۱۵٬۵۲۰
ویرایش
جز (جایگزینی متن - '↵↵↵' به ' ') |
جز (جایگزینی متن - '↵↵' به ' ') |
||
خط ۵: | خط ۵: | ||
| پدیدآوران = | | پدیدآوران = | ||
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد]] (نويسنده) | [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد]] (نويسنده) | ||
[[عطيه، جليل]] (محقق) | [[عطيه، جليل]] (محقق) | ||
| زبان =عربی | | زبان =عربی | ||
| کد کنگره =JC 49 /ث6آ4 | | کد کنگره =JC 49 /ث6آ4 | ||
| موضوع =پادشاهي - متون قدیمی تا قرن 14 | | موضوع =پادشاهي - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
کشور داري - متون قدیمی تا قرن 14 | کشور داري - متون قدیمی تا قرن 14 | ||
| ناشر =دار الغرب الإسلامي | | ناشر =دار الغرب الإسلامي | ||
| مکان نشر =لبنان - بيروت | | مکان نشر =لبنان - بيروت | ||
| سال نشر =مجلد1: 2005م, | | سال نشر =مجلد1: 2005م, | ||
| کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE25372AUTOMATIONCODE | | کد اتوماسیون =AUTOMATIONCODE25372AUTOMATIONCODE | ||
| چاپ = | | چاپ = | ||
خط ۲۸: | خط ۲۳: | ||
| پیش از = | | پیش از = | ||
}} | }} | ||
'''آداب الملوك'''، تألیف [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور عبدالملک بن محمد ثعالبی نیشابوری]] (متوفی 429ق)، شاعر، کاتب و تاریخنگار ایرانی است. این کتاب با هدف تقدیم به مأمون بن مأمون خوارزمشاه (407ق) به زبان عربی نوشته شده است. | '''آداب الملوك'''، تألیف [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ابومنصور عبدالملک بن محمد ثعالبی نیشابوری]] (متوفی 429ق)، شاعر، کاتب و تاریخنگار ایرانی است. این کتاب با هدف تقدیم به مأمون بن مأمون خوارزمشاه (407ق) به زبان عربی نوشته شده است. | ||
==ساختار== | ==ساختار== | ||
کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و نه باب است. ابواب کتاب بهصورت فصلفصل بر مبنای اقوال، حکایات و وقایع تاریخی، اخبار و آراء شکل گرفته است. | کتاب مشتمل بر مقدمه محقق، مقدمه مؤلف و نه باب است. ابواب کتاب بهصورت فصلفصل بر مبنای اقوال، حکایات و وقایع تاریخی، اخبار و آراء شکل گرفته است. | ||
==گزارش محتوا== | ==گزارش محتوا== | ||
از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثر از متون ایرانیان پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتابهایی با عنوان سير الملوك یا سیاستنامه در تداوم اندرزنامههای دوره ساسانی تألیف شد. حکمت عملی مطرح در سیاستنامهها، مجموعهای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی گذشتگان است که سیاستنامهنویسان - که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند - در تبیین آن به آیات و احادیث اسلامی استناد کردهاند. هدف از نگارش سیاستنامهها، اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33676/15 ر.ک: ترکمنی آذر، پروین، ص14]</ref>. | از قرن دوم هجری بخشی از اندیشه سیاسی در زمینه حکمت عملی متأثر از متون ایرانیان پیش از اسلام در زمینه آداب ملوک و آیین کشورداری شکل گرفت و کتابهایی با عنوان سير الملوك یا سیاستنامه در تداوم اندرزنامههای دوره ساسانی تألیف شد. حکمت عملی مطرح در سیاستنامهها، مجموعهای از میراث علمی و الگوهای عملی و تجارب تاریخی گذشتگان است که سیاستنامهنویسان - که اغلب از کارگزاران دیوانی و درباری بودند - در تبیین آن به آیات و احادیث اسلامی استناد کردهاند. هدف از نگارش سیاستنامهها، اصلاح عملکرد پادشاهان و در نهایت اصلاح و بهبود اوضاع سیاسی و اجتماعی جامعه بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/33676/15 ر.ک: ترکمنی آذر، پروین، ص14]</ref>. | ||
