیر «واجب الوجود بالذات» که در برابر «واجب الوجود بالغير» بهکار میرود، ممکن است توهم شود که همان گونه که در واجب الوجود بالغير، «غیر» علت است، در واجب الوجود بالذات هم، «ذات» علت است و «باء سببیت» دلالت بر این علیت دارد. حقیقت این است که اینگونه سخنان از باب ضیق تعبیر است و هرگز مقصود ایشان اثبات رابطه علیت بین ذات مقدس الهی و وجود خودش نیست، بلکه منظور نفی هرگونه معلولیت از آن مقام متعالی است»<ref>[https://noorlib.ir/book/view/3328?volumeNumber=2&pageNumber=76&viewType=html ر.ک: همان، ج2، ص76]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای برخی بخشها پینوشتهای مختصری ذکر شده است. | فهرست مطالب هر جلد در انتهای آن ذکر شده است. در انتهای برخی بخشها پینوشتهای مختصری ذکر شده است. | ||
==پانویس== | ==پانویس== | ||
<references /> | <references /> | ||
خط ۷۸: | خط ۵۸: | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
مقدمه و متن کتاب. | مقدمه و متن کتاب. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== | ||
{{وابستهها}} | {{وابستهها}} | ||
[[اصول فلسفه و روش رئالیسم]] | [[اصول فلسفه و روش رئالیسم]] | ||
[[آغاز فلسفه (ترجمه بدایة الحکمة)]] | [[آغاز فلسفه (ترجمه بدایة الحکمة)]] | ||
خط ۹۰: | خط ۶۷: | ||
[[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | [[رده:فلسفه، مذهب و روانشناسی]] | ||
[[رده:فلسفه اسلامی]] | [[رده:فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:آثار جدید و معاصر فلسفه اسلامی]] | [[رده:آثار جدید و معاصر فلسفه اسلامی]] | ||
[[رده:بهمن (1400)]] | [[رده:بهمن (1400)]] |