در اینگونه منابع، بهویژه به شایست و نشایستهای رفتار سلطان با رعیت و نیز وظایف رعیت در قبال سلطان پرداخته شده است. مهمترین توصیه به سلطان در حق رعیت، رعایت عدالت و انصاف است. نویسندگان این دست آثار رعایت عدالت، آباد ساختن ملک، حفظ ملک از آسیب دشمنان و جلوگیری از تعدی اقویا بر ضعفا را از ارکان حکومت و ملکداری برای سلطان دانستهاند؛ زیرا سلطان مالک رعیت و بقای این دو به هم وابسته بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60515/89 ر.ک: ذیلابی، نگار، ص89؛ متن کتاب، ص90-89]</ref>. | در اینگونه منابع، بهویژه به شایست و نشایستهای رفتار سلطان با رعیت و نیز وظایف رعیت در قبال سلطان پرداخته شده است. مهمترین توصیه به سلطان در حق رعیت، رعایت عدالت و انصاف است. نویسندگان این دست آثار رعایت عدالت، آباد ساختن ملک، حفظ ملک از آسیب دشمنان و جلوگیری از تعدی اقویا بر ضعفا را از ارکان حکومت و ملکداری برای سلطان دانستهاند؛ زیرا سلطان مالک رعیت و بقای این دو به هم وابسته بود<ref>[https://www.noormags.ir/view/fa/articlepage/60515/89 ر.ک: ذیلابی، نگار، ص89؛ متن کتاب، ص90-89]</ref>. | ||
عنوان «آداب الملوك» برای انطباق با محتوای کتاب انتخاب شده است. این کتاب در مقدمه کتاب تحفة الوزراء با عنوان «الملوكي» ذکر شده است. صفدی، ابن شاکر کتبی و ابن قاضی شهبه در ذکر شرح حال [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] از آن با عنوان «الخوارزمشاهي» یا «الخوارزميات» یاد کردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: مقدمه محقق، ص18]</ref>. | عنوان «آداب الملوك» برای انطباق با محتوای کتاب انتخاب شده است. این کتاب در مقدمه کتاب تحفة الوزراء با عنوان «الملوكي» ذکر شده است. صفدی، ابن شاکر کتبی و ابن قاضی شهبه در ذکر شرح حال [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] از آن با عنوان «الخوارزمشاهي» یا «الخوارزميات» یاد کردهاند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: مقدمه محقق، ص18]</ref>. | ||
باب اول کتاب در موضوع اطاعت از پادشاهان نوشته شده است. این باب با مقدمه مختصری که در آن بهطور خاص به آیات قرآن کریم و بهطور عام به میراث دینی استناد شده، آغاز گردیده است. در این باب به برخی فرق غلات مانند حلولیه و راوندیه نیز اشاره شده است. یکی از فصول به ترغیب ملوک به رعایت آداب و فنون و علوم اختصاص داده شده است. نویسنده در این باب و دیگر ابواب به تعدادی از احادیث نبوی استشهاد کرده و البته غالب این روایات موثق نیستند. باب دوم نیز به ضربالمثلها و تشبیهات ملوک و سلاطین اختصاص یافته است. بیشتر آنها از کتب و رسائل پراکندهای است که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] با اسلوب و شیوه خاص با برخی تعدیلات و تغییرات اندک نقل کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: همان]</ref>. | باب اول کتاب در موضوع اطاعت از پادشاهان نوشته شده است. این باب با مقدمه مختصری که در آن بهطور خاص به آیات قرآن کریم و بهطور عام به میراث دینی استناد شده، آغاز گردیده است. در این باب به برخی فرق غلات مانند حلولیه و راوندیه نیز اشاره شده است. یکی از فصول به ترغیب ملوک به رعایت آداب و فنون و علوم اختصاص داده شده است. نویسنده در این باب و دیگر ابواب به تعدادی از احادیث نبوی استشهاد کرده و البته غالب این روایات موثق نیستند. باب دوم نیز به ضربالمثلها و تشبیهات ملوک و سلاطین اختصاص یافته است. بیشتر آنها از کتب و رسائل پراکندهای است که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] با اسلوب و شیوه خاص با برخی تعدیلات و تغییرات اندک نقل کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب سوم نکاتی از سلاطین و وصایای آنها با ذکر مقدمه مختصری مطرح شده است. فصلی از این باب به حاکمان عباسی و فصل دیگری به حکمرانان ایرانی اختصاص یافته است. همچنین کلمات ملوک در عصرهای مختلف در فصل دیگری گرد آمده و در یکی از فصول به خود خوارزمشاه پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: همان]</ref>. | در باب سوم نکاتی از سلاطین و وصایای آنها با ذکر مقدمه مختصری مطرح شده است. فصلی از این باب به حاکمان عباسی و فصل دیگری به حکمرانان ایرانی اختصاص یافته است. همچنین کلمات ملوک در عصرهای مختلف در فصل دیگری گرد آمده و در یکی از فصول به خود خوارزمشاه پرداخته شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/18 ر.ک: همان]</ref>. | ||
باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقلهای مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>. | باب چهارم به سیاست اختصاص یافته و تفاوتی با دیگر ابواب ندارد و نقلهای مختلف را در ضمن چند فصل مطرح کرده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب دیدگاه خود در رابطه با سیاست را از کتاب معروفش «المبهج» نقل کرده است: کسی که رفتار خود و اهل بیتش را اصلاح کند صلاحیت سیاست و حکومت بر مردم را دارد<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان، ص19]</ref>. | ||
باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخشهای زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمسالمعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل میرساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان میخواهد که در بخشش و اعطا میانهرو باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | باب پنجم نیز به اخلاق و عادات سلاطین اختصاص یافته است. بخشهای زیادی از مطالب این باب از کتاب المبهج نقل شده و همه در ترغیب حاکمان بر عدل و امانت و نکوهش ظلم و ظالمان است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] مشاوره را از ارزشمندترین کارها و دارای مرتبه والایی دانسته و حاکمان سامانی را به جهت اهتمام به آن ستوده است. در فصل عفو، شمسالمعالی را نکوهش کرده؛ چراکه اهل عفو نبود و بدون گذشت همواره به قتل میرساند. در فصل دیگر نیز جود و بخشش را مدح کرده و از حاکمان میخواهد که در بخشش و اعطا میانهرو باشند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصلهای این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | در باب ششم کتاب نیز اخبار و حکایات پادشاهان و وزراء ذکر شده است. [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در این باب برخلاف سیاق و شیوه کتاب با وزارت و اخبار آن آغاز کرده است. صاحب «[[تحفة الوزراء]]» تعدادی از فصلهای این باب را برگزیده تا کتابش را طبق آن بنویسد. نویسنده در فصل مربوط به اخبار ملوک نیز فقراتی از کتاب المبهج را ذکر کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/19 ر.ک: همان]</ref>. | ||
در باب هفتم، آفات و بیماریهایی که حاکمان به آن گرفتارند ذکر شده است. در ابتدای باب، در ضمن مقدمه مختصری اسباب و دلائل این آفات بررسی شده و حاکمان را از افراط در خوردن و نوشیدن و روابط جنسی برحذر داشته است. سپس نمونههایی از ملوک و خلفا که بدین سبب مردهاند را متذکر شده است. در فصل دیگری از این باب نیز آفات دیگری که برای بعضی حاکمان پیش آمده را برشمرده و به فریب خوردن آنها توسط بعضی از دعوتکنندگان به هوای نفس و بدعتها، مانند باطنیه و قرامطه و اسماعیلیه اشاره کرده است. در فصل آخر نیز بر این نکته تأکید کرده که سپاهیان تجهیزات و امکانات حاکمان هستند و تکیاه او در حکومت هستند و به هنگام جنگ حاکم چارهای ندارد جز اینکه به شکل کامل به آنها اعتنا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | در باب هفتم، آفات و بیماریهایی که حاکمان به آن گرفتارند ذکر شده است. در ابتدای باب، در ضمن مقدمه مختصری اسباب و دلائل این آفات بررسی شده و حاکمان را از افراط در خوردن و نوشیدن و روابط جنسی برحذر داشته است. سپس نمونههایی از ملوک و خلفا که بدین سبب مردهاند را متذکر شده است. در فصل دیگری از این باب نیز آفات دیگری که برای بعضی حاکمان پیش آمده را برشمرده و به فریب خوردن آنها توسط بعضی از دعوتکنندگان به هوای نفس و بدعتها، مانند باطنیه و قرامطه و اسماعیلیه اشاره کرده است. در فصل آخر نیز بر این نکته تأکید کرده که سپاهیان تجهیزات و امکانات حاکمان هستند و تکیاه او در حکومت هستند و به هنگام جنگ حاکم چارهای ندارد جز اینکه به شکل کامل به آنها اعتنا کند<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | ||
در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژهای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانهروی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>. | در باب هشتم کتاب آنچه که حاکمان باید در سیاست رعایت کنند را مطرح کرده است. در این باب مطالب بسیاری از افلاطون و فلاسفه پیشین یونان ذکر شده است. در فصل ویژهای نیز [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] نوشیدن مسکرات و سماع (رقص و پایکوبی) را برای سلطان جایز دانسته است؛ البته رعایت میانهروی را به او توصیه کرده است. همچنین پادشاه را به تربیت ویژه فرزندانش توصیه کرده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان]</ref>. | ||
باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخشهایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | باب نهم که آخرین باب کتاب است به خدمتکاران پادشاهان اختصاص یافته و حکایات و مطالب تاریخی متناسب با آن و بخشهایی از کتاب آداب (أدب الكبير و أدب الصغير) ابن مقفع ذکر شده است. نویسنده کتابش را به شیوه و سنت قدیمی به فصل کوچکی در موضوع هدایا ختم کرده است. لازم به ذکر است که محقق اثر در مقدمه کتاب تعداد ابواب را ده باب دانسته است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/17 ر.ک: همان، ص17]</ref>. ابواب هشتم و نهم به اشتباه نهم و دهم ذکر شده است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص20]</ref>. | ||
[[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جملهاند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و میتوان از تعدادی از نوشتههای [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز بهعنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقلهای شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهمترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>. | [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در تألیف این کتاب از مصادر زیادی استفاده کرده که شمارش آنها دشوار است؛ البته خودش به نام برخی تصریح کرده و محقق اثر در مقدمه، به نام و صفحه ذکر آنها در کتاب اشاره کرده است؛ از آن جملهاند: أخبار الوزراء ابن عبدوس جهشیاری، الفصول ابن معتز و آداب الملوك محمد بن سیمجور. بدون شک این مصادر جزء ناچیزی از مصادری است که ثعالبی به آن مراجعه و از آن استفاده کرده است و میتوان از تعدادی از نوشتههای [[جاحظ، عمرو بن بحر|جاحظ]]، [[ابن قتیبه، عبدالله بن مسلم|ابن قتیبه]]، [[ابن مقفع، عبدالله بن دادویه|ابن مقفع]] و صولی نیز بهعنوان منابع وی نام برد. علاوه بر این منابع کتبی، از روایات و نقلهای شفاهی نیز استفاده کرده است؛ از جمله مهمترین راویانی که [[ثعالبی، عبدالملک بن محمد|ثعالبی]] در کتابش از آنها مطالبی نقل کرده ابوفتح بستی است<ref>[https://www.noorlib.ir/View/fa/Book/BookView/Image/38696/1/20 ر.ک: همان، ص21-20]</ref>. | ||
==وضعیت کتاب== | ==وضعیت کتاب== | ||
منابع مطالب، معرفی اعلام، معانی الفاظ و اختلاف نسخ در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. محقق در مواردی که نثر یا شعری را در منبع مورد اشاره نویسنده نیافته و یا بخشی از عبارت در متن اصلی متفاوت یا غیر واضح بوده، در پاورقی تذکر داده است. | منابع مطالب، معرفی اعلام، معانی الفاظ و اختلاف نسخ در پاورقیهای کتاب ذکر شده است. محقق در مواردی که نثر یا شعری را در منبع مورد اشاره نویسنده نیافته و یا بخشی از عبارت در متن اصلی متفاوت یا غیر واضح بوده، در پاورقی تذکر داده است. | ||
فهارس آیات، احادیث و آثار، اشعار، اعلام، اماکن، مصادر و محتویات کتاب در انتهای آن ذکر شده است. | فهارس آیات، احادیث و آثار، اشعار، اعلام، اماکن، مصادر و محتویات کتاب در انتهای آن ذکر شده است. | ||
==پانویس == | ==پانویس == | ||
<references/> | <references/> | ||
==منابع مقاله== | ==منابع مقاله== | ||
# مقدمه و متن کتاب. | # مقدمه و متن کتاب. | ||
#[[:noormags:627335|ترکمنی آذر، پروین، «تأملی بر آداب ملوک و قاعده ملکداری در نگاه افضلالدین کرمان (مقایسه تطبیقی کتاب عقد العلی للموقف الأعلی با سیر الملوکهای پیشین)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگ، پاییز 1388، شماره 71، صفحه 15 تا 52]]. | #[[:noormags:627335|ترکمنی آذر، پروین، «تأملی بر آداب ملوک و قاعده ملکداری در نگاه افضلالدین کرمان (مقایسه تطبیقی کتاب عقد العلی للموقف الأعلی با سیر الملوکهای پیشین)»، پایگاه مجلات تخصصی نور، فرهنگ، پاییز 1388، شماره 71، صفحه 15 تا 52]]. | ||
#[[:noormags:1075878|ذیلابی، نگار، «تطور اصطلاح رعیت و قشربندی رعایا در تشکیلات اسلامی»، بهار و تابستان 1393، شماره 19، صفحه 87 تا 104]]. | #[[:noormags:1075878|ذیلابی، نگار، «تطور اصطلاح رعیت و قشربندی رعایا در تشکیلات اسلامی»، بهار و تابستان 1393، شماره 19، صفحه 87 تا 104]]. | ||
==وابستهها== | ==وابستهها== |